حرف اضافه Look چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه look را به شما توضیح خواهیم داد.

حرف اضافه Look چه می‌شود؟

فعل‌ها (Verbs)، یکی از مهم‌ترین عناصر جملات انگلیسی هستند. مانند زبان فارسی، هر جمله نیاز به یک فعل دارد. این افعال، درست بعد از فاعل (Subject) جمله استفاده می‌شوند. در برخی مواقع، یک فعل از دو یا چند کلمه ساخته می‌شود. به این فعل‌ها، افعال عبارتی (Phrasal Verbs) گفته می‌شود.

حرف اضافۀ "at"، متداول‌ترین حرف اضافه‌ای است که همراه با فعل "look" استفاده می‌شود. با این حال، استفاده از سایر حروف اضافه همراه با این فعل، فعل‌های عبارتی متعددی می‌سازد که در ادامه، معنای هرکدام را به‌صورت جداگانه و همراه با چند مثال، توضیح می‌دهیم.

این افعال عبارتی، عبارتند از:

  • Look to

  • Look up

  • Look down

  • Look in

  • Look into

  • Look for

  • Look out

  • Look around/round

Look at

عبارت "look at" به معنی نگاه‌کردن به کسی یا چیزی است. این عبارت همچنین می‌تواند به معنای بررسی‌کردن یک چیز برای تصمیم‌گیری دربارۀ آن یا سریع‌ مرورکردن یک چیز باشد؛ برای مثال:

1. I turned and looked at her.

برگشتم و نگاهش کردم.

2. We re looking carefully at all the options.

ما همۀ گزینه‌ها را بادقت بررسی می‌کنیم.

3. Would you like me to look at your essay before you hand it in?

دوست داری که قبل از اینکه مقاله‌ات را تحویل بدهی، نگاهی بهش بیندازم؟

4. I d like a skin specialist to look at that rash of yours.

می‌خواهم که یک متخصص پوست به جوش‌های شما نگاه کند.

5. Look at Helen. She s much happier now that she s changed jobs.

به هلن نگاه کن. او اکنون که شغلش را عوض کرده، بسیار خوشحال‌تر است.

6. Everybody please look at the camera now and smile.

لطفاً همگی به دوربین نگاه کنید و لبخند بزنید.

7. I promise I'll look at the report tomorrow when I have a chance.

قول می‌دهم فردا وقتی که فرصت کنم، گزارش را بررسی کنم.

8. Let's look at this problem seriously now.

بیاید اکنون به این مشکل به‌صورت جدی نگاه کنیم.

9. I looked at pictures in a magazine while I waited for the doctor.

در حالی که منتظر دکتر بودم، به عکس‌های مجله نگاه کردم.

10. Look at him! He is taking his first steps!

او را نگاه کن! او اولین قدم‌هایش را برمی‌دارد!

Look to

از فعل عبارتی Look to می‌توانیم به معنی زیر در جملۀ خود استفاده کنیم:

  • موردتوجه قراردادن؛

  • انتظارداشتن؛

  • متوسل‌شدن به یک چیز یا یک نفر.

به مثال‌های زیر دقت کنید:

1. Fools look to tomorrow, and wise men use tonight.

احمق‌ها منتظر فردا هستند و مردان خردمند، از امشب استفاده می‌کنند.

2. Children look to their parents for guidance.

بچه‌ها از والدین خود انتظار راهنمایی دارند.

3. They re looking to me to help improve sales figures.

آن‌ها برای بهبود ارقام فروش، از من انتظار کمک دارند.

4. The party needs to look to the future and forget its past problems.

فرقه باید به آینده توجه کرده و مشکلات گذشتۀ خود را فراموش کند.

5. Whenever I m upset, I look to Mary to cheer me up.

هروقت ناراحتم، به مریم متوسل می‌شوم که من را سرحال کند.

6. I look to you to provide guidance during my studies.

منتظر راهنمایی شما در دوران تحصیلم هستم.

7. Who will look to his lodging?

چه کسی به اقامتگاه او توجه خواهد کرد؟

8. She looked to her parents for financial support.

او از پدرومادرش انتظار کمک مالی داشت.

9. We look to have a good year.

ما انتظار یک سال خوب را داریم.

10. He looks to reading for relaxation.

او برای آرامش، به خواندن متوسل می‌شود.

