فیلم سینمایی «تلقین» با عنوان انگلیسی «Inception» فیلمی آمریکایی در ژانر علمی، تخیلی، معمایی و هیجانانگیز است. «تلقین» در سال ۲۰۱۰ توسط کریستوفر نولان نویسندگی و کارگردانی شده است. این فیلم توانست فروشی بیش از ۸۲۶ میلیون دلار کسب کند و عنوان پرفروشترین فیلم در سال ۲۰۱۰ را به دست آورد.
در فیلم سینمایی «تلقین» بازیگران مهمی از جمله لئوناردو دیکاپریو، کن واتانابه، جوزف گوردون لویت، ماریون کوتیار، الیوت پیج، تام هاردی، دیلیپ رائو، کیلین مورفی، تام برنگر و مایکل کین به ایفای نقش پرداختهاند. دانلود زیرنویس انگلیسی inception را برای تماشای این اثر شگفتانگیز از دست ندهید.
داستان فیلم سینمایی تلقین در مورد چیست؟
داستان فیلم با ماجراهای دام کاب با بازی لئوناردو دیکاپریو شروع میشود. او دزدی است که میتواند رازهای بسیار مهم شرکتها و سازمانهای مهم را به سرقت ببرد. کاب وقتی که دیگران در خواب هستند اسرار مهم را از درون رویاهای آنها بیرون میکشد و در دنیای واقعی رازهای به دست آمده را به مشتریان خاصی با قیمتهای عجیب و غریب میفروشد. کاب تنها کار نمیکند. در طی سالها او گروهی بسیار ماهر از روانکاوان و متخصصان را دور خودش جمع کرده است. آنها را نیز برای دزدیدن اسرار مهم به ماموریت های بزرگی میفرستد.
در این بین یک سرمایهگذار ژاپنی به نام سایتو با بازی کن واتانابه به دنبال برتری یافتن در بین سایر رقبای خود در عرصه تجارت است. او تمایل دارد از تاجر و سرمایهدار بزرگ رابرت فیشر با بازی کیلین مورفی نیز پیشی بگیرد و او را از سر راه خود کنار بزند. البته رویاهای خود سایتو نیز توسط کاب سرقت شده بودند و او نیز طعم حملههای کاب را چشیده بود. به همین دلیل میخواست کاب برای او یک کار سخت و در ظاهر غیرممکن را در مقابل یک پیشنهاد وسوسهبرانگیز انجام دهد.
سایتو نمیخواهد که کاب مثل همیشه اسرار رابرت فیشر را بدزدد. او میخواهد کاب یک اندیشه از پیش تعیین شده را در ذهن خود قرار دهد. سایتو میخواست رابرت شرکت خودش و شرکت پدرش را از بین ببرد. این اندیشه عجیب بود ولی از نظر کاب ارزش امتحان کردن را داشت. البته سایتو میخواست که بعد از مرگ پدر رابرت فیشر یعنی موریس فیشر با بازی پیت پاستویت این اتفاق رخ دهد. چرا که پدر او وضعیت جسمانی مناسبی نداشت.
ورود به رویا در مقابل حذف سابقه
وضعیت کاب در آمریکا مناسب نبود. او در لیست سیاه قرار داشت و از طرفی دیگر دو فرزند او در آمریکا بودند. سایتو به کاب قول داد که در ازای انجام این کار او را از لیست سیاه خارج میکند و کاب میتواند مانند یک شهروند عادی به آمریکا برود و فرزندانش را ملاقات کند.
فیلم بیننده را با یک حقیقت روبهرو میکند. زمانی که کاب و تیمش در حال آماده شدن برای انجام این ماموریت هستند، بیننده متوجه زندگی تلخ و فاجعهآمیز کاب میشود. کاب همسر سابق خود با نام مال با بازی ماریون کوتیار را به قتل رسانده است.
از این رو تحت تعقیب است و همیشه این نگرانی را دارد که او را پیدا نکنند. کسانی که همراه کاب هستند فکر میکنند که همسر او خودکشی کرده است. باب به آریادنی با بازی اليوت پیج نیز در این باره همین موضوع را گفته بود. باب در مورد این ایده که دنیای واقعی نیز وجود خارجی ندارد و تنها راه خارج شدن از آن خودکشی کردن است نیز ذهن و روانش به هم ریخته بود.
