واژۀ midday به معنای ظهر و نیمروز است. در زبان انگلیسی، از حرف اضافۀ "at" همراه با زمانهای خاص (ساعت/دقیقه/تاریخ مشخص) و تعطیلات استفاده میکنیم؛ برای مثال:
I get up at 7 o'clock.
من ساعت 7 بیدار میشوم.
My English class starts at 10am.
کلاس زبان انگلیسی من ساعت 10 صبح شروع میشود.
She finishes work at 6.15.
او کار را در ساعت 6:15 تمام میکند.
I left the party at midnight.
نیمهشب مهمانی را ترک کردم.
Do you normally get together with your relatives at Christmas?
آیا معمولاً در کریسمس با اقوام خود دور هم جمع میشوید؟
Did you eat a lot of chocolate at Easter?
آیا در عید پاک شکلات زیادی خوردید؟
واژگان نیمهشب (Midnight) و نیمروز (Midday)، به یک ساعت خاص اشاره دارند:
Midnight: ساعت 12 ظهر
Midday: ساعت 12 ظهر
بنابراین از حرف اضافۀ "at" همراه با این کلمات استفاده میکنیم. به مثالهای زیر توجه کنید:
1. You should avoid the sun at midday, especially if you have very fair skin.
در ظهر باید از آفتاب دوری کنید، بهخصوص اگر پوست بسیار روشنی دارید.
2. I just have a sandwich at midday for my lunch.
من در ظهر فقط یک ساندویچ برای ناهار دارم.
3. Hilary got here at midday and Nicholas arrived soon after.
هیلاری ظهر به اینجا رسید و نیکولاس بلافاصله بعد از آن رسید.
4. The bomb went off at midday.
بمب در وسط روز منفجر شد.
5. We usually have a simple meal at midday.
ما معمولاً در ظهر یک وعدۀ غذایی ساده میخوریم.
6. I have my main meal at midday.
من وعدۀ غذایی اصلی خود را در ظهر میخورم.
7. On Sundays, the library closes at midday.
یکشنبهها، کتابخانه در ظهر بسته میشود.
8. The vote will take place at midday on Thursday, 10 March.
رأیگیری در ظهر روز پنجشنبه 10 مارس انجام میشود.
9. I have a meeting with Mr. Smith at midday.
من ظهر با آقای اسمیت قرار دارم.
10. The team will be ready to travel at midday on Thursday.
تیم از ظهر روز پنجشنبه آمادۀ سفر خواهد بود.
هنگام استفاده از واژۀ "Midday" به عنوان یک صفت (Adjective)، از حرف اضافۀ "in" در جملۀ خود استفاده میکنیم. به مثالهای زیر دقت کنید:
1. People were beginning to tire in the midday heat.
مردم کمکم داشتند در گرمای ظهر خسته میشدند.
2. He still insists on wearing a dark suit in the midday sun.
او همچنان اصرار دارد که زیر آفتاب ظهر کتوشلوار تیره بپوشد.
3. Do not go out in the midday sun.
زیر آفتاب ظهر بیرون نروید.
4. The surface of the road shimmered in the midday heat.
سطح جاده در گرمای ظهر برق میزد.
5. He's grilling out there in the midday sun.
او بیرون زیر آفتاب ظهر داره کباب میکنه.
با این حال توجه کنید که استفاده از عبارت "in the midday"، چندان رایج نیست و جملات بالا، تنها چند استثنا در این زمینه بودند. هنگام استفاده از واژۀ "midday" به عنوان یک اسم (Noun)، لازم است که حتماً از حرف اضافۀ "at" استفاده کنید. برای یادگیری حروف اضافۀ زمان و دیدن مثالهای بیشتر، میتوانید اپلیکیشن زبانشناس را روی تلفن همراه خود نصب کنید.