Look up

این عبارت، می‌تواند در موقعیت‌های مختلف، معانی متفاوتی داشته باشد:

  • به‌دست‌آوردن اطلاعاتی دربارۀ یک چیز از طریق جستجو در منابع مختلف؛

  • بهبود و پیشرفت یک چیز یا موقعیت؛

  • ملاقات یک آشنا در حالی که از محل زندگی او بازدید می‌کنید.

برای مثال:

1. I didn t know what Renaissance meant and had to look it up in a dictionary.

من نمی‌دانستم که کلمۀ «رنسانس» یعنی چه و باید آن را در فرهنگ لغت جستجو می‌کردم.

2. Finally, things are looking up for me.

بالأخره همه‌چیز دارد برای من خوب پیش می‌رود.

3. Look me up next time you come to Sydney.

دفعۀ بعد که به سیدنی آمدی، به ملاقات من بیا.

4. I hope things will start to look up in the New Year.

امیدوارم که همه‌چیز در سال جدید بهتر شود.

5. Look up their number in the telephone directory.

شمارۀ آن‌ها را در راهنمای تلفن جستجو کن.

6. Look up the time of the next train in the timetable.

زمان قطار بعدی را در جدول زمان‌بندی جستجو کنید.

7. Can you look up the opening times on the website?

آیا می‌توانید ساعت‌های بازگشایی را در وبسایت جستجو کنید.

8. Our financial situation is looking up at last.

وضعیت مالی ما بالأخره رو بهبود است.

9. The software looks up words automatically.

نرم‌افزار کلمات را به‌صورت خودکار جستجو می‌کند.

10. I had to look up the word 'possession' to check how to spell it.

برای بررسی نحوۀ درست‌نوشتن کلمۀ «تصرف»، مجبور شدم که آن را جستجو کنم.

Look down

عبارت "look down on someone" به معنی با تحقیر و از بالا نگاه‌کردن به افراد است:

1. She thinks they look down on her because she doesn't have a job.

او فکر می‌کند که آن‌ها به‌خاطر اینکه شغلی ندارد، نگاهی از بالا به پایین او دارند.

2. Homeowners often look down on plumbers.

صاحبخانه‌ها اغلب به لوله‌کش‌ها نگاهی تحقیرآمیز دارند.

3. Mr. Garcia looks down on anyone who hasn t had a college education.

آقای گارسیا به هر کس که تحصیلات دانشگاهی نداشته است، با تحقیر نگاه می‌کند.

4. I hate the way that our boss looks down on us; she treats us as if we are less important than her.

من از جوری که رئیسمان از بالا به پایین به ما نگاه می‌کند متنفرم. او جوری با ما رفتار می‌کند که انگار از او کم‌اهمیت‌تریم.

5. Never look down on anyone.

هرگز از بالا به کسی نگاه نکن.

6. You should never look down on poor people.

هیچوقت نباید به افراد فقیر نگاهی تحقیرآمیز داشته باشید.

7. Conceited people always look down on others.

افراد مغرور همیشه از بالا به پایین به دیگران نگاه می‌کنند.

همچنین برای اینکه بگویید یک نفر به سمت پایین نگاه می‌کند، باید از حرف اضافۀ "down" بعد از فعل "look" استفاده کنید:

8. Don't look down! You'll get dizzy.

به پایین نگاه نکن. سرگیجه می‌گیری.

9. She lifted both coins and looked down.

هر دو سکه را برداشت و به پایین نگاه کرد.

10. Trying not to look down, Alan began to climb.

آلن در حالی که سعی می‌کرد به پایین نگاه نکنه، شروع به بالارفتن کرد.

Look in

از عبارت "look in on something/someone" به معنای سرزدن به یک شخص برای مدتی کوتاه (معمولاً زمانی که یک نفر در مسیر خود از جایی به جای دیگر است)، استفاده می‌کنیم:

1. I thought I might look in on Bob on my way to the shops.

فکر کردم که ممکن است در راه رفتن به مغازه‌ها، به باب سر بزنم.

2. Can you look in on the kids before you go to bed?

می‌تونی قبل رفتن به رختخواب، به بچه‌ها سر بزنی؟

3. I'll look in on you tomorrow on the way home.

فردا در راه خانه بهت سر می‌زنم.

4. She looks in on her elderly neighbor every evening.

او هر روز عصر به همسایۀ مسن خود سر می‌زند.

5. Can you look in on Eileen and see if she needs anything from the supermarket?

می‌‌تونی به آیلین سر بزنی و ببینی که چیزی از سوپرمارکت احتیاج داره یا نه؟

6. Older people should have a nearby relative who will look in on them.

افراد مسن باید یک خویشاوند نزدیک داشته باشند که به آن‌ها سر بزند.

