حرف اضافه Support چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه support را به شما توضیح خواهیم داد.

حرف اضافه Support چه می‌شود؟

حروف اضافه، کلمات کوچک اما قدرتمندی هستند که می‌توانند کاملاً معنای یک جمله را تغییر دهند. همراه با واژۀ "Support" به معنای «تکیه‌گاه»، «کمک‌کردن» و «حمایت‌کردن»، می‌توانیم از حروف اضافۀ مختلفی استفاده کنیم:

Of

For

To

From

In

With

On

Support of

عبارت "Support of"، به معنای تأییدکردن یک چیز یا یک شخص و موافقت با آن است. واژه‌ای که بعد از حرف اضافۀ "Of" استفاده می‌شود، نشان می‌دهد که از چه چیزی حمایت شده است. معمولاً از این عبارت، به‌تنهایی استفاده نمی‌شود و قبل از آن، از واژۀ "In" استفاده می‌کنیم:

In support of = در حمایت از

عبارت "In support of" به‌معنای حمایت اخلاقی و تأیید یک شخص یا یک چیز است. به جملات زیر دقت کنید:

  1. I am [in] support of this decision.

من از این تصمیم حمایت می‌کنم.

  1. The company's mission statement is [in] support of environmental sustainability.

بیانیۀ مأموریت شرکت، از پایداری محیط‌زیست حمایت می‌کند.

  1. The local organization is [in] support of environmental changes to fix the planet.

سازمان محلی، از تغییرات محیطی برای اصلاح سیاره حمایت می‌کند.

  1. The community is [in] support of equality.

جامعه حامی برابری است.

  1. The company announced its full support of the new government regulations.

این شرکت، حمایت کامل خود را از مقررات جدید دولتی اعلام کرد.

  1. While presenting his project, he provided evidence [in] support of his theory.

او در حین ارائۀ پروژۀ خود، شواهدی در تأیید نظریه‌اش ارائه کرد.

  1. The government maintains its support of the national security agenda.

دولت، حمایت خود را از دستورکار امنیت ملی حفظ می‌کند.

  1. We express our deepest gratitude for your continuous support of our business.

ما عمیق‌ترین قدردانی خود را از حمایت مستمر شما از کسب‌و‌کارمان ابراز می‌کنیم.

  1. She spoke [in] support of free elections

او در حمایت از انتخابات آزاد، سخنرانی کرد.

  1. In the meeting, the president raised his glass [in] support of his vice president.

در این دیدار، رئیس‌جمهور حمایت خود را از معاونش اعلام کرد.

البته در بسیاری از موارد، لازم نیست که از هیچ حرف اضافه‌ای در جملۀ خود استفاده کنیم:

She supports her family financially.

او از نظر مالی، از خانواده‌اش حمایت می‌کند.

Our team supports local businesses.

تیم ما از کسب‌وکارهای محلی، حمایت می‌کند.

در این مثال‌ها، بعد از واژۀ "Support" از یک مفعول مستقیم (Direct Object) استفاده شده است.

Support for

اگرچه می‌توانیم از عبارات "Support for" و "Support of"، در موقعیت‌های مشابه استفاده کنیم، این دو عبارت کمی با یکدیگر متفاوت هستند. برای تشویق یک نفر/چیز یا کمک‌کردن به او، می‌توانید از حرف اضافۀ "For" همراه با واژۀ "Support" استفاده کنید؛ مثلاً:

I have a lot of support for my friend who is running the marathon.

من از دوستم که در حال دویدن ماراتن است، بسیار حمایت می‌کنم.‌

این جمله یعنی فاعل جمله، دوست خود را تشویق می‌کند و شاید حتی در این مسیر، به او کمک‌های زیادی هم کرده باشد.

از طرفی، عبارت "Support of" بیشتر به‌معنای تأیید یا موافقت با یک نفر/چیز است؛ برای مثال:

My company has a strong support of sustainable business practices.

شرکت من شدیداً از شیوه‌های تجاری پایدار، حمایت می‌کند.

واژۀ "Support" در این جمله، به‌معنای تأییدکردن روش‌های تجاری پایدار است. پس اگر بخواهیم خلاصه بگوییم:

Support of: برای حمایت و کمک.

Support for: برای تأیید و موافقت.

برای آشنایی با نحوۀ استفاده از عبارت "Support for" در جمله، به مثال‌های زیر دقت کنید:

  1. Support for local businesses is incredibly important in these trying times.

در این دوران سخت، حمایت از کسب‌وکارهای محلی بسیار مهم است.

  1. Support for the people you care about is important. Ask them how they’re doing and look after them.

مهم است که از افرادی که به آن‌ها اهمیت می‌دهید، حمایت کنید. از آن‌ها بپرسید که حالشان چطور است و مراقبشان باشید.

  1. The company announced its support for the local charity.

این شرکت، حمایت خود را از خیریۀ محلی اعلام کرد.

  1. He used his platform to voice support for an important cause.

او از پلتفرم خود برای پشتیبانی از یک هدف مهم استفاده کرد.

