سخت‌ترین زبان دنیا چیست؟ (معرفی 10 زبان سخت)

سخت‌ترین زبان دنیا کدام است؟ مرور معیارهای سنجش دشواری، فهرست ۱۰ زبان چالش‌برانگیز، زمان یادگیری بر اساس FSI و مقایسه با زبان‌های آسان‌تر برای فارسی‌زبانان.

۵ روز پیش منتشر شد 

تشخیص اینکه «سخت‌ترین زبان دنیا» کدام است، در نگاه نخست ساده به نظر می‌رسد، اما در واقع با مفهومی پیچیده و چندبعدی روبه‌رو هستیم. هیچ زبانی به‌صورت مطلق سخت یا آسان نیست، بلکه میزان دشواری یادگیری آن به عوامل مختلفی مانند ساختار دستوری، نظام نوشتاری، آواشناسی و به‌ویژه زبان مادری فرد بستگی دارد. با این حال، نهادهای آموزشی و مراکز زبان‌شناسی بین‌المللی، از جمله مؤسسه خدمات خارجی آمریکا (FSI)، تلاش کرده‌اند با ایجاد معیارهایی مشخص، زبان‌ها را بر اساس زمان و تلاش موردنیاز برای یادگیری طبقه‌بندی کنند.

تعریف مفهوم «سختی زبان»

«سختی زبان» به مقدار زمان، انرژی و منابعی اشاره دارد که یک زبان‌آموز برای دستیابی به تسلط در یک زبان جدید باید صرف کند. این دشواری می‌تواند ناشی از عوامل متعددی مانند پیچیدگی دستور زبان، تنوع استثناها، تعداد واج‌ها، یا حتی شیوه نوشتار باشد. برای مثال، زبانی که دارای الفبای متفاوت، ترتیب واژگانی غیراشنا، یا قواعد صرف و نحو گسترده است، به‌مراتب دشوارتر از زبانی خواهد بود که از ساختاری مشابه با زبان مادری زبان‌آموز برخوردار است.

نقش زبان مادری در تعیین سختی

یکی از مهم‌ترین عوامل در تجربه دشواری یادگیری یک زبان، نقش زبان مادری است. زبانی که از نظر خانواده زبانی، ریشه‌های مشترک یا ساختار مشابه با زبان مادری داشته باشد، معمولاً آسان‌تر آموخته می‌شود. برای فارسی‌زبانان، زبان‌هایی مانند ترکی استانبولی یا کردی، به دلیل مشترکات واژگانی و دستوری، قابل‌فهم‌ترند؛ در حالی‌که زبان‌هایی مانند چینی، ژاپنی یا فنلاندی، به‌سبب تفاوت شدید در دستور، آوا و نوشتار، بسیار دشوار تلقی می‌شوند. از این رو، پرسش «سخت‌ترین زبان دنیا چیست؟» بدون درنظرگرفتن زبان مادری، پاسخی دقیق نخواهد داشت.

معیارهای سنجش دشواری یادگیری زبان

ارزیابی دشواری یک زبان تنها بر پایه برداشت شخصی زبان‌آموزان انجام نمی‌شود؛ بلکه زبان‌شناسان و مؤسسات آموزشی معتبر معیارهایی علمی را برای سنجش میزان پیچیدگی هر زبان تعیین کرده‌اند. این معیارها به بررسی ساختار دستوری، نظام نوشتاری، تلفظ، فاصله زبانی و حتی دسترس‌پذیری منابع آموزشی می‌پردازند. در نتیجه، درجه سختی یک زبان ترکیبی از عوامل زبانی و شرایط یادگیری است که می‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.

طبقه‌بندی FSI و زمان یادگیری

مؤسسه خدمات خارجی ایالات متحده (FSI) یکی از معتبرترین منابع در طبقه‌بندی زبان‌ها از نظر میزان دشواری آموختن است. این مؤسسه بر اساس ساعات موردنیاز برای رسیدن به سطح حرفه‌ای در مکالمه و درک مطلب، زبان‌ها را به چند گروه تقسیم می‌کند. برای مثال، زبان‌هایی مانند اسپانیایی و فرانسوی در گروه آسان قرار می‌گیرند (حدود ۶۰۰ ساعت)، در حالی که زبان‌هایی همچون چینی ماندارین، ژاپنی و عربی در گروه بسیار دشوار قرار دارند و به بیش از ۲۲۰۰ ساعت تمرین نیاز دارند. این طبقه‌بندی معیار قابل‌توجهی برای ارزیابی دشواری نسبی زبان‌ها محسوب می‌شود.

