حرف اضافه Vote چه می‌شود؟

در این بخش حروف اضافه واژه vote را به شما توضیح خواهیم داد.

Vote.jpg

متداول‌ترین حروف اضافه‌ای که همراه با واژۀ "Vote"به معنی «رأی‌دادن» استفاده می‌شوند، عبارتند از:

  • For

  • Against

  • On

  • To

  • By

  • In/Into/Onto

  • Out/Out of/Off

Vote for

برای نشان‌دادن حمایت از یک پیشنهاد یا کاندیدا و رأی مثبت دادن به آن، از حرف اضافۀ "For" همراه با واژۀ vote استفاده می‌کنیم؛ به‌عنوان مثال:

  1. I'm going to vote for John in the upcoming election.

من در انتخابات آینده، به جان رأی خواهم داد.

  1. Who did you vote for in the last presidential race?

در آخرین رقابت ریاست جمهوری، به چه کسی رأی دادید؟

  1. They all voted for the new tax.

همۀ آن‌ها، به نفع مالیات جدید رأی دادند.

  1. She voted for one candidate, and her husband voted for the other.

او به یک نامزد و شوهرش به یک نامزد دیگر رأی داد.

  1. I am inclined to vote for him.

تمایل دارم که به او رأی بدهم.

  1. I'm not sure who I'm going to vote for yet; I need to do more research.

من هنوز مطمئن نیستم که به چه کسی رأی بدهم. باید بیشتر تحقیق کنم.

  1. It's important to vote for the person you believe can make a positive difference.

مهم است که به فردی رأی دهید که فکر می‌کنید می‌تواند تفاوت مثبتی ایجاد کند.

  1. I would never vote for someone who doesn't share my beliefs and values.

من هرگز به کسی که عقاید و ارزش‌هایش با من مشترک نیست، رأی نمی‌دهم.

  1. I will vote for the candidate who best represents my values.

به نامزدی رأی خواهم داد که به بهترین نحو ارزش‌های من را نشان دهد.

  1. I am going to vote for Candidate A in the upcoming election.

من قرار است که در انتخابات آتی، به کاندیدای الف رأی بدهم.

Vote against

از این حرف اضافه، برای نشان‌دادن مخالفتمان با یک نامزد یا پیشنهاد و رأی‌دادن علیه آن استفاده می‌کنیم. به جملات زیر دقت کنید:

  1. They voted overwhelmingly against the proposal.

آن‌ها با اکثریت قاطع، به این پیشنهاد رأی منفی دادند.

  1. Did you vote for or against the motion?

به این طرح رأی موافق دادید یا مخالف؟

  1. I will vote against the proposed changes to the education policy.

به تغییرات پیشنهادی در سیاست آموزشی، رأی منفی خواهم داد.

  1. He decided to vote against the bill at the last minute.

او در آخرین لحظه، تصمیم گرفت که به این لایحه، رأی منفی بدهد.

  1. If you don't agree with the proposal, you should vote against it.

اگر با پیشنهاد موافق نیستید، باید علیه آن رأی بدهید.

  1. Many citizens are planning to vote against the incumbent president in the upcoming election.

بسیاری از شهروندان قصد دارند که در انتخابات آتی، علیه رئیس‌جمهور فعلی رأی دهند.

  1. To make a change, we must all come together and vote against injustice.

برای ایجاد تغییر، باید همه دور هم جمع شویم و علیه تغییر، رأی دهیم.

  1. She promised to vote against any legislation that would harm the environment.

او قول داد که به هر قانونی که به محیط‌زیست آسیب برساند، رأی منفی بدهد.

  1. I urge everyone to vote against the construction of the new highway.

از همه می‌خواهم که به ساخت بزرگراه جدید، رأی منفی دهند.

  1. I cannot vote against my conscience, even if it means going against my party's position.

حتی اگر خلاف موضع حزبم باشد، من نمی‌توانم علیه وجدانم رأی بدهم.

Vote on

هنگامی که بخواهیم به خود عمل رأی‌گیری اشاره کنیم، از حرف اضافۀ "On" همراه با واژۀ vote استفاده می‌کنیم. عبارت "Vote on something" به‌معنی اظهار نظر و ترجیح خود نسبت به یک چیز است:

  1. We'll listen to the arguments on both sides and then vote on it.

ما به استدلال‌های هر دو طرف گوش خواهیم کرد و سپس رأی‌گیری می‌کنیم.

  1. The committee will be voting on whether to approve the proposed changes.

این کمیته درمورد تصویب تغییرات پیشنهادی، رأی‌گیری خواهد کرد.