  1. Social media platforms have been criticized for their lack of support for users experiencing online harassment.

پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی، به‌دلیل عدم پشتیبانی از کاربرانی که آزار و اذیت آنلاین را تجربه می‌کنند، مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.

  1. The new policy aims to provide better support for students with learning disabilities in schools.

هدف سیاست جدید این است که از دانش‌آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری، بهتر پشتیبانی کند.

  1. The organization offers a wide range of programs to provide support for homeless individuals.

این سازمان، طیف گسترده‌ای از برنامه‌ها را برای حمایت از افراد بی‌خانمان ارائه می‌کند.

  1. This company has demonstrated its long-term support for environmental initiatives by implementing sustainable practices.

این شرکت، حمایت بلندمدت خود را از ابتکارات زیست‌محیطی با اجرای شیوه‌های پایدار نشان داده است.

  1. The community rallied together to show their support for the victims of the natural disaster.

جامعه گرد هم آمدند تا حمایت خود را از قربانیان بلای طبیعی نشان دهند.

  1. He needed popular support for political cover.

او برای پوشش سیاسی، به حمایت مردمی نیاز داشت.

Support to

هنگامی که بخواهیم حمایت خود را نسبت به یک چیز خاص نشان دهیم، از عبارت "Support to" در جملۀ خود استفاده می‎کنیم. معنای این عبارت، شبیه عبارت "Support of" است؛ البته نسبت به آن، رواج چندانی ندارد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  1. The organization provided support to local communities affected by the natural disaster.

این سازمان از جوامع محلی آسیب‌دیده از بلایای طبیعی، حمایت کرد.

  1. I show my support to my colleagues when they need it.

من وقتی همکارانم نیاز دارند، حمایتشان می‌کنم.

  1. I want to offer my support to those affected by the hurricane.

من می‌خواهم از کسانی که تحت‌تأثیر طوفان قرار گرفته‌اند، حمایت کنم.

  1. The organization provides financial support to local businesses.

سازمان از مشاغل محلی حمایت مالی می‌کند.

  1. Our team is offering support to all of our customers during this difficult time.

در این زمان دشوار، تیم ما حمایت خود را نسبت به همۀ مشتریانش نشان می‌دهد.

  1. The government is providing support to families in need through various programs.

دولت از طریق برنامه‎های مختلف، از خانواده‌های نیازمند حمایت می‌کند.

  1. We appreciate the support given to us by our loyal customers.

ما از حمایتی که توسط مشتریان وفادارمان به ما می‌شود، قدردانی می‌کنیم.

  1. The charity offers support to victims of domestic violence.

این مؤسسۀ خیریه، از قربانیان خشونت خانگی حمایت می‌کند.

  1. The organization offers legal support to those who cannot afford a lawyer.

این سازمان از کسانی که توانایی پرداخت هزینه‌ وکیل را ندارند، حمایت حقوقی می‌کند.

  1. I offer support to my coworkers by taking on additional tasks when needed.

در صورت نیاز، با انجام وظایف اضافی، از همکارانم حمایت می‌کنم.

Support from

برای اینکه بگویید از سمت یک چیز/نفر خاص حمایت شده‎اید، می‌توانید از حرف اضافۀ "From" بعد از فعل "Support" استفاده کنید. معنا و نحوۀ استفاده از این عبارت نیز مانند عبارت "Support for" است اما رواج کمتری دارد:

  1. I get support from the football stadium.

از طرف استادیوم فوتبال حمایت شدم.

  1. We have support from our boss to end this.

برای پایان‌دادن به این امر، ما حمایت رئیس خود را داریم.

  1. I was grateful for the support from my family during my recovery.

من از حمایت خانواده‌ام در دوران بهبودی سپاسگزار بودم.

  1. The company received support from its investors to launch its new product line.

این شرکت برای راه‌اندازی خط‌تولید جدید خود، از سرمایه‎گذارانش حمایت مالی دریافت کرد.

  1. The charity relies on support from donors to continue its work.

این مؤسسۀ خیریه، برای ادامۀ کار خود به حمایت خیرین متکی است.

  1. This athlete received support from his fans throughout his entire career.

این ورزشکار در تمام دوران حرفه‌ای خود، مورد حمایت طرفدارانش قرار گرفت.

  1. The musician received support from her bandmates to record her first album.

این نوازنده برای ضبط اولین آلبومش، حمایتی از سوی هم‌تیمی‌هایش دریافت کرد.

  1. The patient received support from the hospital staff during her stay.

بیمار در دورۀ اقامت خود، از حمایت کارکنان بیمارستان بهره‌مند شد.

  1. The organization received legal support from pro-bono lawyers to help with their case.

سازمان از وکلای طرفدار حقوق بشر، برای کمک به پروندۀ آن‌ها، حمایت حقوقی دریافت کرد.

  1. The organization received a lot of support from the community for its fundraising event.

این سازمان برای رویداد جمع‌آوری کمک‌های مالی خود، حمایت زیادی از جامعه دریافت کرد.

Support in

هنگامی که بخواهید بگویید از یک نفر در انجام‌دادن کاری یا یک چیز حمایت می‌کنید، باید از عبارت "Support in" در جملۀ خود استفاده کنید؛ برای مثال:

  1. Thank you for your support in the meeting.

از حمایت شما در جلسه متشکرم.