فاصله زبانی از فارسی

هرچه فاصله ساختاری و واژگانی یک زبان از فارسی بیشتر باشد، یادگیری آن برای فرد فارسی‌زبان دشوارتر خواهد بود. زبان‌هایی از خانواده هندواروپایی، مانند آلمانی یا روسی، با وجود دشواری‌های خاص، هنوز برخی ریشه‌ها و ساختارهای مشترک با فارسی دارند. اما زبان‌هایی مانند چینی، ژاپنی یا کره‌ای که نه‌تنها از خانواده زبانی متفاوت‌اند بلکه در ترتیب واژگان و منطق نحوی نیز تفاوت اساسی دارند، برای فارسی‌زبانان چالش‌برانگیزترند.

پیچیدگی خط و سیستم نوشتار

سیستم نوشتاری یکی از تعیین‌کننده‌ترین عوامل در سختی زبان است. زبان‌هایی که از الفبای آشنا (مانند لاتین یا عربی) استفاده می‌کنند، سریع‌تر قابل یادگیری هستند. اما زبان‌هایی مانند چینی و ژاپنی، با هزاران کاراکتر تصویری (لوگویی)، نیازمند زمان قابل‌توجهی برای حفظ و درک نوشتار هستند. حتی زبان‌هایی مانند گرجی یا کره‌ای که خط اختصاصی دارند، به دلیل بیگانگی کامل با سیستم نوشتاری فارسی‌زبان، پیچیدگی زیادی دارند.

واج‌شناسی و تلفظ (زبان‌های تونال و صداهای ناآشنا)

یکی از جنبه‌های دشوار برخی زبان‌ها، وجود آواها و تونالیته‌هایی است که در زبان فارسی وجود ندارند. برای مثال، زبان چینی یک زبان تونال است که تغییر لحن در یک واژه می‌تواند معنای آن را کاملاً تغییر دهد. یا در زبان‌های اسلاوی مانند لهستانی، گروه‌های همخوان پیچیده (مانند “wsz”) تلفظ را دشوار می‌سازند. چنین زبان‌ها نیاز به آموزش دقیق و تمرین شنیداری گسترده دارند.

قواعد دستوری و استثناها

زبان‌هایی که دارای قواعد دستوری پیچیده، ساختارهای چندلایه، صرف افعال گسترده یا استثناهای فراوان هستند، زمان بیشتری برای یادگیری می‌طلبند. برای نمونه، زبان‌های فنلاندی و مجاری دارای بیش از ۱۵ حالت صرفی هستند، یا زبان عربی دارای نظام ریشه‌ای پیچیده است که ساخت کلمات را دشوار می‌سازد. این عوامل زبانی باعث می‌شوند یادگیرنده به‌جای حفظ صرف لغات، ناگزیر به درک عمیق ساختار باشد.

دسترس‌پذیری منابع و محیط یادگیری

در نهایت، حتی اگر یک زبان از نظر ساختاری دشوار نباشد، کمبود منابع آموزشی و نبود محیط تمرین می‌تواند آن را به زبانی سخت‌تر تبدیل کند. زبان‌هایی مانند انگلیسی و اسپانیایی به‌سبب انبوه منابع، فیلم، موسیقی و جامعه بین‌المللی، آسان‌تر یاد گرفته می‌شوند. اما زبان‌هایی مانند ایسلندی یا گرجی، حتی در صورت علاقه زبان‌آموز، به دلیل کمبود محتوا و گویشوران محدود، چالش‌آفرین هستند.

فهرست ۱۰ زبان سخت دنیا (بر اساس اجماع منابع)

با وجود اینکه تعیین سخت‌ترین زبان دنیا به زبان مادری و تجربه فردی بستگی دارد، بسیاری از مؤسسات آموزشی و منابع زبان‌شناسی بین‌المللی بر سر فهرستی از زبان‌های بسیار دشوار برای یادگیری به یک اجماع نسبی رسیده‌اند. این زبان‌ها معمولاً دارای ساختار دستوری پیچیده، نظام نوشتاری منحصر‌به‌فرد، آواهای ناآشنا یا کمبود منابع یادگیری در مقایسه با زبان‌های رایج‌تر هستند. در ادامه، ۱۰ زبان که به‌طور گسترده به‌عنوان دشوارترین زبان‌های دنیا شناخته می‌شوند، معرفی شده‌اند.

