در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی slow down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی slow down
به طور خلاصه ترجمه slow down در فارسی به معانی زیر است:
فعالیت کمتری داشتن؛
از سرعت چیزی یا کسی کم کردن؛
و غیره
کاربرد slow down
اگر موجب کاهش سرعت کسی یا چیزی شوید و یا خودتان کندتر از قبل شوید میتوانید از slow down برای بیان این حالت استفاده کنید. فعل slow down بهعنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته میشود که بهشکل slow someone or something down و یا slow down someone or something کاربرد دارد. معنی slow down به فارسی عبارت است از:
سرعت خود را کم کردن؛
سرعت چیزی یا کسی کم شدن؛
کمتر کار کردن و یا کمتر فعالیت کردن؛
سرعت کسی یا چیزی را کم کردن؛
(سرعت و غیره) کند کردن، کند شدن، آهسته کردن، یواش شدن، آرام کردن، کاهش یافتن و یا کاهش دادن؛
شما میتوانید از slow up نیز بهعنوان مترادف و جایگزینی برای slow down استفاده کنید. در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد تا با کاربرد و معنی slow down در جملات مختلف آشنا شوید. فعل عبارتی slow down از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی است که با افزودن ed به انتهای آن میتوان زمان گذشته و کاملش را ساخت. با این توضیح، زمان گذشته و شکل سوم آن slowed down میشود. همچنین slowing down نیز بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله کاربرد دارد.
مثال برای فعل slow down
You're walking too fast. Could you slow down a bit?
خیلی تند راه میروی آیا میتوانی اندکی سرعت خود را کم کنی؟
The poor economy will slow down our growth rate this year.
اقتصاد ضعیف، نرخ رشد ما را در سال جاری کاهش خواهد داد.
The doctor has told him to slow down or he'll have a heart attack.
دکتر به او گفته است که کمتر کار کند وگرنه دچار حمله قلبی میشود.
These heavy loads are slowing the donkeys down, you know.
میدانید؛ این بارهای سنگین سرعت الاغها را کند میکند.
A plane usually slows down after it has landed.
یک هواپیما معمولاً پس از فرود، سرعت خود را کاهش میدهد.
Now that I'm in my seventies I find I've slowed down quite a bit.
اکنون که در دهه هفتادم هستم، متوجه میشوم که فعالیتم بسیار کمتر شده است. (بسیار کندتر شدهام)