  1. They held a vote on the proposal, but it didn't pass.

آن‌ها درمورد این پیشنهاد رأی‌گیری کردند؛ اما تصویب نشد.

  1. Stockholders have the right to vote on the proposal.

سهامداران حق دارند که درمورد پیشنهاد، رأی‌گیری کنند.

  1. The committee voted on the proposal, and accepted it unanimously.

کمیته درمورد این پیشنهاد رأی‌گیری کرد و به اتفاق آرا، آن را پذیرفت.

  1. The faculty will vote on the proposed changes to the academic calendar.

دانشکده، درمورد تغییرات پیشنهادی در تقویم آموزشی، رأی‌گیری خواهد کرد.

  1. The committee will vote on the proposal at their next meeting.

کمیته در جلسۀ بعدی خود، درمورد این پیشنهاد، رأی‌گیری خواهد کرد.

  1. The shareholders will vote on the new board of directors tomorrow.

سهامداران، فردا به هیئت‌مدیرۀ جدید رأی خواهند داد.

  1. Let's vote on which restaurant to go to for dinner tonight.

بیایید رأی‌گیری کنیم که امشب به کدام رستوران برویم.

  1. The council members will vote on the budget allocation for public schools.

اعضای شورا، در خصوص تخصیص بودجۀ مدارس دولتی، رأی‌گیری خواهند کرد.

Vote to (do something)

هنگامی که می‌خواهید بگویید به انجام کاری رأی می‌دهید، می‌توانید از حرف اضافۀ "to" بعد از فعل vote استفاده کنید:

  1. The council voted to increase property taxes.

شورا به افزایش مالیات املاک رأی داد.

  1. The board of directors voted to hire a new CEO.

هیئت‌مدیره، به استخدام مدیرعامل جدید رأی دادند.

  1. We need to vote to establish new rules and regulations.

ما باید به ایجاد قوانین و مقررات جدید رأی دهیم.

  1. The members voted to dissolve the organization.

اعضا، به انحلال سازمان رأی دادند.

  1. The city council voted to approve the new development project.

شورای شهر، به تصویب پروژۀ سازمانی جدید رأی داد.

  1. The Senate voted to pass the new bill into law.

سنا به تصویب لایحۀ جدید رأی داد.

  1. The employees voted to form a union for better working conditions.

کارمندان، به تشکیل اتحادیه برای شرایط کاری بهتر، رأی دادند.

  1. The school board voted to implement a new curriculum.

هیئت‌مدیرۀ مدرسه به اجرای برنامۀ درسی جدید، رأی داد.

  1. The monetary policy committee voted to keep rates at 3.75%.

کمیتۀ سیاست مالی، به حفظ نرخ‌ها در 3.75 درصد رأی داد.

  1. The Senate voted overwhelmingly to retain sanctions.

سنا با اکثریت قاطع، به حفظ تحریم‌ها رأی داد.

Vote by

از حرف اضافۀ "By" نیز برای نشان‌دادن روشی که یک نفر توسط آن رأی می‌دهد (مثلاً به‌صورت آنلاین یا از طریق پست)، استفاده می‌شود؛ به عنوان مثال:

  1. The board of directors will decide whether to vote by show of hands or by ballot.

هیئت‌مدیره درمورد رأی‌گیری با بالابردن دست یا ورقۀ رأی، تصمیم‌گیری خواهد کرد.

  1. The committee members will vote by raising their hands.

اعضای کمیته، با بالابردن دستشان رأی خواهند داد.

  1. The shareholders will vote by proxy if they are unable to attend the meeting.

سهامداران در صورت عدم حضور در جلسه، با وکالت رأی خواهند داد.

  1. The students will vote by raising their hands to elect the class representative.

دانش‌آموزان با بالابردن دست، برای انتخاب نمایندۀ کلاس رأی می‌دهند.

  1. The residents will vote by referendum on the proposal to build a new park.

ساکنان با همه‌پرسی، به پیشنهاد احداث یک پارک جدید، رأی خواهند داد.

  1. The committee will vote by roll call so that everyone's vote is recorded accurately.

کمیته به‌صورت حضور و غیابی رأی خواهد داد تا رأی همه، به‌صورت دقیق ثبت شود.

  1. The board of trustees will vote by written ballot on the proposed changes to the bylaws.

هیئت‌امنا، با رأی کتبی به تغییرات پیشنهادی آیین‌نامه رأی می‌دهند.

  1. The members of the union will vote by electronic ballot to accept or reject the contract.

اعضای اتحادیه با رأی الکترونیکی به قبول یا رد قرارداد، رأی خواهند داد.

  1. The committee agreed to vote by email for convenience.

کمیته موافقت کرد که برای راحتی کار، با ایمیل رأی دهند.

