فعل "Try" به معنای «آزمایشکردن»، «تجربهکردن» و «تلاشکردن برای چیزی» است و در اغلب موارد، همراه با حروف اضافۀ زیر در جمله استفاده میشود:
To
At
For
On
Out
Try to
برای اینکه بگوییم برای انجام کاری تلاش میکنیم، باید از حرف اضافۀ "To" همراه با واژۀ Try استفاده کنیم؛ مثلاً:
I am going to try to finish my work before noon.
سعی میکنم که کارم را قبل از ظهر تمام کنم.
با این حال، لازم نیست که همیشه از این حرف اضافه استفاده کنیم و در برخی موارد، میتوانیم آن را بدون اینکه بر معنای جمله تأثیر بگذارد، حذف کنیم. برای مثال، میتوانیم جملۀ بالا را به شکل زیر نیز بنویسیم:
I'm going to try finish my work before noon.
بگذارید چند مثال دیگر را با یکدیگر بررسی کنیم:
1. We need to try to reduce our carbon footprint.
ما باید تلاش کنیم که ردپای کربن خود را کاهش دهیم.
2. Can you try to remember where you put your keys?
آیا میتوانید سعی کنید که به یاد بیاورید کلیدهایتان را کجا گذاشتهاید؟
3. We're going to try to save enough money for a vacation this summer.
ما سعی میکنیم که پول کافی برای تعطیلات این تابستان پسانداز کنیم.
4. Let's try to solve this problem together.
بیا سعی کنیم که این مشکل را با یکدیگر حل کنیم.
5. He's going to try to quit smoking this year.
او قصد دارد که امسال برای ترک سیگار تلاش کند.
6. I'll try to finish this project by the end of the day.
سعی میکنم تا پایان روز، این پروژه را به پایان برسانم.
7. We should try to eat healthier foods.
باید سعی کنیم که غذاهای سالمتری بخوریم.
8. She's going to try to make it to the meeting on time.
او سعی میکند که بهموقع به جلسه برسد.
9. He's going to try to fix the car himself.
او قصد دارد که سعی کند خودش ماشینش را تعمیر کند.
10. I'm going to try to learn a new language this year.
من امسال سعی میکنم که یک زبان جدید یاد بگیرم.
Try at
اگر میخواهید بگویید که یک نفر، چیزی را برای اولین بار امتحان کرده یا برای آن تلاش کرده است، میتوانید از حرف اضافۀ "At" همراه با Try استفاده کنید؛ برای مثال:
1. I will try my hand at baking a cake today.
امروز خودم را در کیکپختن محک میزنم.
2. Let's try our luck at the games.
بیا شانسمان را در بازیها امتحان کنیم.
3. He'll try his best at the upcoming exam.
او تمام تلاش خود را در امتحان آتی خواهد کرد.
4. We should try our strength at rock climbing.
باید قدرت خود را در صخرهنوردی امتحان کنیم.
5. She's going to try her skills at painting this weekend.
او این آخر هفته، مهارتهای خود را در نقاشی امتحان خواهد کرد.
6. They want to try their patience at fishing in the river.
آنها میخواهند صبر خود را در ماهیگیری در رودخانه، امتحان کنند.
7. Let's try our speed at running a marathon.
بیا سرعتمان را در دوی ماراتن، امتحان کنیم.
8. She wants to try her coordination at dancing salsa.
او میخواهد هماهنگی خود را در رقص سالسا امتحان کند.
9. He's going to try his creativity at writing short stories.
او قصد دارد که خلاقیتش را در نوشتن داستانهای کوتاه امتحان کند.
10. She wants to try her knowledge at solving puzzles.
او میخواهد که دانشش را در حلکردن پازل، محک بزند.
Try for
برای اشاره به هدفی که یک نفر برای آن تلاش میکند، از حرف اضافۀ "For"همراه با واژۀ Try استفاده میکنیم:
1. They are going to try for a baby next year.
قرار است که سال آینده، برای بچهدارشدن تلاش کنند.
2. We should try for a compromise instead of arguing.
باید به جای بحث و جدل، برای سازگاری تلاش کنیم.
3. She's going to try for a scholarship to pay for college.
او برای دریافت بورسیۀ تحصیلی برای پرداخت هزینۀ کالج، تلاش خواهد کرد.
4. I will try for the gold medal in the upcoming competition.
برای مدال طلای مسابقات پیشرو، تلاش خواهم کرد.
5. He suggested they try for a different restaurant since the first was full.
از آنجاکه رستوران اول پر بود، او به آنها پیشنهاد داد که رستوران دیگری را امتحان کنند.
