آشنایی با ترکیبهای زبان انگلیسی، حروف اضافه و افعال عبارتی، به شما کمک میکند بهصورت روانتر، طبیعیتر و با اعتمادبهنفس بیشتری صحبت کنید. در همین راستا، امروز حروف اضافۀ واژۀ "Work" به معنای «شغل»، «محلکار» و «کارکردن» را با یکدیگر بررسی میکنیم.
As
By
With
For
In
At
From
On
Work as
برای اشاره به مشاغل افراد، از حرف اضافۀ "As" همراه با واژۀ Work استفاده میشود. به جملات زیر دقت کنید:
- Tim has been working as a flight attendant for more than ten years.
بیشتر از ده سال است که تیم بهعنوان مهماندار کار میکند.
- People such as models are always in search of work as entertainers at parties.
افرادی مانند مدلها، همیشه در جستوجوی کار به عنوان سرگرمکننده در مهمانیها هستند.
- After graduating from college, Brian started working as a manager assistant for a multinational company.
پس از فارغالتحصیلی از کالج، برایان بهعنوان دستیار مدیر برای یک شرکت چندملیتی شروع به کار کرد.
- Before she became famous, Gwyneth Paltrow used to work as a shop assistant.
گوئینت پالترو قبل از اینکه مشهور شود، بهعنوان فروشنده کار میکرد.
- I work as a software engineer for a large tech company.
من بهعنوان مهندس نرمافزار، برای یک شرکت فناوری کار میکنم.
- She works as a nurse at the local hospital.
او بهعنوان پرستار در بیمارستان محلی کار میکند.
- They both work as chefs at a fancy restaurant.
هر دو بهعنوان سرآشپز در یک رستوران شیک کار میکنند.
- He works as a teacher in an elementary school.
او بهعنوان معلم، در مدرسۀ ابتدایی کار میکند.
- The new employee will work as an analyst in the finance department.
کارمند جدید بهعنوان تحلیلگر در بخش مالی کار خواهد کرد.
- He dreams of working as a professional musician someday.
او آرزو دارد که روزی بهعنوان یک نوازندۀ حرفهای کار کند.
Work by
برای نشاندادن نحوۀ عملکرد یک چیز و روش یا وسیلهای که یک کار یا پروژه توسط آن تکمیل میشود، از حرف اضافۀ "By" همراه با واژۀ Work استفاده میکنیم:
- This machine works by using a series of gears and pulleys.
این دستگاه با استفاده از یک سری چرخدنده و قرقره کار میکند.
- The new medication works by blocking certain enzymes in the body.
داروی جدید با مسدودکردن آنزیمهای خاصی در بدن عمل میکند.
- My phone charger works by converting AC power to DC power.
شارژر تلفن من با تبدیل برق AC به برق DC کار میکند.
- The scanner works by capturing images and converting them into digital files.
اسکنر با گرفتن تصاویر و تبدیل آنها به فایلهای دیجیتال کار میکند.
- This game works by rolling dice and competing against other players.
این بازی با انداختن تاس و رقابت با بازیکنان دیگر کار میکند.
- The robot works by processing data through a series of sensors and algorithms.
این ربات با پردازش دادهها از طریق مجموعهای از حسگرها و الگوریتمها کار میکند.
- The security system works by monitoring all the entrances and exits.
سیستم امنیتی با نظارت بر تمامی ورودیها و خروجیها کار میکند.
- The engine works by burning fuel and converting the heat into mechanical energy.
موتور با سوزاندن سوخت و تبدیل گرما به انرژی مکانیکی کار میکند.
- The vaccine works by triggering your immunity and fighting harmful organisms.
واکسنها با از بینبردن باکتریها و جلوگیری از تکثیر آنها کار میکنند.
- This heater works by electricity.
این بخاری با برق کار میکند.
Work with
برای اینکه بگوییم یک کار یا فعالیت را با مشارکت یا همکاری با دیگران انجام میدهیم، از حرف اضافۀ "With" استفاده کنیم؛ به عنوان مثال:
- I'm working with my colleagues on a presentation for the client.
من با همکارانم، روی ارائهای برای مشتری کار میکنیم.
- I was so lucky to work with you. Have a happy retirement, Tom!
من خیلی خوششانس بودم که با شما کار کردم. بازنشستگی خوشی داشته باشی، تام!
- The government is working with the police to combat organized crime in the country.
دولت برای مبارزه با جرائم سازمانیافته در کشور، با پلیس همکاری میکند.
- People who work with dangerous substances need to protect their hands and faces.
افرادی که با مواد خطرناک کار میکنند، باید از دستها و صورت خود محافظت کنند.
- I work with a team of designers to create new products for our company.
من برای ایجاد محصولات جدید برای شرکتمان، با تیمی از طراحان کار میکنم.
- Our company works with suppliers to ensure that we receive high-quality materials for our products.