7. I looked in on Louisa. She was sleeping.

به لوئیزا سر زدم. او خوابیده بود.

8. I plan to look in on some old friends when I'm in town.

من قصد دارم که وقتی در شهر هستم، به چند دوست قدیمی سر بزنم.

همچنین در برخی مواقع، همراه با واژۀ "look" از حرف اضافۀ "in" استفاده می‌کنیم که به معنای نگاه‌کردن به چیزی است. توجه کنید که در چنین موقعیت‌هایی، "look in" یک فعل عبارتی محسوب نمی‌شود. به مثال‌های زیر دقت کنید:

9. Not once did he look in their direction.

یک بار هم به سمت آن‌ها نگاه نکرد.

10. She cast a quick look in the rear mirror.

نگاهی سریع به آینۀ عقب انداخت.

Look into

از فعل عبارتی "look into" نیز در موقعیت‌های مختلفی استفاده می‌کنیم:

  • بررسی‌کردن یک چیز؛

  • به دنبال یک چیز بودن.

برای مثال:

1. I wrote a letter of complaint, and the airline promised to look into the matter.

من یک شکایت‌نامه نوشتم و شرکت هواپیمایی قول داد که موضوع را بررسی کند.

2. We're looking into the possibility of merging the two departments.

ما در حال بررسی امکان ادغام این دو شعبه هستیم.

3. We're looking into buying a new computer.

ما به دنبال خرید یک کامپیوتر جدید هستیم.

4. He looked into hiring another secretary.

او به دنبال استخدام یک منشی دیگر بود.

5. When we looked into buying a car, we decided it was better to hire one occasionally.

وقتی به دنبال خرید یک ماشین بودیم، به این نتیجه رسیدیم که گاه‌گاهی یکی اجاره کنیم.

6. We're looking into the possibility of getting to New York for her wedding.

ما در حال بررسی امکان رفتن به نیویورک برای عروسی او هستیم.

7. A working party has been set up to look into the problem.

یک فرقه برای بررسی این مشکل تشکیل شده است.

8. An independent committee will look into alleged human rights abuses.

یک کمیتۀ مستقل، موارد نقض حقوق بشر را بررسی خواهد کرد.

9. The government will look into how to reduce unemployment.

دولت نحوۀ کاهش بیکاری را بررسی خواهد کرد.

همچنین می‌توانیم همراه واژۀ "look" از حرف اضافۀ "into" نیز مانند "in"، به معنای «نگاه‌کردن درون چیزی» استفاده کنیم:

10. Look into my eyes you will see what you mean to me.

به چشمانم نگاه کن و خواهی دید که برای من چه معنایی داری.

Look for

عبارت "look for" به معنای دنبال چیزی گشتن است:

1. He spent his life looking for the truth.

او عمر خود را صرف جستجوی حقیقت کرد.

2. I am currently looking for a new job.

در حال حاضر، دنبال یک کار جدید هستم.

3. I am looking for my keys and I can t find them.

من دنبال کلیدهایم می‌گردم و نمی‌توانم آن‌ها را پیدا کنم.

4. I found a key, but it was not the one I was looking for.

یک ‌کلید پیدا کردم؛ اما اونی نبود که دنبالش می‌گشتم.

5. We are looking for a partner in our new business venture.

ما دنبال یک شریک در سرمایه‌گذاری تجاری جدیدمان هستیم.

6. I m looking for Jim. Have you seen him?

دنبال جیم می‌گردم. او را دیده‌ای؟

7. Police were looking for clues as to the woman s identity.

پلیس دنبال سرنخ‌هایی برای شناسایی هویت زن بود.

8. I had to return to the store to look for my purse.

مجبور شدم به مغازه برگردم تا دنبال کیفم بگردم.

9. Look for something that can act as a shield.

به دنبال چیزی باشید که بتواند به عنوان یک سپر عمل کند.

این عبارت همچنین می‌تواند به معنای «انتظارداشتن» باشد:

10. If you decide to go ahead with this crazy plan, don't look for any help from me.

اگر تصمیم گرفتی که با این برنامۀ احمقانه پیش بروی، منتظر کمک از سمت من نباش.

Look out

فعل عبارتی "look out" به معنای «مواظب‎بودن» و «احتیاط‌کردن» است:

1. The police have warned shopkeepers to look out for forged notes.

پلیس به مغازه‌داران هشدار داده است که مراقب اسکناس‌های جعلی باشند.

