در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی weed out آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی weed out
به طور خلاصه ترجمه weed out در فارسی به معانی زیر است:
ریشهکن کردن؛
نابود کردن؛
از بقیه جدا کردن؛
و غیره
کاربرد weed out
اگر افراد یا چیزهایی را که نمیخواهید، پیدا کرده و نابود میکنید؛ میتوانید از weed out برای بیان این کار استفاده کنید. فعل weed out از جمله افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که هم بهتنهایی کاربرد داشته و هم بهصورت weed someone or something out و یا weed out someone or something مورد استفاده قرار میگیرد. معنی weed out به فارسی معادل موارد زیر است:
- جدا کردن، کنار گذاشتن، از بقیه جدا کردن، دور ریختن، غربال کردن، هرس کردن، از بین بردن، حذف کردن، وجین کردن، ریشهکن کردن و یا نابود کردن.
با بررسی مثالهایی که در ادامه به شما ارائه خواهیم داد؛ کاربرد و معنی weed out را بهخاطر خواهید سپرد. فعل عبارتی weed out از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تغییر شکل دادن به زمان گذشته و کامل باید ed بگیرد. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم آن weeded out میشود. همچنین اینکه شما میتوانید weeding out را بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله بهکار ببرید.
مثال برای فعل weed out
The new Prime Minister has promised to weed out all the members of the public service who have become lazy or corrupt over the years.
نخستوزیر جدید قول داده است که تمام اعضای خدمات عمومی را که در طول این سالها تنبل یا فاسد شدهاند، کنار بگذارد.
One of the results of the economic slowdown was that it gave companies an excuse to weed out some of their overpaid executives.
یکی از نتایج رکود اقتصادی این بود که بهانهای دست شرکتها داد تا برخی از مدیرانی که بیش از حد حقوق دریافت میکردند را حذف کنند.
Many players have been worried about their place in the squad since the coach said he was going to weed out those who didn't work hard.
از وقتی مربی گفت که قصد دارد کسانی را که زیاد تلاش نکردند از بقیه جدا کند؛ بسیاری از بازیکنان نگران جایگاه خود در ترکیب بودند
She was asked to weed out the unqualified applicants.
از او خواسته شد تا متقاضیان فاقد صلاحیت را غربال کند. (حذف کند؛ جدا کند).
We had to weed the less productive workers out one by one.
ما مجبور شدیم کارگران کم بازده را یکییکی حذف کنیم.
The auditions were held to weed out the actors with the least ability.
ممیزیها برای جدا کردن بازیگرانی با کمترین توانایی انجام شد.
The administration plans to weed out failed programs.
دولت قصد دارد برنامههای ناموفق را ازبین ببرد.