واژۀ "Respect" را میتوان هم به عنوان اسم (Noun) و هم به عنوان فعل (Verb)، در زبان انگلیسی استفاده کرد. این واژه به عنوان یک اسم به معنای «احترام» و «تحسین» و به عنوان یک فعل، به معنای «احترامگذاشتن» است.
هنگام استفاده از واژۀ "Respect"، میتوانیم از حروف اضافۀ مختلفی برای نشاندادن مفعول (Object) جمله استفاده کنیم:
For
Of
From
To
استفاده از حروف اضافۀ مختلف همراه با این واژه، باعث میشود که یک جمله معنای متفاوتی داشته باشد و در موقعیتهای گوناگونی استفاده شود.
Respect for
هنگامی که میخواهید بگویید برای کسی احترام و ارزش قائل هستید، میتوانید از حرف اضافۀ "For" همراه با واژۀ "respect" استفاده کنید؛ به عنوان مثال:
1. I have great respect for my parents.
من برای پدر و مادرم احترام زیادی قائلم.
2. We must have respect for our elders.
ما باید به بزرگترها احترام بگذاریم.
3. She earned respect for her dedication to the cause.
او بهخاطر فداکاری خود به هدف، احترام به دست آورد.
4. He showed no respect for authority.
او برای قدرت، احترام قائل نبود.
5. I have a lot of respect for my boss because of his work ethic.
من برای رئیسم به دلیل اخلاق کاری او، احترام زیادی قائلم.
6. Many religions emphasize the importance of respect for all living beings.
بسیاری از ادیان، بر اهمیت احترام به همۀ موجودات زنده تأکید میکنند.
7. Mutual respect for one another is vital for maintaining healthy relationships.
احترام متقابل به یکدیگر، برای حفظ روابط سالم حیاتی است.
8. I always have respect for people who work hard.
من همیشه برای افرادی که سخت کار میکنند، احترام قائلم.
9. We should all have respect for the environment and work to protect it for future generations.
همۀ ما باید به محیطزیست احترام بگذاریم و برای محافظت از آن برای نسلهای آینده تلاش کنیم.
10. As parents, we must have respect for our children's boundaries and autonomy.
ما به عنوان والدین، باید به مرزها و استقلال فرزندانمان احترام بگذاریم.
Respect to
از این حرف اضافه در موقعیتهای رسمی و برای نشاندادن قدردانی و ادای احترام استفاده میشود. همچنین عبارت "With respect to" میتواند به معنای «با توجه به» و «در رابطه با» باشد. به جملات زیر دقت کنید:
1. We should always show respect to our elders.
همیشه باید به بزرگترها احترام بگذاریم.
2. He paid his respects to the family of the deceased.
او به خانوادۀ آن مرحوم، ادای احترام کرد.
3. The soldier saluted as a sign of respect to the flag.
سرباز به نشانۀ احترام، به پرچم سلام داد.
4. The student showed respect to her teacher by listening attentively.
دانشآموز با گوشدادن دقیق، به معلم خود احترام گذاشت.
5. I would like to extend my respect to the dignitaries present here today.
من میخواهم احترام خود را به مقاماتی که امروز اینجا حضور دارند، ابراز کنم.
6. In the meeting, we need to show respect to everyone's opinions and viewpoints.
در جلسه، باید به نظرات و دیدگاههای همه احترام بگذاریم.
7. [With] respect to your qualifications, we believe you are an excellent candidate for the job.
با توجه به شرایطتان، ما معتقدیم که شما کاندیدایی عالی برای این شغل هستید.
8. With respect to the current situation, we are taking all necessary precautions to ensure safety.
با توجه به وضعیت فعلی، ما تمام اقدامات احتیاطی لازم برای اطمینان از ایمنی را انجام میدهیم.
9. With respect to your request, we will do our best to accommodate your needs.
با توجه به درخواستتان، ما تمام تلاشمان را برای رفع نیازهای شما انجام خواهید داد.
10. I have immense respect to my parents for teaching me important values and life lessons.
من برای پدر و مادرم احترام زیادی قائلم که ارزشها و درسهای مهم زندگی را به من آموختند.