2. Look out! There's a car coming!

مراقب باش! یه ماشین داره میاد!

3. Please look out when you cross that street.

لطفاً وقتی که از آن خیابان رد می‌شوی، احتیاط کن.

4. Look out! There is a broken bottle near your foot.

مراقب باش! یک بطری شکسته کنار پاته.

5. I shall look out that I don't trust him again.

باید مراقب باشم که دیگر به او اعتماد نکنم.

6. Look out for spelling mistakes in your essay.

مراقب غلط‌های املایی در مقالۀ خود باشید.

این عبارت می‌تواند به معنی «دنبال چیزی گشتن» نیز باشد:

7. I've got a cataloge and I'll look it out if you're interested.

من یک کاتالوگ دارم و اگر دوست داشتید، دنبالش می‌گردم.

8. Look out for a sign to the motorway.

به دنبال تابلوی بزرگراه باشید.

همچنین برای اینکه بگوییم یک نفر از یک جا (مثلاً از پنجره) بیرون نگاه می‌کند، از حرف اضافۀ "out" بعد از فعل "look" استفاده می‌کنیم:

9. I had the constant temptation to look out of the window.

دائماً وسوسه می‌شدم که از پنجره به بیرون نگاه کنم.

10. From her office window, she could look out over the bustling city.

از پنجرۀ دفترش می‌توانست به شهر شلوغ نگاه کند.

Look around/round

از این عبارت به معنی «نگاهی به اطراف انداختن» و «گشت‌وگذار در اطراف جایی» استفاده می‌کنیم:

1. She spent the afternoon looking around the town.

او بعدازظهر را صرف گشتن در اطراف شهر کرد.

2. When we went to Boston, we only had a couple of hours to look around.

وقتی به بوستون رفتیم، فقط چند ساعت وقت داشتیم که در اطراف گشت بزنیم.

3. Have you had a chance to look round the house?

آیا فرصت کرده‌اید که به اطراف خانه نگاهی بیندازید؟

4. We spent that day looking round the city.

آن روز را صرف گشت‌وگذار در شهر کردیم.

5. I didn't have much time to look round.

وقت زیادی برای نگاه‌کردن به اطراف نداشتم.

6. They looked round the museum.

آن‌ها در اطراف موزه گشت زدند.

7. Do you want to look around town this afternoon?

می‌خواهی که این بعدازظهر در اطراف شهر گشت بزنی؟

این عبارت می‌تواند به معنای «دنبال چیزی گشتن» نیز باشد:

8. I looked around for my keys but I couldn't find them anywhere.

دنبال کلیدهایم گشتم ولی آن‌ها را جایی پیدا نکردم.

9. He is looking around for a new car.

او دنبال یک ماشین جدید می‌گردد.

همچنین برای اینکه بگوییم کسی سرش را برگرداند و پشت سرش را نگاه کرد، از حرف اضافۀ "around" بعد از فعل "look" استفاده می‌کنیم:

10. He heard a voice, and looked around to see a man wearing dark clothes.

او صدایی شنید و نگاهش را برگرداند و مردی را دید که لباس تیره پوشیده بود.

جمع‌بندی

توجه کنید که برخی از افعالی که همراه با حرف اضافه استفاده می‌شوند، افعال عبارتی نیستند. درواقع هنگامی که استفاده‌نکردن از حرف اضافه برای فعل، معنی عبارت را تغییر ندهد، با یک فعل عبارتی مواجه نیستیم. در مقابل، اگر ترکیب فعل و حرف اضافه یک معنای جداگانه داشته باشد، به این ترکیب یک فعل عبارتی می‌گوییم.

یادگیری حروف اضافه و افعال عبارتی زبان انگلیسی، می‌تواند برای بسیاری از زبان‌آموزان گیج‌کننده باشد. جالب است بدانید که حتی بسیاری از انگلیسی‌زبانان بومی نیز در این زمینه اشتباه می‌کنند. مهم‌ترین کاری که باید برای یادگرفتن این مبحث انجام دهید، استفاده از دوره‌های آموزشی مناسب و تکرار و تمرین زیاد است.

برای این کار، می‌توانید اپلیکیشن زبانشناس را روی تلفن همراهتان نصب کرده و پس از گذراندن یک آزمون کوتاه تعیین‌سطح، دوره‌ای تنظیم‌شده و متناسب با سطح زبان انگلیسی خود دریافت کنید.