متداولترین حروف اضافهای که همراه با واژۀ "learn" استفاده میشوند، عبارتند از:
From
To
By
About
Of
Learn (something) from somebody/something
استفاده از عبارت "learn from" در جمله، به معنی زیر است:
یادگرفتن از کسی یا چیزی؛
فهمیدن یک چیز توسط کسی یا چیزی.
به مثالهای زیر توجه کنید:
1. I learned a lot from my father.
از پدرم خیلی چیزها یاد گرفتم.
2. He learned from his friend about the fight.
او مبارزه را از دوستش یاد گرفت.
3. You have to learn from your mistakes.
شما باید از اشتباهات خود درس بگیرید.
4. I learned from the greatest painter in the world.
من از بزرگترین نقاش دنیا یاد گرفتم.
5. I'm trying to learn from my past mistakes.
من دارم تلاش میکنم که از اشتباهات گذشتهام درس بگیرم.
6. I'm going to be sad to see you go — I've learned everything I know about the business world from you.
از رفتنت ناراحت میشوم. من هر چیز را که از دنیای تجارت میدانم، از تو یاد گرفتهام.
7. Pay attention to what Sarah does. I think you can learn from her.
به کاری که سارا انجام میدهد دقت کنید. من فکر میکنم که شما میتوانید از او یاد بگیرید.
8. This was an experience, and we all can learn from it.
این یک تجربه بود و همۀ ما میتوانیم از آن یاد بگیریم.
9. I learned cooking from my mother.
من آشپزی را از مادرم یاد گرفتم.
10. The company failed to learn any lessons from this experience.
این شرکت نتوانست هیچ درسی از این تجربه بگیرد.
Learn (how) to do something
عبارت "learn to" به معنای یادگرفتن یک مهارت است. برای استفاده از شکل سادۀ یک فعل (Verb) بعد از واژۀ "learn"، میتوانید از حرف اضافۀ "to" یا از عبارت "how to" در جملۀ خود استفاده کنید؛ برای مثال:
1. I learnt to drive when I was 17.
وقتی که 17 سالم بود، یاد گرفتم که رانندگی کنم.
2. Hector spent the winter learning how to cope with his blindness.
هکتور زمستان را صرف آموختن اینکه چگونه با نابینایی خود کنار بیاید کرد.
3. She learned how to skate just by experimenting and practicing.
او فقط با تجربه و تمرین یاد گرفت که چگونه اسکیت کند.
4. She ’ s learning to play the piano.
او در حال یادگیری نواختن پیانو است.
5. Young hairdressers must learn to treat the client as a person.
آرایشگران جوان باید یاد بگیرند که با مشتری به عنوان یک فرد رفتار کنند .
6. At what age can you learn to drive in America?
از چه سنی میتوان رانندگی را در آمریکا یاد گرفت؟
7. In this course, you will learn how to deal with communication problems.
در این دوره یاد میگیرید که چگونه با مشکلات معاشرتی سروکله بزنید.
8. How long did it take you to learn how to do this?
چقدر طول کشید تا یاد بگیرید که چگونه این کار را انجام دهید؟
9. I learned French grammar in school but never learned how to speak the language.
من دستورزبان فرانسه را در مدرسه آموختم اما هیچوقت یاد نگرفتم که چگونه به این زبان صحبت کنم.
10. Where did you learn to play the guitar like that?
از کجا یاد گرفتی که اینجوری گیتار بزنی؟
Learn by
برای اینکه بگویید یک چیز را از طریق روشی یاد گرفتهاید، باید از حرف اضافۀ "by" بعد از واژۀ "learn" استفاده کنید:
1. He learned basic carpentry by watching his father.
او با نگاهکردن به پدرش، اصول اولیۀ نجاری را یاد گرفت.
2. The best way to learn is to learn by doing.
بهترین راه یادگیری، یادگرفتن از طریق انجامدادن است.
3. We learned by experience that we have to keep all three in mind.
ما به تجربه آموختیم که باید هر سه را در نظر داشته باشیم .
4. Learn wisdom by the follies of others.
دانایی را با حماقتهای دیگران بیاموزید.
5. The only thing for me to do is to go ahead, and learn by making mistakes.
تنها کاری که باید انجام دهم این است که جلو بروم و با اشتباهکردن یاد بگیرم .
6. He would simply have to learn by trial and error.
او فقط باید با آزمونوخطا یاد بگیرد.
7. We learn by experiencing.
ما با تجربهکردن یاد میگیریم.
8. The child learns by watching others.
بچه با نگاهکردن به بقیه یاد میگیرد.
9. She is learning ballet by practicing.
او دارد با تمرینکردن باله یاد میگیرد.
10. You will soon learn to speak English well by using our application.
با استفاده از اپلیکیشن ما، بهزودی یاد میگیرید که بهخوبی انگلیسی صحبت کنید.
Learn about/of
برای اشاره به چیزی که آن را یاد گرفتهاید، میتوانید از حرف اضافۀ "about" استفاده کنید. همچنین عبارت "learn about" یا "learn of" به معنای مطلعشدن از یک چیز است؛ برای مثال:
1. Kids can have fun and learn about music at the same time.
بچهها میتوانند خوش بگذرانند و درعینحال، موسیقی یاد بگیرند.
2. He learned about his appointment by telephone yesterday.
او دیروز بهصورت تلفنی از قرار ملاقات خود مطلع شد.
3. Before you sail, you need to learn about basic boat controls.
قبل از اینکه قایقرانی کنید، باید کنترلهای اولیۀ قایق را یاد بگیرید.
4. Our children attend the group twice a week to learn about mental health.
فرزندان ما هفتهای دو بار در گروه شرکت میکنند تا دربارۀ سلامت روان بیاموزند.
5. I'm learning a lot about the way this works just by watching what other people do.
من فقط با تماشای کارهایی که دیگران انجام میدهند، چیزهای زیادی در مورد طرز کار این یاد میگیرم.
6. I learned of her death yesterday.
من دیروز از درگذشت او مطلع شدم.
7. We first learned of the problem last night.
اولین بار دیشب از مشکل مطلع شدیم.
8. When did you learn of Mary's divorce?
چه زمانی از طلاق مریم مطلع شدید؟
9. I was very sorry indeed to learn of his death.
من واقعاً از مرگ او بسیار متأسف شدم.
10. Parents learned of that accident.
والدین از آن حادثه مطلع شدند.
برای یادگیری حروف اضافهای که همراه با واژگان مختلف انگلیسی استفاده میشوند و نحوۀ بهکارگیری آنها در جملات مختلف، میتوانید از اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.