کاربرد و معنی wear out چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف wear out آشنا شوید.

wear out.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی wear out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی wear out

به طور خلاصه ترجمه wear out در فارسی به معانی زیر است:

کهنه شدن؛

کهنه کردن؛

خسته کردن؛

تمام شدن؛

ازپا درآوردن؛

و غیره

کاربرد wear out

اگر چیزی هم‌چون کفش و غیره بعد از استفاده کهنه و خراب شود؛ می‌توانید از wear out برای بیان آن استفاده کنید. هم‌چنین زمانی که چیزی شما را خسته کرده و باعث شود که دیگر انرژی کافی نداشته باشید نیز می‌توانید از این فعل استفاده کنید. فعل wear out از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که هم به‌تنهایی کاربرد دارد و هم به شکل wear someone or something out و یا wear out someone or something در جملات به‌چشم می‌خورد. معنی wear out به فارسی با موارد زیر هم‌‎خوانی دارد:

  • (کفش، نعل و غیره) خراب شدن، کهنه شدن و یا داغون شدن؛

  • (باتری، تحمل و غیره) تمام شدن؛

  • (کفش، نعل و غیره) خراب کردن، کهنه کردن و یا داغون کردن؛

  • (تحمل و غیره) تمام کردن؛

  • (شخص) ازپا انداختن، از پا درآوردن، کلافه کردن، رُس کسی را کشیدن و یا خسته کردن.

حالت مجهول این فعل، یعنی to be worn out نیز زیاد در جملات به‌چشم می‌خورد. علاوه بر موارد فوق، جمله We don’t want to wear out our welcome به معنی نمی‌خواهیم آن‌قدر بمانیم که دیگران از دست‌مان ذلّه شوند است.

هم‌چنین اصطلاح Their welcome never wears out نیز به معنی قدم‌شان همیشه روی چشم است کاربرد دارد. در ادامه با بیان چند مثال، کاربرد و معنی wear out را بهتر به‌خاطر خواهید سپرد.

فعل عبارتی wear out در لیست افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای می‌گیرد که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل باید شکل آن تغییر کند. درنتیجه زمان گذشته آن wore out بوده و شکل سومش worn out می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید wearing out را به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل استفاده کنید.

مثال برای فعل wear out

Walking around a museum all day really wears me out.

تمام روز قدم زدن در موزه واقعا مرا ازپا انداخت.

Johnny's shoes are wearing out, so I'm going to buy him a new pair.

کفش‌های جانی درحال داغون شدن است، بنابراین می‌خواهم برای او یک جفت (کفش) جدید بخرم.

Helen doesn't really like teaching young kids. She says the job really wears her out.

هلن دوست ندارد به خردسالان آموزش دهد. او می‌گوید این کار واقعاً رُس او را می‌کشد.

The tyres on his motorbike are worn out, and they're dangerous.

لاستیک‌های موتورش خراب شده و خطرناک هستند.

It's no wonder that you get worn out. You're raising three kids and you have a full-time job.

جای تعجب نیست که شما ازپا درآمده باشید. سه بچه را بزرگ می‌کنید و یک شغل تمام وقت دارید.

If a businessman's suit is wearing out, he needs to replace it.

اگر کت‌وشلوار یک تاجر درحال کهنه شدن است، باید آن را عوض کند.

If somebody says they feel worn out, they should have a holiday.

اگر کسی می‌گوید که احساس خسته شدن می‌کند، باید به تعطیلات برود.

I read that book over and over till I wore it out.

من آن کتاب را بارها و بارها خواندم تا زمانی که آن را داغون کردم.