کاربرد و معنی wind up چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف wind up آشنا شوید.

wind up.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی wind up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی wind up

به طور خلاصه ترجمه wind up در فارسی به معانی زیر است:

سر از جای به‌خصوص درآوردن؛

هیجان‌زده کردن؛

سربه‌سر کسی گذاشتن؛

منحل کردن؛

خاتمه دادن؛

و غیره

کاربرد wind up

اگر به‌طور اتفاقی و یا به‌دلیل رویدادهای غیرمنتظره سر از جایی درآورده و یا در موقعیت به‌خصوصی قرار می‌گیرید؛ می‌توانید آن را با wind up بیان کنید. هم‌چنین زمانی که به چیزی هم‌چون یک جلسه، سخنرانی و یا بحث پایان می‌دهید نیز این فعل کاربرد خواهد داشت.

فعل wind up به‌عنوان یک فعل عبارتی و یا phrasal verb در زبان انگلیسی شناخته می‌شود که به‌شکل wind something or someone up یا wind up someone or something و یا wind up doing something در جملات مورد استفاده قرار می‌گیرد. معنی wind up به فارسی معادل موارد زیر است:

  • در محاوره: بالاخره رسیدن؛

  • حرف خود را تمام کردن ؛

  • (ساعت، اسباب‌بازی و غیره) کوک کردن؛

  • (پنجره اتومبیل و غیره) بالا بردن، بالا دادن و یا بالا کشیدن؛

  • (بحث، سخنرانی و غیره) تمام کردن، خاتمه دادن، به‌اتمام رساندن و یا به‌پایان رساندن؛

  • در محاوره: (شخص) اذیت کردن، آزاد دادن، سربه‌سر کسی گذاشتن و یا حرص کسی را درآوردن؛

  • (شخص) هیجان‌زده کردن و یا به‌هیجان آوردن؛

  • (شرکت) تصفیه کردن و یا منحل کردن؛

  • (عملیات) خاتمه دادن به؛

  • (حساب) بستن؛

  • سر از جایی درآوردن، منجر شدن به، منتج شدن به، رسیدن به و یا منتهی شدن به.

علاوه بر موارد فوق؛ شما می‌توانید از wind up in something نیز به معنی سر از جایی درآوردن و یا گذر کسی به جایی افتادن استفاده کنید. در ادامه چند مثال به شما ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی wind up را به‌یاد بسپارید.

فعل عبارتی wind up یک فعل بی‌قاعده در زبان انگلیسی محسوب می‌شود. چراکه تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل نیازمند گرفتن ed نبوده و شکل آن تغییر خواهد کرد. از این رو، شکل سوم و زمان گذشته این فعل wound up می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید winding up را به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن به‌کار ببرید.

مثال برای فعل wind up

If the economy doesn't improve, more and more people could wind up jobless and homeless and living on the streets.

اگر اقتصاد بهبود پیدا نکند، افراد بیش‌تری می‌توانند به بی‌کاری و بی‌خانمانی برسند و در خیابان‌ها زندگی کنند.

People were starting to yawn and look at their watches, so I knew it was time to wind the meeting up.

مردم شروع به خمیازه کشیدن و نگاه کردن به ساعت‌های خود کردند، بنابراین فهمیدم وقت آن رسیده است که جلسه را به‌پایان برسانم.

Lawyers were called in to wind up the company.

وکلا برای منحل کردن (انحلال) شرکت فراخوانده شدند.

She just knows how to wind me up.

او می‌داند چگونه مرا اذیت کند.

If he keeps doing stuff like that he's going to wind up in prison!

اگر او به کارهایی مشابه این ادامه دهد؛ گذرش به زندان می‌افتد.

Wind up your watch before you forget.

قبل از این‌که فراموش کنی ساعتت را کوک کن.

That kind of music really winds me up!

این سبک از موسیقی واقعا مرا هیجان‌زده می‌کند.

After missing the last train, we wound up staying the night in a hotel near the station.

بعد از از دست دادن آخرین قطار، به شب را در هتلی نزدیک ایستگاه ماندن رسیدیم.

The judge decided it was time to go home so he told the lawyers to wind up the day's proceedings.

قاضی تصمیم گرفت که زمان بازگشت به خانه است، بنابراین به وکلا گفت که رسیدگی‌های آن روز را خاتمه دهند.

It really winds me up when he goes on about teachers having an easy life.

وقتی او به صحبت درباره این‌که معلمان زندگی آسانی دارند ادامه می‌دهد؛ حرص مرا درمی‌آورد.

If Denise keeps coming to work late, she could wind up getting the sack.

اگر دنیز همچنان دیر به سر کار بیاید می‌تواند منجر به اخراجش شود.

The leader of the band gave a signal that meant it was time to wind up the concert, so the musicians knew that this would be the last song.

رهبر گروه علامتی داد که به این معنی بود که زمان تمام کردن کنسرت است، بنابراین نوازندگان می‌دانستند که این آخرین آهنگ خواهد بود.

Are you serious or are you just trying to wind me up?

راست می‌گی یا سربه‌سرم می‌ذاری؟