استفاده از حروف اضافۀ مختلف همراه با واژۀ "keep"، افعال عبارتی متفاوتی میسازد که هر یک، معنایی جداگانه به جمله میهند. متداولترین حروف اضافهای که از آنها همراه با این واژه استفاده میکنیم، عبارتند از:
- In
- From
- At
- For
- To
- On
- Down
Keep in
برای اشاره به نگهداشتن چیزی داخل یک چیز دیگر، از حرف اضافۀ "in" استفاده میکنیم:
1. She keeps her notes in a locked drawer.
او یادداشتهایش را در یک کشوی قفلشده نگه میدارد.
2. I always keep some extra batteries in the house.
من همیشه چند باتری اضافه در خانه نگه میدارم.
3. Keep medicines in a locked cupboard.
داروها را در یک کمد قفلدار نگه دارید.
همچنین فعل عبارتی "keep in" میتواند به دو معنی زیر باشد:
نشانندادن یا بیاننکردن چیزی (مانند یک احساس)؛
ادامهدادن به تهیهکردن یک چیز برای یک نفر (چیزی که به آن نیاز دارد یا آن را میخواهد)؛
مجبورکردن یک نفر به ماندن در جایی (مخصوصاً در مدرسه و به عنوان مجازات).
برای مثال:
1. You shouldn't keep your anger in all the time.
نباید همیشه عصبانیتتان را در خودتان نگه دارید.
2. It's very expensive keeping my children in clothes that fit.
تهیهکردن لباسی که اندازۀ بچههایم باشد، خیلی گران است.
3. They were kept in after school.
آنها را بعد از مدرسه نگه داشتند.
Keep from
عبارت "keep from" میتواند به دو معنی زیر در جمله استفاده شود:
- مخفی نگهداشتن یک چیز از یک نفر؛
- دورماندن یک چیز از یک چیز دیگر.
به مثالهای زیر دقت کنید:
1. His long illness kept him from finishing school.
بیماری طولانیمدتش او را از رفتن به مدرسۀ ماهیگیری بازداشت.
2. He can't keep from lying.
او نمیتواند از دروغگفتن دست بردارد.
3. Keep your children from running into the middle of the street.
جلوی بچههایتان را بگیرید که به وسط خیابان ندوند.
4. His only thought was to keep the child from harm.
تنها فکرش این بود که کودک را از آسیب دور نگه دارد.
5. These worries kept her from sleeping.
این نگرانیها او را از خوابیدن باز میداشت.
Keep at
استفاده از حرف اضافۀ "at" بعد از واژۀ "keep"، یک فعل عبارتی میسازد که به معنای «پیگیریکردن» یا «اصرارکردن به کسی برای انجام کاری» است؛ برای مثال:
1. Don't worry, you're doing fine. Keep at it.
نگران نباش، داری خوب پیش میری. دنبال این کار رو بگیر.
2. Keep at him till he agrees.
تا زمانی که موافقت کند به او اصرار کنید.
3. I know it's hard, but keep at it! Don't give up!
میدونم که سخته، ولی ادامه بده! تسلیم نشو!
4. Getting a novel published has inspired Dwight to keep at it.
انتشار یک رمان، الهامبخش دوایت بوده است که دنبال این کار را بگیرد.
5. We kept at them and finally wore them down.
ما به آنها اصرار کردیم و در نهایت راضیشان کردیم.
Keep for
از عبارت "keep for" نیز به دو معنی زیر در جمله استفاده میشود:
نگهداشتن و مراقبت از کسی یا چیزی از طرف یک نفر دیگر؛
رزرو چیزی برای کسی/چیزی برای اینکه داشته باشد یا از آن استفاده کند؛
به مثالهای زیر توجه کنید:
1. Will you keep a seat for me?
آیا یک جا برای من نگه میداری؟
2. My parents said they will keep the kids for us while we are away on our trip.
پدر و مادرم گفتند که وقتی در سفر هستیم، بچهها را برای ما نگه میدارند.
3. I know you liked riding my motorcycle. Why don't you keep it for me while I'm gone?
میدانم که دوست داشتی سوار موتورسیکلت من شوی. چرا وقتی که من میروم، آن را برایم نگه نمیداری؟
4. I kept some cake for you.
مقداری کیک برایت نگه داشتم.
5. The city council is keeping the land for new residential apartments they are planning to build.
شورای شهر، زمین را برای آپارتمانهای مسکونی جدیدی که قرار است بسازند، نگه میدارد.
Keep to
عبارت "keep to" میتواند به چند معنی زیر باشد:
ماندن در یک مسیر یا جادۀ خاص؛
پایبندبودن به یک قانون یا توافقنامه.
همچنین عبارت "Keep to the point/subject"، به معنی «صحبتکردن فقط دربارۀ یک موضوع» و عبارت "Keep something to something" به معنی «جلوگیری از بالاترشدن یک مقدار، درجه یا سطح» است. به مثالهای زیر دقت کنید:
1. He kept his promise to me.
او سر قولی که به من داده بود، ماند.
2. Keep to the subject, don't digress!
به اصل مطلب بپرداز، حاشیه نرو!
3. Keep to the speed limits.
به محدودیتهای سرعت پایبند باشید.
4. Costs must be kept to a minimum.
هزینهها باید به حدأقل برسد.
5. You must keep to the path.
شما باید در مسیر بمانید.
Keep on
فعل عبارتی Keep on، به معنای ادامهدادن یک چیز است:
1. The rain kept on throughout the day.
باران در طول روز ادامه داشت.
2. We'll keep on driving while there's still daylight.
تا زمانی که هوا روشن باشد، به رانندگی ادامه میدهیم.
3. No one is born a genius. Just keep on doing what you like and that itself is a talent.
هیچکس نابغه به دنیا نمیآید. فقط به کاری که علاقه داری ادامه بده و این خودش یک استعداد است.
4. I won't keep on waiting more than half a minute.
من بیشتر از نیمدقیقه منتظر نخواهم ماند.
5. If we keep on our way for another hour, we reach the village.
اگر یک ساعت دیگر به راهمان ادامه دهیم، به روستا میرسیم.
Keep down
فعل عبارتی "Keep down" نیز به چند معنی مختلف در جمله استفاده میشود:
پنهانشدن با خمشدن یا درازکشیدن
مهارکردن یا جلوی افزایش چیزی را گرفتن
بلعیدن چیزی
برای مثال:
1. " Keep down ! There's someone coming"
«قایم شو! یکی داره میاد.»
2. The population of aphids is normally kept down by other animals.
معمولاً جمعیت شتهها توسط حیوانات دیگر مهار میشود.
3. We need to work hard to keep our prices down .
برای پایین نگهداشتن قیمتها باید سخت کار کنیم.
4. I'm going to sleep. Can you try to keep the noise down ?
من میرم بخوابم. میشه سعی کنی که صدا رو پایین نگه داری؟
5. He couldn't keep down his anger.
او نمیتوانست عصبانیتش را مهار کند.
برای یادگیری حروف اضافۀ انگلیسی و معنای هرکدام از آنها، لازم است که یک برنامۀ منسجم و دقیق داشته باشید. با استفاده از تمرینات و دورههای آموزشی اپلیکیشن زبانشناس، میتوانید مهارتهای زبان انگلیسی خود را تقویت کنید.