در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی stay up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی stay up
به طور خلاصه ترجمه stay up در فارسی به معانی زیر است:
بیدار ماندن؛
سرجای خود ماندن؛
پابرجا بودن؛
و غیره
کاربرد stay up
اگر طبق روال همیشگی به رختخواب نرفته و بیدار بمانید؛ میتوانید با stay up این کار را بیان کنید. فعل stay up بهعنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb شناخته میشود. معنی stay up به فارسی موارد زیر میشود:
بیدار ماندن، بیدار بودن و یا نخوابیدن؛
ماندن، سرجای خود ماندن و یا نیفتادن؛
(ساختمان و غیره) سرپا بودن و یا پابرجا بودن؛
(شلوار) بهپا بند شدن.
برای اینکه بتوانید کاربرد و معنی stay up را بهخاطر بسپارید؛ در ادامه به شما چند مثال ارائه خواهیم داد. فعل عبارتی stay up در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد چرا که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل نیازمند ed است. از این رو، زمان گذشته و شکل سوم این فعل stayed up میشود. علاوه بر این، اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز staying up خواهد بود.
مثال برای فعل stay up
Jeff is sleepy today because he stayed up late last night looking at websites.
جف امروز خوابآلود است زیرا دیشب تا دیروقت بیدار ماند و به وبسایتها نگاه کرد.
I think all the newly-promoted clubs have a great chance of staying up this season.
فکر میکنم تمام باشگاههایی که بهتازگی صعود کردهاند شانس زیادی برای ماندن در این فصل دارند.
I wonder how many of our students stayed up all night studying for the exam.
من تعجب میکنم که چندنفر از دانشآموزان ما تمام شب نخوابیدند و برای امتحان درس میخواندند.
Despite the bombing, this building stayed up.
با وجود بمباران، این ساختمان پابرجا ماند.
Kylie stayed up all night, so today she's really tired.
کایلی تمام شب را بیدار بود، پس امروز واقعا خسته است.