شرکت ما برای اینکه اطمینان حاصل کند که مواد باکیفیت بالا برای محصولاتمان دریافت میکنیم، با تأمینکنندگان کار میکند.
- He works with data scientists to analyze complex data sets.
او برای تجزیهوتحلیلکردن دادههای پیچیده، با دانشمندان داده کار میکند.
- Some individuals work with wood or metal to build furniture and other objects.
برخی افراد برای ساختن مبلمان و اشیاء دیگر، با چوب یا فلز کار میکنند.
- She works with athletes to help them achieve their fitness and performance goals.
او با ورزشکاران کار میکند تا به آنها کمک کند که به اهداف تناسباندام و عملکرد خود برسند.
- My neighbor works with textiles as a fashion designer, creating unique clothing designs.
همسایهام به عنوان طراح مد، با منسوجات کار میکند و طرحهای لباس منحصربهفردی ایجاد میکند.
Work for
برای اینکه بگوییم یک نفر برای یک شرکت یا شخص کار میکند، میتوانیم از حرف اضافۀ "For" همراه با واژۀ Work استفاده کنیم:
- I work for a non-profit organization.
من برای یک سازمان غیرانتفاعی کار میکنم.
- Molly has been working for the company ever since she graduated from college.
مولی از زمانی که از کالج فارغالتحصیل شد، برای این شرکت کار میکرده است.
- Julian does some voluntary work for Red Cross sometimes.
گاهی اوقات، جولیان برای صلیب سرخ، کارهای داوطلبانه انجام میدهد.
- John has always wanted to work for an art gallery.
جان همیشه میخواست که برای یک گالری هنری کار کند.
- I currently work for a marketing agency as a content writer.
من در حال حاضر، بهعنوان نویسندۀ محتوا برای یک آژانس بازاریابی کار میکنم.
- My sister works for a tech company as a software engineer, developing new software applications.
خواهرم بهعنوان مهندس نرمافزار در یک شرکت فناوری کار میکند و برنامههای نرمافزاری جدیدی را توسعه میدهد.
- He works for a financial institution as an investment analyst, researching potential investments.
او بهعنوان تحلیلگر سرمایهگذاری در یک مؤسسۀ مالی کار میکند و درمورد سرمایهگذاریهای بالقوه تحقیق میکند.
- They work for a retail store as sales associates.
آنها به عنوان دستیاران فروش، در یک فروشگاه خردهفروشی کار میکنند.
- He works for a construction company as a project manager, overseeing building projects from start to finish.
او بهعنوان مدیر پروژه در یک شرکت ساختمانی کار میکند و از ابتدا تا انتها، بر پروژههای ساختمانی نظارت دارد.
- She works for a publishing company as an editor, reviewing and improving manuscripts.
او بهعنوان ویراستار، برای یک شرکت انتشاراتی کار میکند و به بررسی و بهبود نسخههای خطی میپردازد.
Work in
برای اشاره به حوزۀ کلی یا زمینۀ کاری یک شخص، از حرف اضافۀ "In" استفاده میکنیم. از عبارت "Work in"، میتوانیم برای اینکه بگوییم در کدام شهر، کشور، ساختمان و... زندگی میکنیم نیز استفاده کنیم. بگذارید برای آشنایی با نحوۀ استفاده از این حرف اضافه، چند مثال را با یکدیگر بررسی کنیم:
- She works in a cafe at weekends for some extra cash.
او برای مقداری پول اضافی، آخرهفتهها در یک کافه کار میکند.
- Since she got divorced, Jill has been working in a little town in the south of England.
جین از زمانی که طلاق گرفت، در شهر کوچکی در جنوب انگلستان کار میکند.
- He is a web designer working in Los Angeles.
او طراح وب است که در لسآنجلس کار میکند.
- Don is a blogger currently living and working in Brazil.
دان وبلاگنویس است که در حال حاضر، در برزیل زندگی و کار میکند.
- I work in the marketing department of a large corporation.
من در بخش بازاریابی یک شرکت بزرگ کار میکنم.
- He works in a software company as a programmer, writing code for new applications.
او بهعنوان برنامهنویس در یک شرکت نرمافزاری کار میکند و برای برنامههای جدید کد مینویسد.
- My friend works in a call center, answering customer inquiries.
دوست من در یک مرکز تماس کار میکند و به سؤالات مشتریان پاسخ میدهد.
- He works in a bookstore as a sales associate, recommending books to customers.
او بهعنوان دستیار فروش در یک کتابفروشی کار میکند و به مشتریها کتاب پیشنهاد میکند.
- They work in a research lab, studying the effects of different chemicals on the human body.
آنها در یک آزمایشگاه تحقیقاتی کار میکنند و اثرات مواد شیمیایی مختلف را بر بدن انسان مطالعه میکنند.
- I work in finance.
من در حوزۀ امور مالی کار میکنم.
