در این بخش شما را با معنی فعل عبارتی write up آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
ترجمه و معنی write up
به طور خلاصه ترجمه write up در فارسی به معانی زیر است:
نوشتن؛
تنظیم کردن؛
ارزش چیزی را افزایش دادن؛
و غیره
کاربرد write up
اگر بر اساس یادداشتهای نوشته شده قبلی خود، اقدام به نوشتن گزارش و یا مقالهای کنید؛ میتوانید از وجود فعل write up بهره ببرید. فعل write up در لیست افعال عبارتی و یا phrasal verbs انگلیسی جای میگیرد و بهصورت write someone or something up و یا write up something کاربرد دارد. معنی write up به فارسی عبارت است از:
(گزارش و غیره) نوشتن، تنظیم کردن، صورتجلسه کردن و یا بهنگارش درآوردن؛
(نمایش، فیلم و غیره) نظر خود را درباره چیزی نوشتن؛
(حادثه و غیره) گزارش چیزی را نوشتن؛
در حسابداری: (سهام، دارایی و غیره) ارزش دفتری چیزی را افزایش دادن، ارزش چیزی را افزایش دادن و یا به ارزش چیزی افزودن؛
برای اینکه بهراحتی بتوانید کاربرد و معنی write up را بهخاطر بسپارید؛ در ادامه چند مثال مختلف به شما ارائه خواهیم کرد. فعل عبارتی write off جزو گروه افعال بیقاعده زبان انگلیسی است. این یعنی برای تبدیل شدن به زمان گذشته و کامل بینیاز از ed بوده و شکل آن تغییر میکند. درنتیجه زمان گذشته این فعل wrote up بوده و شکل سومش written up میشود. اگر به اسم مصدر (gerund) و یا حالت استمراری آن نیز نیاز داشتید؛ میتوانید writing up را بهکار ببرید.
مثال برای فعل write up
After getting all the information and data she needed, Carrie wrote up her marketing report.
کری پس از دریافت تمام اطلاعات و دادههای مورد نیازش، گزارش بازاریابی خود را تنظیم کرد.
I checked my notes for the article before writing it up, so I'm sure everything is correct.
من قبل از نوشتن مقاله، یادداشتهای خود را برای آن بررسی کردم، بنابراین مطمئن هستم که همهچیز درست است.
A reporter wrote me up for the Sunday paper.
یک گزارشگر نظرش را درمورد من در روزنامه یکشنبه نوشت.
The accident investigator wrote up his final report on the fire after he had reviewed his notes on the fire.
بازپرس تصادف پس از بررسی یادداشتهایش در مورد آتشسوزی، گزارش نهایی خود را درمورد آن صورتجلسه کرد..
Companies should allocate a specific value to intangible assets rather than just being able to write them up as goodwill.
شرکتها باید ارزش خاصی را به داراییهای نامشهود تخصیص دهند نه اینکه فقط بتوانند آنها را بهعنوان سرقفلی افزایش دهند. (ثبت کنند)
I wrote up a local business and sent the story to a magazine, but they didn’t buy the story.
نظر خود را درمورد یک کسبوکار محلی نوشتم و داستان را به مجلهای فرستادم؛ اما آنها داستان را نخریدند.
The cop said he'd have to write me up for not stopping at the red light.
افسر پلیس گفت که باید برایم گزارش عدم توقف در چراغ قرمز را بنویسد.
My sister was written up in the school newspaper.
در روزنامه مدرسه درباره خواهرم نوشته شد.