زبان چینی ماندارین

چینی ماندارین، پرگویش‌ترین زبان جهان، از دشوارترین زبان‌ها برای غیر بومی‌ها محسوب می‌شود. پیچیدگی این زبان از چند جنبه نشأت می‌گیرد:

  • تونال بودن؛ تغییر لحن در یک واژه می‌تواند معنای کاملاً متفاوت ایجاد کند.

  • خط لوگویی (تصویری)؛ به جای حروف الفبا، هزاران کاراکتر باید حفظ و درک شوند.

  • ساختار نحوی خاص؛ اگرچه از نظر دستور ساده به‌نظر می‌رسد، اما درک مفاهیم ضمنی و کاربردهای اصطلاحی نیازمند غوطه‌وری فرهنگی است. با وجود چالش‌ها، اهمیت جهانی زبان چینی در تجارت و فناوری، افراد بسیاری را به یادگیری آن ترغیب می‌کند.

زبان ژاپنی

ژاپنی زبانی با سه سیستم نوشتاری مجزا (هیرانا، کاتاکانا و کانجی) است که یادگیری آن را به فرآیندی طولانی و چندمرحله‌ای تبدیل می‌کند. دستور زبان ژاپنی ساختار فاعل-مفعول-فعل دارد و استفاده از سطوح مختلف احترام و ادب (Keigo) نیاز به درک عمیق اجتماعی و فرهنگی دارد. مضاف بر این، بسیاری از کلمات بسته به جایگاه گوینده و مخاطب تغییر می‌کنند. یادگیری ژاپنی تنها یک مهارت زبانی نیست، بلکه نوعی سازگاری فرهنگی نیز محسوب می‌شود.

زبان کره‌ای

زبان کره‌ای با الفبای اختصاصی خود یعنی هانگول شناخته می‌شود، که در ابتدا ساده به‌نظر می‌رسد؛ اما دشواری اصلی در ساختار نحوی، صرف افعال و نظام احترام چندلایه نهفته است. کره‌ای نیز مانند ژاپنی دارای سطوح گفتاری مختلف است و باید با دقت در موقعیت‌های رسمی و غیررسمی استفاده شود. از سوی دیگر، واژگان اصیل کره‌ای، وام‌واژه‌های چینی و اصطلاحات مدرن انگلیسی، یادگیری این زبان را چالش‌برانگیز می‌سازند.

زبان عربی

زبان عربی یکی از قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین زبان‌های جهان است، اما یادگیری آن برای غیر بومی‌ها بسیار دشوار محسوب می‌شود. الفبای متفاوت، نوشتار راست‌به‌چپ، وجود حروف حلقی و تفاوت آوایی از جمله چالش‌های اصلی این زبان هستند. علاوه بر این، عربی دارای صرف فعل پیچیده، اعراب‌گذاری و نظام ریشه‌ای سه‌حرفی است که ساخت واژه‌ها را دشوار می‌کند. تفاوت گسترده میان عربی فصیح و گویش‌های عامیانه (مانند مصری، شام، خلیجی) باعث می‌شود زبان‌آموز پس از یادگیری رسمی، همچنان در مکالمه با عرب‌زبانان دچار سردرگمی شود.

زبان روسی

روسی با خط سیریلیک آغاز می‌شود، اما دشواری واقعی آن در صرف افعال، حالت‌های دستوری (Cases) و استثناهای متعدد نهفته است. این زبان دارای شش حالت برای اسامی است که هر کلمه را بسته به نقش در جمله تغییر می‌دهد. تلفظ برخی همخوان‌ها برای فارسی‌زبانان چالش‌برانگیز است و تاکید آوایی می‌تواند معنای واژه را تغییر دهد. با این‌حال، روسی در منابع بین‌المللی به‌عنوان زبانی با ارزش علمی و فرهنگی بالا شناخته می‌شود.

زبان مجاری (Hungarian)

مجاری از خانواده زبان‌های اروپایی متداول مانند هندواروپایی نیست و به شاخه فین‌واوگری (Uralic) تعلق دارد. این زبان دارای ۱۸ تا ۲۴ حالت صرفی است و ساختارهای ترکیبی پیچیده‌ای می‌سازد. واژگان آن بسیار متفاوت از زبان‌های رایج اروپایی است و حتی واژه‌های روزمره نیز قابل حدس نیستند. علاوه بر این، هماهنگی آوایی (Vowel Harmony) و طول واکه‌ها در معنا نقش اساسی دارند که اشتباه در آن‌ها باعث تغییر کامل مفهوم می‌شود.