کاب به همراه تیم شش نفره خود به صورت حساب شده به دنیای خواب فیشر وارد میشوند تا اندیشه مورد نظر سایتو را در ذهن او بکارند. اما آنها حساب یک جای کار را نکرده بودند. آرتور فیشر از حملات ناگهانی کاب و تیمش به دنیای خواب دیگران آگاه بود. به همین دلیل در زمینه اصول محافظت از ضمیر ناخودآگاه بهخوبی آموزش دیده بود. از این رو کاب و تیمش با مقاومت بسیار دشوار او در خواب مواجه میشوند. درگیری مسلحانه در خواب فیشر همه را به دردسر میاندازد تا جایی که سایتو نیز زخمی میشود.
لایه پایینتر
اما کاب میخواهد که موفق شود. از طرفی باید از ورود همیشگی اعضایش به برزخ نیز جلوگیری کند. کاب تصمیم میگیرد که خودش و بقیه تیم را به یک لایه پایینتر بفرستد. تا هم آنها زنده بمانند و هم در دنیای برزخ تبعید نشوند. این دنیای پایینتر، رفتن در خواب فیشر است. به این ترتیب زمان بیشتری برای انجام عملیات دارند.
لایه دوم در یک هتل رخ میدهد. به این ترتیب که کاب فضا را طوری برای فیشر طراحی میکند که انگار فیشر در حال خواب دیدن است. کاب اینطور نشان میدهد که گروهی از دزدان در تلاش برای باز کردن گاوصندوق هستند و میخواهند وصیتنامه پدر او را بدزدند.
اینجا است که کاب به صورت جدی وارد عمل میشود. او با فریب فیشر به او میگوید که از طریق خواب دیدن میتواند قبل از دزدان به وصیتنامه برسد. اما این وصیتنامه واقعی نیست، در واقع همان اندیشهای است که سایتو میخواهد در ذهن فیشر کاشته شود. به این ترتیب همگی به خواب میروند تا فیشر بتواند وصیتنامهای که از قبل توسط سایتو و تیم کاب آماده شده را ببیند. این لایه سوم محسوب میشود.
در لایه سوم خواب اوضاع آنطور که کاب پیشبینی کرده بود پیش نمیرود. فیشر نیز در اثر تیر خوردن کشته میشود و سایتو که از قبل تیر خورده بود در وضعیت بسیار بدی قرار میگیرد. کاب و آریادنی برای اینکه فیشر را از لایه سوم برگردانند مجبور میشوند به لایه چهارم بروند. کاب میداند که ورودش به لایه چهارم بی دردسر نخواهد بود چرا که حتما با همسر سابق خود روبهرو خواهد شد.
ملاقات با مال در لایه چهارم
او مال را در لایه چهارم میبیند. مال به کاب میگوید که در همین لایه بماند و در عوض او کمک میکند که فیشر و آریادنی از لایه چهارم بگذرند. مال تصویری از همسر متوفی کاب است. کاب به مال که همان ضمیر ناخودآگاه خودش است توضیح میدهد که امکان زندگی با او وجود ندارد.
در نهایت همه اعضای تیم به جز سایتو و کاب وارد لایه اول میشوند. کاب در لایه سوم میماند تا سایتو را پیدا کند. اما انگار راهی برای خروج از آن لایه وجود ندارد. در انتهای فیلم کاب با چهرهای که پیر شده است با سایتو که او نیز همین وضعیت را دارد در کاخی دیدار میکند. کاب به سایتو میگوید که این دنیا یک رویا است. سایتو یک تپانچه در دست دارد و آن را بلند میکند. فیلم نشان نمیدهد که سایتو با تپانچه چه میکند.
ناگهان کاب و سایتو خودشان را در دنیای واقعی که بیرون از خواب است پیدا میکنند و به یکدیگر خیره میشوند. سایتو به قول خودش عمل میکند و کاب را از لیست سیاه پاک میکند. کاب برای دیدن فرزندانش به لسآنجلس میرود. کاب هنوز در مورد چیزی شک دارد و باور نمیکند که همه چیز درست شده است.
او در منزلی که فرزندانش قرار دارند یک فرفره را روی میز میچرخاند و رها میکند بعد به سراغ فرزندانش میرود تا آنها را در آغوش بگیرد. فیلم طوری پایان پیدا میکند که مشخص نیست آیا کاب واقعا به دیدار فرزندانش رفته یا هنوز در عالم رویا به سر میبرد؟ با دانلود زیرنویس انگلیسی inception به تماشای این فیلم بنشینید و نظر خود را در مورد پایان آن بگویید؟ به نظرتان کاب هنوز در لایهای مشخص از یک رویا قرار دارد یا به زندگی واقعی برگشته است؟