Respect of
گاهی مواقع به جای عبارت "Respect for"، میتوانیم از عبارت "Respect of" استفاده کنیم. این عبارت نیز به توجه و قدردانی عمیق یک نفر نسبت به کسی یا چیزی اشاره میکند. عبارت "In respect of" نیز به معنی «در ارتباط با چیزی» است:
1. The school has a long history of respect of diversity.
مدرسه سابقۀ طولانیای در احترام به تنوع دارد.
2. The artist gained respect of his peers through his unique style.
هنرمند با سبک منحصربهفرد خود، احترام همسالانش را به دست آورد.
3. The team earned the respect of their opponents after winning the championship.
این تیم پس از کسب عنوان قهرمانی، احترام حریفان خود را به دست آورد.
4. The scientist gained the respect of the community with her groundbreaking research.
دانشمند با تحقیقات پیشگامانه خود، احترام جامعه را به دست آورد.
5. The teacher emphasized the importance of showing respect of others in the classroom.
معلم بر اهمیت احترام به دیگران در کلاس، تأکید کرد.
6. John has the respect of his colleagues.
جان مورد احترام همکارانش است.
7. The athlete earned the respect of her opponents through her hard work and dedication.
این ورزشکار با کار سخت و فداکاری خود، احترام حریفانش را به دست آورد.
8. It is important to show respect of cultural differences when traveling abroad.
هنگام سفر به خارج از کشور، احترام به تفاوتهای فرهنگی مهم است.
9. The university's ranking in respect of research output has improved significantly over the past few years.
رتبۀ دانشگاه از نظر بازده تحقیقاتی، طی چند سال گذشته به طور قابلتوجهی بهبود یافته است.
10. The museum's collection is highly regarded in respect of its diversity and historical significance.
کلکسیون موزه از نظر تنوع و اهمیت تاریخی، بسیار موردتوجه است.
Respect from
برای اشاره به کسی که کسی یا چیزی را مورد احترام قرار داده است، از حرف اضافۀ "From" همراه با "Respect" استفاده میکنیم؛ برای مثال:
1. The manager demanded respect from his employees.
مدیر از کارکنان خود، خواستار احترام شد.
2. The teacher earned respect from her students by being fair and kind.
معلم با انصاف و مهربانی، احترام شاگردانش را به دست آورد.
3. The athlete received respect from her fans for her dedication and hard work.
این ورزشکار به دلیل فداکاری و سختکوشی خود، مورد احترام طرفدارانش قرار گرفت.
4. The company gained respect from its competitors by offering high-quality products.
این شرکت با ارائۀ محصولات باکیفیت، مورد احترام رقبای خود قرار گرفت.
5. The scientist's groundbreaking research earned her respect from her peers in the scientific community.
تحقیقات پیشگامانۀ این دانشمند، باعث احترام او نزد همتایانش در جامعۀ علمی شد.
6. The humanitarian worker received respect from the local community for her dedication and selflessness.
این کارمند نوعپرست، به دلیل فداکاری و ازخودگذشتگی خود، نزد جامعۀ محلی مورد احترام قرار گرفت.
7. The professor earned respect from his students through his extensive knowledge and engaging teaching style.
استاد با دانش گسترده و شیوۀ تدریس جذاب خود، مورد احترام شاگردانش قرار گرفت.
8. The CEO of the company had to earn respect from the shareholders by delivering strong financial results.
مدیرعامل شرکت باید با ارائۀ نتایج مالی قوی، احترام سهامداران را جلب میکرد.
9. The artist's bold new style won her respect from critics who had previously dismissed her work.
سبک جدید جسورانۀ این هنرمند، مورد احترام منتقدانی قرار گرفت که قبلاً کار او را رد کرده بودند.
10. The team leader demanded respect from his subordinates in order to maintain discipline.
سرپرست تیم برای حفظ نظم و انضباط، از زیردستان خود خواستار احترام شد.
جمعبندی
برای انتقال دقیق معنای جملۀ خود، اهمیت زیادی دارد که از حرف اضافۀ درستی پس از فعل "Respect" استفاده کنید. با تسلط بر این حروف اضافه، میتوانید بهتر با دیگران ارتباط بگیرید و در موقعیتهای مختلف، بهدرستی فعل "Respect" را با یک حرف اضافه به کار ببرید.
برای یادگیری حروف اضافه و نحوۀ استفاده از آنها در جملات مختلف، میتوانید از دورههای آموزشی و تمرینهای اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.