در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی stand down آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی stand down
به طور خلاصه ترجمه stand down در فارسی به معانی زیر است:
استعفا کردن؛
کنارهگیری کردن؛
از حالت آمادهباش درآمدن؛
و غیره
کاربرد stand down
اگر از شغل یا مقام خود کنارهگیری کرده و یا بازنشست شوید؛ میتوانید از stand down برای بیان این منظور کمک بگیرید. فعل stand down یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که هم بهتنهایی مورد استفاده قرار میگیرد و هم بهشکل stand someone down در جملات دیده میشود. معنی stand down به فارسی عبارت است از:
(در دادگاه) جایگاه شهود را ترک کردن؛
استعفا دادن، عقب کشیدن، کنار رفتن و یا کنارهگیری کردن از؛
(نامزد انتخابات) اعلام انصراف کردن، عقب کشیدن و یا کنارهگیری کردن؛
در کاربرد نظامی: از حالت آمادهباش بیرون آمدن، عقبنشینی کردن و یا به وضع عادی برگشتن؛
در کاربرد نظامی: (سرباز) اعلام راحت باش کردن به و یا از حالت آمادهباش درآوردن.
برای اینکه بهتر با کاربرد و معنی stand down آشنا شوید؛ در ادامه مثالهای متنوعی به شما ارائه خواهیم داد. فعل stand down در لیست افعال بیقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed نخواهد بود. شکل این فعل در این زمانها تغییر میکند. در نتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن stood down خواهد بود. همچنین اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل نیز standing down است.
مثال برای فعل stand down
The CEO decided to stand down when he turned seventy so that a younger person could take over.
مدیر عامل تصمیم گرفت وقتی هفتادساله شد از سمت خود کنارهگیری کند تا فردی جوانتر بتواند مسئولیت را برعهده بگیرد.
The bailiff told the witness to stand down.
ضابط دادگستری به شاهد گفت که جایگاه شهود را ترک کند.
Many people were demanding that the Minister of Defence stand down after he admitted some prisoners had been tortured.
بسیاری از مردم خواستار استعفا دادن وزیر دفاع پس از اعتراف وی به شکنجه برخی از زندانیان بودند.
After the peace treaty was signed, troops on both sides stood down.
پس از امضای معاهده صلح، نیروهای دو طرف از حالت آمادهباش بیرون آمدند.
If the team's manager stands down, the team's owners will have to find another manager.
اگر مدیر تیم کنار برود، صاحبان تیم باید مدیر دیگری پیدا کنند.
Harry decided to stand down as a candidate for mayor.
هری تصمیم گرفت به عنوان نامزد شهرداری اعلام انصراف کند.
The American forces were ordered to stand down.
به نیروهای آمریکایی دستور عقبنشینی کردن داده شد.