زبان فنلاندی

فنلاندی نیز مانند مجاری از خانواده فین‌واوگری است و با ۱۵ حالت صرفی و ساختار نحوی پیچیده شناخته می‌شود. این زبان بدون حروف اضافه و با افزودن پسوندهای متعدد، جمله‌سازی می‌کند. نداشتن جنس دستوری از یک سو زبان را ساده نشان می‌دهد، اما وجود واژگان طولانی و ساخت ترکیبی گسترده، یادگیری آن را دشوار می‌سازد. تلفظ و کشش واکه‌ها بسیار مهم است؛ زیرا کوچک‌ترین تغییر طول صدا، معنای واژه را تغییر می‌دهد.

زبان ایسلندی

ایسلندی زبانی با اصالت باستانی است که طی قرون بسیار کم تغییر کرده است؛ این ویژگی، آن را بسیار وفادار به ساخت‌های زبان‌های نورس باستان کرده است. دستور زبان سنگین، واژگان قدیمی، صرف فعل و اسم پیچیده و نبود وام‌واژه‌های مدرن، یادگیری آن را به چالشی جدی تبدیل می‌کند. همچنین منابع یادگیری ایسلندی محدود بوده و فقط در ایسلند به‌طور گسترده استفاده می‌شود.

زبان لهستانی

لهستانی از خانواده اسلاوی غربی است و دشواری آن بیشتر در تلفظ و واج‌شناسی نمایان می‌شود. وجود ترکیبات سخت همخوانی مانند “prz” یا “wsz” برای غیر بومی‌ها بسیار دشوار است. این زبان نیز مانند روسی، دارای هفت حالت صرفی است و بسیاری از واژگان دارای استثنا هستند. لهجه و آهنگ گفتار نقش مهمی در درک جملات دارد و آموزش آن بدون حضور مدرس یا محیط زبانی بسیار مشکل است.

زبان گرجی

زبان گرجی با الفبای منحصر‌به‌فرد خود به نام مخِدرولی شناخته می‌شود. ساختار دستوری این زبان بسیار متفاوت از زبان‌های هندواروپایی است. صرف فعل پیچیده، وجود هم‌زمان حالت‌های فاعلی و مفعولی در فعل، و ترتیب متغیر کلمات یادگیری آن را دشوار می‌کند. علاوه بر این، وجود صامت‌های انفجاری (مثل „ქ“, „ყ“, „ჭ“) برای فارسی‌زبانان ناآشنا و چالش‌برانگیز است. منابع آموزشی این زبان نیز محدود هستند.

سخت‌ترین زبان‌ها برای فارسی‌زبانان

با اینکه معیارهای جهانی مانند طبقه‌بندی FSI تصویری کلی از دشواری زبان‌ها ارائه می‌دهند، اما برای فارسی‌زبانان برخی زبان‌ها به‌مراتب چالش‌برانگیزتر هستند. دلیل این امر نه تنها فاصله زبانی، بلکه تفاوت در خط، واج‌شناسی، نحو و حتی فرهنگ ارتباطی است. در ادامه، زبان‌هایی معرفی می‌شوند که برای یک فارسی‌زبان، از نظر یادگیری، در بالاترین سطح دشواری قرار دارند.

چینی ماندارین

چینی برای فارسی‌زبانان به دلیل تفاوت بنیادین در نوشتار و آوا بسیار دشوار است. برخلاف فارسی که الفبایی است، چینی بر پایه کاراکترهای تصویری (هانزی) است که باید به‌صورت جداگانه حفظ شوند. لحن‌محوری زبان چینی نیز یک مانع اساسی است؛ زیرا فارسی‌زبان به تغییر آهنگ صدا برای تغییر معنا عادت ندارد. ساختار ساده‌تر دستور زبان ممکن است فریبنده باشد، اما درک معنایی و اصطلاحات فرهنگی نیازمند سال‌ها تمرین است.

ژاپنی

ژاپنی از چند جهت برای فارسی‌زبان پیچیده است. نخست، سیستم نوشتاری سه‌گانه که شامل هیراگانا، کاتاکانا و کانجی می‌شود. سپس، نظام احترام و سطح‌بندی گفتار (Keigo) که ایجاب می‌کند واژگان و افعال بر اساس شأن مخاطب تغییر کنند. از سوی دیگر، نبود ریشه‌های مشترک واژگانی با فارسی باعث می‌شود حتی لغات ساده نیز غیراشنا به‌نظر برسند. دستور زبان مبتنی بر فاعل–مفعول–فعل نیز نیازمند درک عمیق ساختاری است.