6. He's going to try for a better grade on his next exam.
او برای گرفتن نمرۀ بهتر در امتحان بعدی خود تلاش میکند.
7. She's going to try for a more balanced diet this week.
او این هفته برای رژیم غذایی متعادلتری تلاش خواهد کرد.
8. The team decided to try for a comeback in the second half.
تیم تصمیم گرفت که برای بازگشت در نیمۀ دوم، تلاش کند.
9. He decided to try for a promotion at work.
او تصمیم گرفت که برای ترفیع در محل کار، تلاش کند.
10. She's going to try for the gold medal in the Olympics.
او برای مدال طلای المپیک تلاش خواهد کرد.
Try on
هنگامی که از واژۀ Try به معنای امتحانکردن و پوشیدن لباسها و بدلیجات استفاده شود، از حرف اضافۀ "On" استفاده میکنیم:
1. I need to try on these shoes before I buy them.
قبل از خریدن این کفشها، لازم است که آنها را امتحان کنم.
2. Can you please try on this dress and see if it fits you?
میتونی لطفاً این لباس رو بپوشی و ببینی که اندازهت میشه یا نه؟
3. The salesperson suggested that I try on a smaller size.
فروشنده پیشنهاد داد که یک سایز کوچکتر را امتحان کنم.
4. My sister asked me to try on her new hat and give my opinion.
خواهرم از من خواست که کلاه جدیدش را سر کنم و نظرم را بگویم.
5. You can't return swimwear once you've tried it on, so be sure about the size.
وقتی که لباس شنا را پوشیدید، دیگر نمیتوانید آن را پس بدهید؛ پس از سایز آن مطمئن شوید.
6. It's important to try on different styles of glasses to find the one that suits you best.
برای پیداکردن عینکی که برای شما مناسب باشد، مهم است که سبکهای مختلف عینک را امتحان کنید.
7. I'm going to try on several outfits before deciding what to wear to the party.
قبل از اینکه تصمیم بگیرم در مهمانی چه بپوشم، چندین لباس را امتحان میکنم.
8. All students must try on their uniforms before purchasing them.
همۀ دانشآموزان باید قبل از خریدن لباس فرم خود، آنها را امتحان کنند.
9. I tried on six pairs of trousers before I found a pair that fitted.
قبل از پیداکردن یک شلوار مناسب، شش جفت شلوار را امتحان کردم.
10. Why don't you try on my sunglasses?
چرا عینک آفتابی منو نمیزنی؟
Try out
زمانی از عبارت "Try out" استفاده میکنیم که بخواهیم عملکرد و اثربخشی یک چیز را بسنجیم:
1. You should try out this new exercise routine I found online!
باید این روتین ورزشی جدیدی که آنلاین پیدا کردم را امتحان کنی!
2. I'll try out this new study method and see if it helps me retain information better.
این روش جدید درسخواندن را امتحان میکنم تا ببینم که به من در بهتر حفظکردن اطلاعات کمک میکند یا نه.
3. Let's try out some different coffee shops in the area.
بیا چند کافیشاپ مختلف در این منطقه را امتحان کنیم.
4. Have you tried out any new hobbies lately?
آیا اخیراً سرگرمیهای جدیدی را امتحان کردهاید؟
5. Can we try out different colors before we decide?
آیا میتوانیم قبل از تصمیمگیری، رنگهای مختلف را امتحان کنیم؟
6. We should try out some new hairstyles for the party.
ما باید چند مدل موی جدید را برای مهمانی امتحان کنیم.
7. Let's try out this recipe for dinner tonight.
بیا این دستورغذا را برای شام امشب امتحان کنیم.
8. I want to try out that new restaurant downtown.
میخواهم که آن رستوران جدید در مرکز شهر را امتحان کنم.
9. Don't forget to try out the equipment before setting up the experiment.
فراموش نکنید که قبل از تنظیم آزمایش، تجهیزات را امتحان کنید.
10. We're going to try out this new software program to see if it meets our needs.
قصد داریم که این نرمافزار جدید را امتحان کنیم تا ببینیم که نیازهای ما را برآورده میکند یا نه.
جمعبندی
هنگام استفاده از حروف اضافۀ Try، توجه کنید که کدام حرف اضافه میتواند منظور شما را به بهترین شکل ممکن برساند. برای یادگیری حروف اضافه و نحوۀ استفاده از آنها در جملهها و موقعیتهای مختلف، میتوانید از دورههای آموزشی و تمرینات اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.