  1. I received support in my math class.

من در کلاس ریاضی خود، کمک گرفتم.

  1. I wasn’t expecting her support in the classroom.

من انتظار حمایت او را در کلاس نداشتم.

  1. We support him in carrying out the task.

ما به او در انجام تکلیف کمک می‌کنیم.

  1. I support them in finishing the project.

من از آن‌ها در تکمیل پروژه حمایت می‌کنم.

  1. The company provided support in the form of financial aid

این شرکت، حمایت‌هایی را در قالب کمک‌های مالی ارائه کرد.

  1. Teamwork and collaboration can provide support in achieving common goals.

کار تیمی و همکاری می‌تواند به دستیابی به اهداف مشترک کمک کند.

  1. Family and friends can provide emotional support in difficult situations.

در زمان‌های سخت، خانواده و دوستان می‌توانند حمایت عاطفی ارائه کنند.

  1. The charity aims to provide support in areas affected by natural disasters.

هدف این مؤسسۀ خیریه، حمایت از مناطقی است که از بلایای طبیعی، آسیب دیده‌اند.

  1. Access to technology can provide support in remote locations.

دسترسی به فناوری، می‌تواند پشتیبانی را در مکان‌های دور فراهم کند.

Support with

اگر می‌خواهید بگویید که چگونه و از چه طریقی از یک نفر/یک چیز حمایت کردید، می‌توانید از حرف اضافۀ "With" بعد از فعل "Support" استفاده کنید. عبارت "Support with"، می‌تواند به‌طور کلی، به معنای حمایت از یک چیز نیز باشد. به جملات زیر دقت کنید:

  1. He supported me with his experience and knowledge.

او با تجربه و دانشش، به من کمک کرد.

  1. She was able to provide emotional support with her kind words.

او با سخنان محبت‌آمیز خود توانست حمایت عاطفی فراهم کند.

  1. We can offer you technical support with your computer issues.

ما می‌توانید برای مشکلات رایانه‌ای شما، پشتیبانی فنی ارائه کنیم.

  1. The charity aims to provide educational support with training and resources.

هدف این مؤسسۀ خیریه، حمایت آموزشی با آموزش و منابع است.

  1. We show support with each other.

ما از یکدیگر حمایت می‌کنیم.

  1. The tutor supported the student with their math homework.

معلم خصوصی در تکالیف ریاضی، به دانش‌آموز کمک کرد.

  1. He supported his team with inspiring speeches before games.

او قبل از بازی‌ها، با سخنرانی‌های الهام‌بخش از تیمش حمایت کرد.

  1. She supported her friend with kind words during a difficult time.

در زمان سختی، با کلمات محبت‌آمیز از دوستش حمایت کرد.

  1. The coach supported his players with individualized training plans.

درمانگر با جلسات مشاورۀ هفتگی، به بیماران خود کمک کرد.

  1. The consultant supported the team with expert advice on project management.

مشاور با مشاوره تخصصی در زمینۀ مدیریت پروژه، از تیم پشتیبانی کرد.

Support on

یکی از دیگر از حروف اضافۀ متداولی که همراه با واژۀ "Support" استفاده می‌شود، حرف اضافۀ "On" است:

  1. Thank you for your support on this project.

از حمایت شما در این پروژه متشکرم.

  1. I could really use your support on this assignment.

من واقعاً می‌توانم از کمک شما در این مأموریت استفاده کنم.

  1. I often turn to my parents for emotional support on difficult days.

در روزهای سخت، اغلب برای حمایت عاطفی، به والدینم مراجعه می‌کنم.

  1. We set up a campaign to provide financial support on our project.

ما برای حمایت مالی از پروژۀ خود، کمپینی راه‌اندازی کردیم.

  1. The old man had trouble walking, so he used a cane to support himself on his daily walks.

پیرمرد مشکل راه‌رفتن داشت؛ بنابراین در پیاده‌روی روزانۀ خود، از عصا استفاده می‌کرد.

  1. This company provided technical support on their products through email and phone.

این شرکت، پشتیبانی فنی محصولات خود را از طریق ایمیل و تلفن انجام داد.

  1. My friends always offer words of encouragement to support me on my creative endeavors.

دوستانم همیشه با کلمات تشویق‌کننده، در تلاش‌های خلاقانه‌ام من را حمایت می‌کنند.

  1. She placed the vase on a pedestal to support it on the table.

او گلدان را روی یک پایه گذاشت تا آن را روی میز نگه دارد.

  1. He needed a hearing aid to support his hearing on conversations.

او برای کمک به شنوایی خود، به سمعک نیاز داشت.

جمع‌بندی

از حروف اضافۀ مختلفی همراه با واژۀ "Support" استفاده می‌کنیم که هر کدام می‌توانند معنی متفاوتی داشته باشند. اگر قصد دارید که به‌خوبی انگلیسی صحبت کنید، مهم است که یادگیری مبحث حروف اضافه را جدی بگیرید. برای درک نحوۀ استفادۀ صحیح از حروف اضافه و تمرین منظم، می‌توانید از اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.