در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی work off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی work off
به طور خلاصه ترجمه work off در فارسی به معانی زیر است:
تخلیه کردن احساسات منفی؛
وزن کم کردن؛
از شر چیزی خلاص شدن؛
و غیره
کاربرد work off
اگر از شر احساسات منفی خلاص شوید و یا با انجام فعالیتهای فیزیکی اضافه وزن خود را از بین ببرید؛ میتوانید از work off برای بیان آن استفاده کنید. فعل work off یکی از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که بهصورت work off something و یا work something off کاربرد دارد. معنی work off به فارسی عبارت است از:
از شر چیزی خلاص شدن و یا از دست چیزی رها شدن؛
(وزن اضافی) کم کردن، سوزاندن و یا آب کردن؛
(ناراحتی، عصبانیت و غیره) خالی کردن و یا تخلیه کردن.
علاوه بر موارد فوق؛ میتوانید عبارت work off one’s anger on someone را به معنی عصبانیت خود را سر کسی خالی کردن و یا عصبانیت خود را سر کسی خراب کردن استفاده کنید. در ادامه به شما مثالهایی ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی work off را بهخوبی بهیاد بسپارید.
فعل عبارتی work off در گروه افعال باقاعده زبان انگلیسی جای دارد. این یعنی برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل باید ed بگیرد. با این توضیح، زمان گذشته و شکل سوم این فعل worked off میشود. همچنین شما میتوانید working off را بهعنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل در جمله استفاده کنید.
مثال برای فعل work off
After eating ice cream, my sister goes for a run because she thinks it'll work off any weight she would have gained.
خواهرم بعد از خوردن بستنی، میرود بدود زیرا فکر میکند این کار، وزنی که اضافه کرده است را کم خواهد کرد.
Do you think that doing exercise can help work things like stress or tension off?
آیا فکر میکنید انجام دادن حرکات ورزش میتواند به تخلیه کردن مواردی مانند استرس یا تنش کمک کند؟
It'll take him months to work off that debt.
ماهها طول خواهد کشید تا از شر این بدهی خلاص شود.
Patsy goes to the gym in order to work off the weight she's gained from eating fatty foods.
پاتسی برای آب کردن وزنی که از خوردن غذاهای چرب بهدست آورده است، به ورزشگاه میرود.
She works off stress by running for at least half an hour every day.
او با دویدن حداقل نیم ساعت در روز، استرس خود را خالی میکند.
I was so mad! I went out and played basketball to work my anger off.
خیلی عصبانی بودم! بیرون رفتم و بسکتبال بازی کردم تا از دست عصبانیتم رها شوم.