حرف اضافه Village چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه village را به شما توضیح خواهیم داد.

Village.jpg

برخی از حروف اضافۀ رایجی که همراه با واژۀ "Village" به معنای «روستا» و «دهکده» استفاده می‌شوند، عبارتند از:

  • In

  • On

  • At

  • Near

In the village

از این حرف اضافه، برای نشان‌دادن اینکه شخصی یا چیزی در داخل روستا قرار دارد، استفاده می‌شود. به جملات زیر دقت کنید:

  1. In the village, everyone knows each other.

در روستا، همه همدیگر را می‌شناسند.

  1. There is a small grocery store in the village.

یک خواربارفروشی کوچک در روستا وجود دارد.

  1. People still use traditional farming practices in the village.

مردم در روستا، همچنان از شیوه‌های کشاورزی سنتی استفاده می‌کنند.

  1. You can hear the sound of church bells ringing in the village.

شما می‌توانید صدای ناقوس کلیسا را در روستا بشنوید.

  1. The roads are narrow and winding in the village.

راه‌ها در روستا باریک و پرپیچ‌وخم هستند.

  1. Time seems to move at a slower pace in the village.

به نظر می‌رسد که زمان در روستا با سرعت کمتری حرکت می‌کند.

  1. The local market takes place every Saturday in the village.

هر شنبه، بازار محلی در روستا برپا می‌شود.

  1. Families often gather together for meals in the village.

خانواده‌ها اغلب برای صرف غذا، در روستا دور هم جمع می‌شوند.

  1. The market is in the village square.

بازار در میدان روستاست.

  1. I live in the village.

من در روستا زندگی می‌کنم.

At the village

برای نشان‌دادن یک مکان خاص در روستا، از حرف اضافۀ "At" همراه با واژۀ Village استفاده می‌کنیم:

  1. We are meeting at the village hall.

ما در سالن دهکده جلسه داریم.

  1. At the village market, you can buy fresh produce and handmade crafts.

در بازار روستا، می‌توانید محصولات تازه و صنایع‌دستی بخرید.

  1. The library at the village center is a great resource for students and residents.

کتابخانه در مرکز روستا، یک منبع عالی برای دانش‌آموزان و ساکنان است.

  1. The small bakery at the village square sells the best bread in town.

نانوایی کوچک در میدان روستا، بهترین نان شهر را می‌فروشد.

  1. At the village fair, people from all around came to sell their goods.

در نمایشگاه روستا، مردم از اطراف برای فروش کالاهای خود آمده بودند.

  1. The old man liked to sit on the bench at the village square and watch the people go by.

پیرمرد دوست داشت که روی نیمکت میدان روستا بنشیند و مردم را تماشا کند.

  1. At the village council meeting, community leaders discussed important issues affecting the town.

در جلسۀ شورای روستا، رهبران جامعه درمورد مسائل مهمی که شهر را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، بحث کردند.

  1. The weaver at the village loom created beautiful fabrics and clothing.

بافنده در کارگاه بافندگی روستا، پارچه‌ها و لباس‎‌های زیبایی خلق می‌کرد.

  1. The farmer at the village farm worked hard to grow crops and raise livestock.

کشاورز در مزرعۀ روستا، برای کشت محصولات و دامداری سخت کار می‌کرد.

  1. The teacher at the village schoolhouse taught lessons on history, literature, and science.

معلم در مدرسۀ روستا، درس‌های تاریخ، ادبیات و علوم تدریس می‌کرد.

Near the village

از این حرف اضافه، برای توصیف چیزی که به روستا نزدیک است اما لزوماً داخل آن نیست، استفاده می‌شود:

  1. The old abandoned house is located near the village.

خانۀ متروکۀ قدیمی، در نزدیکی روستا واقع شده است.

  1. A small stream runs near the village and provides water to the locals.

نهر کوچکی از کنار روستا می‌گذرد و آب اهالی را تأمین می‌کند.

  1. The dam near the village provides irrigation facilities to the nearby farmlands.

سد نزدیک روستا، امکانات آبیاری زمین‌های کشاورزی مجاور را فراهم می‌کند.

  1. The summer camp is situated near the village, providing children with a fun-filled experience.

کمپ تابستانی در نزدیکی روستا قرار دارد و تجربه‌ای سرشار از سرگرمی را برای کودکان فراهم می‌کند.

  1. The hospital is located near the village, providing medical care to the villagers in case of emergencies

بیمارستان در مجاورت روستا قرار دارد و در مواقع اضطراری، به اهالی روستا خدمات درمانی ارائه می‌کند.

  1. The quarry is situated near the village, providing employment opportunities to the locals.

معدن در نزدیکی روستا قرار دارد و برای مردم محلی، فرصت‌های شغلی فراهم می‌کند.

  1. There is a beautiful lake near the village that is perfect for fishing.

دریاچۀ زیبایی در نزدیکی روستا وجود دارد که برای ماهیگیری، بسیار مناسب است.

  1. The mango orchards are located near the village, producing some of the best mangoes in the region.

باغ‌های انبه در نزدیکی روستا واقع شده‌اند و تعدادی از بهترین انبه‌های منطقه را تولید می‌کنند.

  1. The temple is situated near the village.

معبد در نزدیکی روستا قرار دارد.

  1. There is a beautiful river near the village.

رودخانۀ زیبایی در نزدیکی روستا وجود دارد.

جمع‌بندی

در این مقاله، حروف اضافۀ واژۀ Village و نحوۀ استفاده از آن‌ها در جملات مختلف را با یکدیگر بررسی کردیم. توجه کنید که متداول‌ترین حرف اضافۀ این واژه، حرف اضافۀ "In" است و به‌ندرت از حرف اضافۀ "At" استفاده می‌شود.

آشنایی با این حروف، به شما کمک می‌کند که مکالمات روزمره‌تان را به‌خوبی پیش ببرید و اصطلاحات و افعال عبارتی را درک کنید. برای پیشرفت مهارت‌های خود در زبان انگلیسی، می‌توانید از منابع آموزشی مختلف و تمرینات منظم اپلیکیشن زبانشناس استفاده کنید.