کاربرد و معنی write off چیست؟

با ما همراه شوید تا با معانی و کاربردهای مختلف write off آشنا شوید.

write off.jpg

در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی write off آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

ترجمه و معنی write off

به طور خلاصه ترجمه write off در فارسی به معانی زیر است:

داغون کردن؛

نامه فرستادن؛

سوخته تلقی کردن؛

دور چیزی را خط کشیدن؛

و غیره

کاربرد write off

اگر بپذیرید که بدهی یا قرضی پرداخت نمی‌شود و یا سرمایه‌گذاری‌ای ازبین رفته است؛ می‌توانید write off را به‌کار ببرید. علاوه بر این، زمانی که وسیله‌ نقلیه‌ای به‌گونه‌ای خراب شود که دیگر قابل تعمیر نباشد نیز این فعل کاربرد دارد. فعل write off در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی است که به‌صورت write something off و یا write off something کاربرد دارد. معنی write off به فارسی عبارت است از:

  • نامه نوشتن و یا نامه فرستادن؛

  • (بدهی و غیره) مستهلک کردن، قلم گرفتن، صرف‌نظر کردن، چشم‌پوشی کردن و یا سوخته تلقی کردن؛

  • (اتومبیل و غیره) درب‌وداغون کردن، از حیز انتفاع ساقط کردن، اوراق کردن، آهن‌قراضه کردن، اسقاط کردن، داغون کردن و یا ضایع کردن؛

  • دور چیزی را خط کشیدن، دور چیزی را قلم گرفتن، حذف کردن، از خیر چیزی گذشتن، قید چیزی را زدن و یا از چیزی قطع امید کردن.

علاوه بر موارد فوق، عبارت write someone or something off as … به معنی کسی یا چیزی را به‌عنوان ... کنار گذاشتن است؛

هم‌چنین write off (to someone or something) for something نیز به‌معنی با نامه تقاضای چیزی را (از کسی) کردن و یا با نامه سفارش چیزی را (به کسی) دادن است. در ادامه چند مثال به شما ارائه خواهیم داد تا کاربرد و معنی write off را به‌خاطر خود بسپارید.

فعل عبارتی write off در گروه افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی جای دارد. این یعنی تبدیل شدنش به زمان گذشته و کامل نیازمند گرفتن ed نبوده و شکل آن تغییر می‌کند. درنتیجه زمان گذشته این فعل wrote off می‌شود و شکل سومش written off است. هم‌چنین writing off نیز به‌عنوان اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری این فعل کاربرد خواهد داشت.

مثال برای فعل write off

We won't get the money back, so we'll have to write it off as a bad debt.

ما پول را پس نخواهیم گرفت، بنابراین باید آن را به‌عنوان یک بدهی زیان‌آور کنار بگذاریم.

After writing off three cars in two years, you'd think that Gerry would start driving a bit more carefully.

فکر می‌کنید که جری پس از اوراق کردن سه ماشین در عرض دو سال، با دقت بیش‌تری رانندگی می‌کند.

You might be able to write off the car as a business expense.

ممکن است بتوانید ماشین را به‌عنوان یک هزینه تجاری کنار بگذارید.

I wrote off to my parents for some money, but I think they are ignoring me.

من با نامه تقاضای مقداری پول از والدینم کردم، اما فکر می‌کنم آن‌ها مرا نادیده می‌گیرند.

After accepting that the business was going to fail, they wrote off their investment.

آن‌ها بعد از این‌که پذیرفتند که کسب‌وکار روبه شکست است، سرمایه‌گذاری خود را سوخته تلقی کردند.

Tommy borrowed his parent’s car, and then wrote it off in an accident. His parents were not happy with him.

تامی ماشین والدینش را قرض گرفت و سپس در یک تصادف آن را درب‌وداغون کرد. پدر و مادرش از او ناراحت بودند. (خوشحال نبودند).

A lot of companies seem to write people off if they're over 50.

به‌نظر می‌رسد بسیاری از شرکت‌ها اگر افراد بالای 50 سال داشته باشند، قید آن‌ها را می‌زنند.

We wrote off the debt because the company that owed us the money had gone bankrupt.

ما از بدهی صرف‌نظر کردیم زیرا شرکتی که این پول را به ما بدهکار بود ورشکست شده بود.

Max wrote off his brand new Ferrari in an accident.

مکس (ماشین) برند فراری جدید خود را در یک تصادف آهن‌قراضه کرد. (داغون کرد)

When he lost the election for governor, some observers wrote him off as a future candidate, but they were proven wrong.

وقتی او در انتخابات فرمانداری شکست خورد، برخی ناظران او را به‌عنوان نامزد آینده کنار گذاشتند، اما ثابت شد اشتباه کرده‌اند.