کره‌ای

اگرچه الفبای هانگول ساده و منطقی است، اما کره‌ای از نظر صرف افعال، نحوه جمله‌سازی و سطوح گفتاری بسیار چالش‌برانگیز است. شباهت‌های ظاهری با ژاپنی در ساختار نحوی باعث می‌شود زبان‌آموز دچار سردرگمی شود. همچنین بسیاری از واژگان اصیل کره‌ای یا برگرفته از چینی هستند و هیچ معادل نزدیکی در فارسی ندارند. کره‌ای در مکالمه روزمره به شدت وابسته به زمینه (Context) است.

فنلاندی / مجاری

زبان‌های فنلاندی و مجاری به دلیل سیستم صرف پیچیده و وجود ده‌ها حالت دستوری بسیار سنگین هستند. بر خلاف فارسی که با حروف اضافه کار می‌کند، این زبان‌ها از پسوند برای بیان نقش‌های گرامری استفاده می‌کنند. برای مثال، تنها یک اسم ممکن است با ۱۵ تا ۲۰ پسوند ترکیب شود. علاوه بر این، ساخت واژه‌ها کاملاً غیرقابل حدس است و هیچ اشتراک ریشه‌ای با فارسی وجود ندارد.

گرجی

گرجی با اینکه در همسایگی ایران قرار دارد، اما از نظر ساختار کاملاً بیگانه است. الفبای اختصاصی، وجود صامت‌های انفجاری، و ساختار فعلی منحصر‌به‌فرد یادگیری آن را دشوار می‌کند. همچنین ترتیب کلمات در گرجی آزاد است و معنا را باید از طریق صرف فعل و نقش‌های گرامری تشخیص داد. نبود منابع آموزش استاندارد نیز یک مشکل مهم برای یادگیرندگان فارسی‌زبان است.

زمان تقریبی یادگیری (بر اساس FSI)

مؤسسه خدمات خارجی ایالات متحده (FSI) با اتکا بر تجربه آموزش زبان به دیپلمات‌ها و تحلیل ساختار زبان‌ها، برآوردی از زمان لازم برای رسیدن به تسلط در زبان‌های مختلف ارائه کرده است. این زمان‌ها بر اساس رسیدن به مهارت حرفه‌ای در مکالمه و درک محتوا در نظر گرفته شده‌اند. لازم به ذکر است که این برآوردها برای یادگیرندگان انگلیسی‌زبان تهیه شده‌اند؛ اما تصویر تقریبی خوبی از دشواری نسبی زبان‌ها ارائه می‌دهند و برای فارسی‌زبانان نیز قابل استناد هستند.

زبان‌های بسیار دشوار (حدود 2200 ساعت)

زبان‌هایی مانند چینی ماندارین، ژاپنی، کره‌ای و عربی در گروه زبان‌های بسیار دشوار قرار گرفته‌اند. به‌طور میانگین، یادگیری این زبان‌ها نیازمند ۲۲۰۰ ساعت مطالعه فشرده در سطح حرفه‌ای است. این میزان معادل چندین سال یادگیری مداوم با برنامه منظم است. دلیل این دشواری، نه تنها تفاوت در دستور زبان و واژگان، بلکه اختلاف بنیادین در نظام نوشتار، تلفظ و فرهنگ گفتاری است. به‌طور مثال، برای یادگیری چینی، زبان‌آموز باید هزاران کاراکتر را حفظ کند؛ یا در ژاپنی باید تسلط بر سه سیستم نوشتاری مجزا را به دست آورد.

زبان‌های دشوار (حدود 1100 ساعت)

زبان‌هایی مانند روسی، مجاری، فنلاندی، لهستانی و ایسلندی در این گروه قرار دارند. این زبان‌ها هرچند الفبایی هستند، اما به‌دلیل صرف دستوری پیچیده، تلفظ دشوار و استثناهای متعدد نیاز به زمان طولانی دارند. ۱۱۰۰ ساعت تقریبی از زمان لازم، نشان‌دهنده یک فرآیند جدی یادگیری است که بدون غوطه‌وری زبانی یا حضور در کشور مقصد، به‌سختی امکان‌پذیر خواهد بود. برای فارسی‌زبانان، نبود اشتراک واژگانی و تفاوت در ساختار جمله‌سازی، این مدت را حتی بیشتر می‌کند.

