در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی wrestle with آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.
ترجمه و معنی wrestle with
به طور خلاصه ترجمه wrestle with در فارسی به معانی زیر است:
با مشکلات دست‌وپنجه نرم کردن؛
درگیر شدن؛
و غیره
کاربرد wrestle with
اگر برای یافتن راه‌حل مشکلات دشوار، سخت‌کوشی کنید؛ می‌توانید با wrestle with این کار را بیان نمایید. فعل wrestle with یکی دیگر از افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی بوده که به‌صورت wrestle with someone or something کاربرد دارد. معنی wrestle with به فارسی معادل موارد زیر است:
(مسئله، مشکل و غیره) کلنجار رفتن با، درگیر شدن با، کشمکش کردن با و یا دست‌وپنجه نرم کردن با؛
با کسی کشتی گرفتن و یا با کسی مبارزه کردن.
در ادامه چند مثال به شما ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی wrestle with را به‌خوبی در جمله درک کنید. فعل عبارتی wrestle with از جمله افعال باقاعده زبان انگلیسی بوده که برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل باید ed بگیرد. درنتیجه زمان گذشته و شکل سوم این فعل wrestled with می‌شود. هم‌چنین شما می‌توانید wrestling with را به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل استفاده کنید.
مثال برای فعل wrestle with
For centuries Christians have been wrestling with the question of why their all-powerful, omnipotent God allows evil and terrible injustice to exist.
مسیحیان برای قرن‌ها با این سوال کلنجار می‌رفته‌اند که چرا خدای توانا و قادر مطلق آن‌ها اجازه می‌دهد تا بی‌عدالتی بد و وحشتناک وجود داشته باشد.
Let me wrestle with this matter for a while longer.
بگذارید مدتی دیگر با این موضوع دست‌وپنجه نرم کنم.
The government has appointed a team of experts to wrestle with complex issues like stem-cell research.
دولت، تیمی از کارشناسان را برای درگیر شدن با مسائل پیچیده‌ای مانند تحقیقات سلول‌های بنیادی منصوب کرده است.
I want to wrestle with someone my own size.
من می‌خواهم با کسی هم‌سایز خودم کشتی بگیرم.
Larry hasn't been sleeping well lately because he's been lying awake at night wrestling with a difficult issue.
لری اخیراً خوب نمی‌خوابد زیرا شب‌ها بیدار دراز کشیده و با مسئله‌ای دشوار کشمکش دارد.
The government is wrestling with difficult economic problems.
دولت با مشکلات سخت اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند.
He wrestled with the decision for several weeks, wondering what he should do.
او چندین هفته با این تصمیم کلنجار رفت و در این فکر بود که چه باید بکند.