Work at
برای اشاره به مکانی که یک نفر در آن کار میکند، میتوانیم از حرف اضافۀ "At" نیز در جملۀ خود استفاده کنیم:
- They work at a travel agency as agents.
آنها بهعنوان نماینده در آژانس مسافرتی کار میکنند.
- He works at a gym as a personal trainer.
او بهعنوان مربی شخصی، در یک باشگاه بدنسازی کار میکند.
- She works at an animal shelter.
او در پناهگاه حیوانات کار میکند.
- They work at a fashion boutique as stylists.
آنها بهعنوان استایلیست، در یک بوتیک مد کار میکنند.
- He works at a coffee shop as a barista.
او بهعنوان باریستا در یک کافیشاپ کار میکند.
- Mildred is a nurse working at a local hospital.
میلدرد پرستار است که در یک بیمارستان محلی کار میکند.
- Zoe works at a museum as a conservator.
زوئی بهعنوان محافظ، در یک موزه کار میکند.
- I find working at home relaxing.
من کار در خانه را آرامشبخش میدانم.
- Brian’s sister works at a university as a teacher assistant.
خواهر برایان بهعنوان دستیار معلم، در یک دانشگاه کار میکند.
- I work at a bank.
من در یک بانک کار میکنم.
Work from
برای نشاندادن مکانی که کارتان را از آنجا انجام میدهید، میتوانید از حرف اضافۀ "From" همراه با واژۀ Work استفاده کنید؛ به عنوان مثال:
- I'm working from home today.
من امروز از خانه کار میکنم.
- She works from a coffee shop most afternoons to avoid distractions.
او بیشتر بعدازظهرها از یک کافیشاپ کار میکند تا از حواسپرتی جلوگیری کند.
- They work from a shared co-working space in the city.
آنها از یک فضای کار مشترک در شهر کار میکنند.
- My friend works from an office in her company's headquarters.
دوست من از دفتری در دفتر مرکزی شرکتش کار میکند.
- I often work from local library because it has a quiet atmosphere.
من اغلب از کتابخانه محلی کار میکنم؛ زیرا فضای آرامی دارد.
- She is able to work from anywhere with a good internet connection.
او میتواند از هر جایی با اتصال به اینترنت خوب کار کند.
- He has been working from his backyard during nice weather.
او در هوای خود، از حیاط خلوتش کار میکند.
- They work from a virtual office, which allows them to save money on rent.
آنها از یک دفتر مجازی کار میکنند که به آنها اجازه میدهد تا در هزینۀ اجاره، پسانداز کنند.
- My sister works from her own art studio.
خواهرم از استودیوی هنری خودش کار میکند.
- She works from a remote island in the Pacific Ocean.
او از جزیرهای دورافتاده در اقیانوس آرام کار میکند.
Work on
برای صحبت درمورد وظایف یا پروژههای که در حال حاضر روی آنها کار میکنیم، میتوانیم از حرف اضافۀ "On" استفاده کنیم:
- I need to work on my public speaking skills.
من باید روی مهارتهای خود در سخنرانی عمومی کار کنم.
- My team and I are working on a new project proposal.
من و تیمم در حال کار روی یک پیشنهاد پروژۀ جدید هستیم.
- She is currently working on her thesis for her master's degree.
او در حال حاضر، مشغول کار روی پایاننامۀ خود برای مقطع کارشناسی ارشد است.
- He has been working on his car all day in the garage.
او تمام روز در گاراژ، روی ماشینش کار کرده است.
- I am currently working on a novel in my spare time.
در حال حاضر در اوقات فراغتم، روی یک رمان کار میکنم.
- She is working on learning a new language through an online course.
او در حال کار روی یادگیری یک زبان جدید از طریق یک دورۀ آنلاین است.
- He has been working on repairing his bicycle for the past week.
او در هفتۀ گذشته، مشغول تعمیر دوچرخهاش بوده است.
- My friend is working on her fitness by going to the gym regularly.
دوست من با رفتن منظم به باشگاه، روی تناسباندام خود کار میکند.
- We need to work on our communication to avoid misunderstandings.
برای جلوگیری از سوءتفاهم، باید روی ارتباطات خود کار کنیم.
- I'm working on a new marketing campaign.
من روی یک کمپین بازاریابی جدید کار میکنم.
جمعبندی
با یادگیری نحوۀ استفاده از این حروف اضافه در موقعیتهای مختلف، میتوانید به شکل مؤثرتری با همکاران و مشتریان خود به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید. استفادۀ صحیح از این حروف، به شما کمک میکند که بهتر درمورد مسئولیتهای شغلی، شرایط کاری و مشارکت با دیگران حرف بزنید. برای یادگیری این حروف، میتوانید از دورههای متنوع اپلیکیشن زبانشناس که متناسب با سطح شما ارائه میشوند، استفاده کنید.