در زبانشناسی، فعل کنایی فعلی است که هم میتواند گذرا (transitive) و هم ناگذر (intransitive) باشد. مفعول این افعال در حالت گذرا همان فاعلش در حالت ناگذر است.
Peter closed the door. (Transitive: N + V + N) The door closed . (Intransitive: N + V)
I boiled some water . (Transitive: N + V + N) The water boiled . (Intransitive: N + V)
افعال کنایی متداول عبارت هستند از:
begin
break
change
close
crack
drop
dry
end
finish
grow
improve
increase
move
open
shake
start
stop
tear
turn
برای مثال:
I broke the glass. I dropped the glass and it broke.
من لیوان را شکستم.
من لیوان را انداختم و شکست.
The referee started the match. The match started at 2.30.
داور مسابقه را شروع کرد.
مسابقه ساعت دو و نیم شروع شد.
We grew some tasty potatoes. The potatoes were growing well.
ما مقداری سیبزمینی خوشمزه پرورش دادیم.
سیبزمینیها خوب رشد میکردند.
The wind shook the trees. The trees shook in the wind.
باد درختان را لرزاند.
درختان در باد لرزیدند.
- افعالی که مربوط به cooking یا همان آشپزی کردن هستند، اغلب کنایی هستند، برای مثال:
bake boil cook defrost freeze melt roast
You should roast the meat at 200 degrees. The meat was roasting in a hot oven.
باید گوشت را در دمای ۲۰۰ درجه بریان کنید.
گوشت در اجاق داغ بریان میشد.
I always defrost meat before I cook it. I am waiting for the meat to defrost.
من همیشه قبل از پختن گوشت یخش را آب میکنم.
منتظرم که یخ گوشت آب شود.
Melt the chocolate and pour it over the ice cream. The chocolate was melting in a pan.
شکلات را آب کن و بریز روی بستنی.
شکلات در حالت آب شدن در تابه بود.
- افعالی که مربوط به وسایل نقلیه هستند، اغلب کنایی هستند:
back
crash
drive
fly reverse
run
sail
start
stop
I’m learning to fly a plane . The plane flew at twice the speed of sound.
من مشغول یادگیری راندن هواپیما هستم.
هواپیما با دو برابر سرعت صوت پرواز کرد.
He crashed his car into a tree. His car crashed into a tree.
او با ماشینش با یک درخت برخورد کرد.
ماشینش به یک درخت برخورد کرد.
- برخی از افعال فقط با تعداد کمی از اسمها کنایی هستند، برای مثال:
catch: dress, coat, clothes, trousers, etc.
fire: gun, pistol, rifle, rocket, etc.
play: music, guitar, piano, CD, DVD, etc.
ring: bell, alarm, etc.
She caught her dress on a nail. Her dress caught on a nail.
لباسش به میخ گیر کرد.
He fired a pistol to start the race. A pistol fired to start the race.
او برای شروع مسابقه با تپانچه شلیک کرد.
برای شروع مسابقه، تپانچه شلیک شد.
Shall we play some music? Some music played in the background.
آیا موسیقی پخش کنیم؟
در پس زمینه موزیک پخش شد.
There’s a fire! Ring the alarm! The fire alarm rang at 11.42 a.m
آتش! زنگ هشدار را بزنید!
زنگ هشدار آتش ساعت 11:42 به صدا در آمد.