کاربرد و معنی switch on چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف switch on آشنا شوید.

switch on.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی switch on آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی switch on

به طور خلاصه ترجمه switch on در فارسی به معانی زیر است:

روشن کردن؛

وصل کردن؛

به‌کار انداختن؛

و غیره

کاربرد switch on

اگر با کلید، چیزی را روشن کرده و یا به‌کار می‌اندازید؛ با استفاده از فعل switch on می‌توانید چنین عملی را به‌تصویر بکشید. فعل switch on در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای می‌گیرد و به‌شکل switch something on و یا switch on something کاربرد خواهد داشت. معنی switch on به فارسی عبارت است از:

  • (برق) وصل کردن و یا کلید چیزی را زدن؛

  • (آب، گاز و غیره) وصل کردن و یا شیر چیزی را باز کردن؛

  • (رادیو، تلویزیون و غیره) روشن کردن، روشن شدن، راه انداختن، راه افتادن و یا به‌کار انداختن.

برای آشنایی هرچه بیش‌تر شما با کاربرد و معنی switch on، در ادامه چندین مثال انگلیسی به‌همراه ترجمه فارسی آن‌ها ارائه خواهیم کرد. فعل عبارتی switch on در لیست افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد که برای تبدیل کردنش به زمان گذشته وکامل باید به انتهای آن ed افزود. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن switched on می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید از switching on نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید.

مثال برای فعل switch on

Whoever gets to the office first in the morning has to switch on the air-conditioning.

هرکسی صبح اولین نفر است که به دفتر می‌رسد باید تهویه مطبوع را روشن کند.

If your printer doesn't work, the first thing to do is to make sure you've switched it on.

اگر پرینتر شما کار نمی‌کند، اولین کاری که باید انجام دهید این است که مطمئن شوید آن را روشن کرده‌اید.

While walking out of a cinema after seeing a film, most people switch on their phone.

اکثر مردم هنگام خروج از سینما پس از دیدن یک فیلم، تلفن خود را روشن می‌کنند.

Please switch the fan on.

لطفا فن را روشن کنید

The radio switched on early in the morning to wake us up.

رادیو صبح زود روشن شد تا ما را بیدار کند.