حرف اضافه Opposite چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه opposite را به شما توضیح خواهیم داد.

حرف اضافه Opposite چه می‌شود؟

اگر واژۀ "Opposite" در جمله یک اسم (Noun) باشد، می‌توانیم از آن بدون هیچ حرف اضافه‌ای یا همراه با حرف اضافۀ "Of" استفاده کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

Madeleine believes just the opposite!

مادلین دقیقاً برعکس فکر می‌کند.

What is the opposite of up?

مخالف up چیست؟

این واژه به عنوان یک صفت (Adjective) نیز می‌تواند به‌تنهایی، با حرف اضافۀ "To" یا در برخی مواقع، با حرف اضافۀ "From" استفاده شود؛ برای مثال:

The cars were traveling in opposite directions when the accident occurred.

خودروها در جهت مخالف در حرکت بودند که تصادف رخ داد.

Jack s opinions are often opposite to Pierre s.

نظرات جک، اغلب مخالف عقاید پیر است.

Keith s cottage is on the same lake but on the opposite side from ours.

کلبۀ کیث در همان دریاچه اما در سمت مخالف خانۀ ما قرار دارد.

واژۀ "Opposite"می‌تواند به عنوان یک حرف اضافه نیز عمل کند. در این شرایط، نباید از حروفی مثل "By" یا "To" بعد از آن استفاده کنیم:

Jean-Luc lives in the house opposite ours.

ژان لوک در خانۀ روبه‌روی ما زندگی می‌کند.

They are building their house opposite mine.

آن‌ها در حال ساختن خانۀ خود درست مقابل خانۀ من هستند.

به جملات زیر توجه کنید:

1. South is opposite north on a compass.

روی قطب‌نما، جنوب مقابل شمال قرار دارد.

2. His words had exactly the opposite effect.

سخنان او دقیقاً تأثیر معکوس داشت.

3. He is the direct opposite of his brother.

او درست نقطۀ مقابل برادرش است.

4. She always does the opposite of what you ask.

او همیشه برعکس آنچه شما می‌خواهید عمل می‌کند.

5. "Wet" is the opposite of "dry".

«مرطوب»، متضاد «خشک» است.

6. The system has made us see things as the opposite of what they actually are.

این سیستم باعث شده است که چیزها را برعکس چیزی که هستند، ببینیم.

7. He lives opposite to me.

او روبه‌روی من زندگی می‌کند.

8. In fact everything he does is opposite to what is considered normal behavior.

در واقع هر کاری که او انجام می‌دهد، برخلاف آنچه است که رفتار عادی تلقی می‌شود.

9. Southwest is opposite to northeast.

جنوب غربی، مخالف شمال شرقی است.

10. The hospital is opposite from the post office.

بیمارستان روبه‌روی ادارۀ پست است.

عبارت "Opposite of" چه تفاوتی با "Opposite to" دارد؟

برای اشاره به تفاوت ماهیت یا ویژگی‌های اصلی دو چیز، از عبارت "Opposite of" استفاده می‌کنیم:

Bad is the opposite of good.

بد مخالف خوب است.

Big is the opposite of small.

بزرگ مخالف کوچک است.

برای اینکه بگوییم دو چیز از نظر فیزیکی رو‌به‌روی هم قرار دارند یا یک چیز متناقض چیز دیگری است، از عبارت "Opposite to" در جملۀ خود استفاده می‌کنیم؛ برای مثال:

The result was opposite to the result they wanted.

نتیجه، برعکس چیزی بود که آن‌ها می‌خواستند.

The door was opposite to her and as it started to close, she jumped in.

در رو‌به‌روی او بود و وقتی شروع به بسته‌شدن کرد، او به داخل پرید.

اگرچه در بسیاری از مواقع می‌توانیم از حروف اضافۀ مختلف به جای یکدیگر استفاده کنیم و معمولاً مخاطب متوجه منظورمان می‌شود، برای اینکه بتوانید به‌درستی انگلیسی حرف بزنید، اهمیت زیادی دارد که این حروف و نحوۀ استفاده از آن‌ها را یاد بگیرید. برای تمرین و دیدن مثال‌های بیشتر، می‌توانید از دوره‌های آموزشی اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.