  1. I will be voting by mail this year because I'm unable to make it to the polling station.

من امسال از طریق پست رأی خواهم داد؛ زیرا نمی‌توانم به حوزۀ رأی‌گیری برسم.

Vote (somebody) in/Into/Onto

فعل عبارتی "vote (sb) in" به معنای انتخاب یک نفر برای یک منصب با استفاده از رأی‌گیری است. در این عبارت، می‌توانیم از حروف اضافۀ "Into" و "Onto" نیز استفاده کنیم. به جملات زیر دقت کنید:

  1. He was voted in as treasurer.

او به‌عنوان خزانه‌دار انتخاب شد.

  1. He was voted in as president.

او به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد.

  1. She was voted onto the board of governors.

او به‌عنوان عضوی از شورا حکام، انتخاب شد.

  1. The government that has just been voted into power.

دولتی که به‌تازگی به قدرت رسیده است.

  1. We need to vote in a new president next year.

ما باید در سال آینده، یک رئیس‌جمهور جدید انتخاب کنیم.

  1. He's hoping to be voted onto the board of directors at the upcoming meeting.

او امیدوار است که در جلسۀ آتی، به عضویت هئیت‌مدیره انتخاب شود.

  1. She was voted onto the team for her exceptional skills.

او به دلیل مهارت‌های استثنائی‌اش، به عضویت تیم انتخاب شد.

  1. We’re the ones who voted him into office.

ما کسانی هستیم که به به‌مقام‌رسیدن او رأی دادیم.

  1. If he fails, then he will have little excuse in the eyes of those who voted him in.

اگر او شکست بخورد، از نظر کسانی که به او رأی دادند، عذر کمی خواهد داشت.

  1. He was voted in as the captain of the team.

او به‌عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد.

Out of/Of/Vote (somebody) out

برای اشاره به برداشته‌شدن و اخراج‌شدن یک نفر از یک مقام و منصب با رأی‌گیری، از فعل عبارتی "Vote (sb) out" استفاده می‌کنیم:

  1. The members of the board decided to vote the CEO out due to his poor performance.

اعضای هیئت‌مدیره تصمیم گرفتند که به علت عملکرد ضعیف مدیرعامل، او را با رأی‌گیری بیرون کنند.

  1. The council will vote the mayor out if he fails to address the city's issues.

در صورت عدم رسیدگی به مشکلات شهر، شورا شهردار را اخراج خواهد کرد.

  1. We need to vote the incompetent employee out before they cause any more harm.

ما باید کارمندان نالایق را، قبل از اینکه باعث آسیب بیشتری شوند، اخراج کنیم.

  1. The team captain was voted out due to his lack of leadership skills.

کاپیتان تیم به علت نداشتن مهارت‌های رهبری، با رأی‌گیری اخراج شد.

  1. The committee voted the proposal out as it did not meet the requirements.

کمیته به این پیشنهاد، رأی منفی داد؛ زیرا شرایط را برآورده نمی‌کرد.

  1. The residents were able to vote the corrupt official out during the next election.

ساکنان توانستند که در انتخابات بعدی، مقام فاسد را بیرون کنند.

  1. The company shareholders voted the CEO out after a series of scandals.

سهامداران شرکت پس از یک سری رسوایی‌ها، مدیرعامل شرکت را با رأی‌گیری بیرون کردند.

  1. Four of the five who voted him out of office either refused to discuss the removal or did not return phone calls.

چهار نفر از پنج نفری که به او رأی خروج دادند، یا از بحث کناره‌گیری کردند، یا به تماس‌های تلفنی پاسخ ندادند.

  1. He was voted out of office.

او از دفتر اخراج شد.

  1. She was voted off the committee.

او با رأی‌گیری، از کمیته اخراج شد.

جمع‌بندی

حروف اضافه، عناصر کوچکی هستند که با مرتبط‌کردن اجزای مختلف جمله به یکدیگر، به شما در ساختن جملات درست و قابل‌فهم، کمک می‌کنند. اگر با حروف اضافۀ زبان انگلیسی آشنا نباشید، نمی‌توانید منظورتان را به‌صورت دقیق بیان کنید.

یادگیری این حروف، به شما کمک می‌کند تا اصطلاحات و افعال عبارتی را به‌درستی درک کرده و از آن‌ها در مکالمات روزمرۀ خود، استفاده کنید. برای یادگیری مبحث حروف اضافه و پیشرفت مهارت‌های خود در زبان انگلیسی، می‌توانید از درس‌های جامع و تمرینات زیادی که توسط مدرسان زبان تهیه شده و در اپلیکیشن زبانشناس قرار گرفته‌اند، استفاده کنید.