مقایسه با زبان‌های آسان‌تر برای فارسی‌زبانان

در حالی که برخی زبان‌ها به دلیل فاصله ساختاری، نوشتاری و فرهنگی برای فارسی‌زبانان بسیار دشوار هستند، زبان‌هایی نیز وجود دارند که یادگیری آن‌ها به‌مراتب آسان‌تر است. شناخت این تفاوت‌ها کمک می‌کند زبان‌آموز با آگاهی بیشتری مسیر یادگیری خود را انتخاب کند و از مقایسه‌های نادرست پرهیز نماید. در مقاله آسان ترین زبان دنیا با جزئیات بیشتری به این مورد پرداختیم.

نتیجه‌گیری

پرسش «سخت‌ترین زبان دنیا چیست؟» در نگاه اول ساده به‌نظر می‌رسد، اما پاسخ به آن وابسته به مجموعه‌ای از عوامل زبانی، فرهنگی و فردی است. زبان‌هایی که از نظر جهانی در دسته دشوار قرار می‌گیرند—مانند چینی، ژاپنی، کره‌ای و عربی—ترکیبی از چالش‌های ساختاری، نوشتاری و تلفظی را در خود دارند. با این حال، نقش زبان مادری و تجربه یادگیرنده در تعیین سطح دشواری، نقشی تعیین‌کننده دارد. برای یک فارسی‌زبان، فاصله زبانی با زبان‌هایی مانند گرجی یا فنلاندی می‌تواند یادگیری را حتی دشوارتر از معیارهای جهانی کند.

معیارهایی مانند طبقه‌بندی FSI، تصویری کلی از میزان زمان و تلاش لازم برای یادگیری زبان ارائه می‌دهند، اما نباید فراموش کرد که مسیر یادگیری زبان به شدت وابسته به انگیزه، استمرار و دسترسی به منابع مناسب است. حتی دشوارترین زبان‌ها، با وجود برنامه‌ریزی دقیق، استفاده از روش‌های غوطه‌وری (Immersion)، تعامل با گویشوران بومی و بهره‌گیری از رسانه‌های روزمره، قابل تسلط هستند.

در نهایت، انتخاب زبان برای یادگیری نباید صرفاً بر پایه آسانی یا دشواری انجام شود؛ بلکه باید بر اساس هدف شخصی، علاقه فرهنگی و کاربرد عملی صورت گیرد. زبان‌هایی که در ابتدا دشوار به‌نظر می‌رسند، ممکن است در ادامه تبدیل به دریچه‌ای تازه به جهان فرهنگ و اندیشه شوند. بنابراین، دشواری یک زبان نه محدودیت، بلکه دعوتی است برای آغاز سفری عمیق‌تر در دنیای ارتباطات انسانی.

سوالات متداول

زبان فارسی از دید بسیاری از زبان‌آموزان خارجی، زبانی با سطح دشواری متوسط محسوب می‌شود. گرچه الفبای فارسی و وجود حروف مشابه مانند «ق» و «غ» یا نوشتار بدون حرکت‌گذاری برای غیر فارسی‌زبانان چالش‌برانگیز است، اما در مقایسه با زبان‌هایی مانند عربی، ژاپنی یا چینی، ساختار دستوری فارسی ساده‌تر و منظم‌تر است. نبود جنس دستوری، conjugation محدود افعال و ترتیب جمله انعطاف‌پذیر، باعث می‌شود فارسی برای بسیاری از زبان‌آموزان اروپایی آسان‌تر از عربی یا روسی باشد. بنابراین، فارسی در فهرست سخت‌ترین زبان‌های جهان قرار نمی‌گیرد، اما همچنان برای مبتدیان خارج از خانواده زبانی هندواروپایی می‌تواند چالشی جدی باشد.

خیر. دشواری یک زبان کاملاً نسبی است و به زبان مادری، تجربه یادگیری پیشین، محیط آموزشی و انگیزه فردی بستگی دارد. یک زبان که برای فارسی‌زبان بسیار سخت است، ممکن است برای عرب‌زبان یا چینی‌زبان ساده‌تر باشد. برای مثال، ترکی استانبولی برای فارسی‌زبان قابل فهم است، اما برای انگلیسی‌زبان ممکن است پیچیده باشد. بنابراین، پرسش «سخت‌ترین زبان دنیا چیست؟» تنها زمانی قابل پاسخ است که زبان مادری زبان‌آموز نیز مشخص باشد.

دیدگاهتان را بنویسید