چرا زبان انگلیسی سخت است؟ + راز مقابله با سختی انگلیسی

چرا یادگیری زبان انگلیسی برای فارسی‌زبانان سخت است؟ با بررسی تفاوت‌های ساختاری، قواعد بی‌قاعده، چالش‌های تلفظ و روان‌شناسی یادگیری، متوجه می‌شوید راه درست یادگیری چطور می‌تواند سختی‌ها را کم کند.

دیروز منتشر شد 

یادگیری زبان انگلیسی برای بسیاری از زبان‌آموزان، مخصوصاً فارسی‌زبانان، فرآیندی چالش‌برانگیز و گاه ناامیدکننده به‌نظر می‌رسد. با وجود منابع آموزشی فراوان، اپلیکیشن‌های مدرن و کلاس‌های متنوع، هنوز افراد زیادی هستند که پس از سال‌ها تلاش، احساس می‌کنند پیشرفت چندانی نداشته‌اند. اما واقعاً چرا؟ آیا زبان انگلیسی ذاتاً زبان سختی است؟ یا مشکل از جای دیگری ناشی می‌شود؟ در این مقاله، به‌دنبال پاسخ به این پرسش‌ها هستیم. ابتدا به بررسی سختی‌های واقعی زبان انگلیسی از نگاه یک فارسی‌زبان می‌پردازیم، سپس دلایل روان‌شناختی و آموزشی را بررسی می‌کنیم، و در نهایت، نگاهی خواهیم داشت به اینکه آیا واقعاً مسیر یادگیری را درست انتخاب کرده‌ایم یا خیر.

آیا زبان انگلیسی واقعاً سخت است؟

زبان انگلیسی از یک سو به‌عنوان زبان بین‌المللی علم، فناوری، تجارت و رسانه شناخته می‌شود و از سوی دیگر، میلیون‌ها نفر در سراسر جهان آن را به‌عنوان زبان دوم یا خارجی یاد می‌گیرند. این گستردگی باعث شده بسیاری تصور کنند یادگیری انگلیسی باید آسان باشد. اما واقعیت پیچیده‌تر از این است.

برای برخی زبان‌آموزان، مخصوصاً کسانی که زبان مادری‌شان با انگلیسی نزدیکی دارد (مثل آلمانی یا هلندی)، یادگیری انگلیسی سریع‌تر و ساده‌تر پیش می‌رود. اما برای فارسی‌زبانان، ماجرا کمی متفاوت است. تفاوت‌های بنیادین در ساختار زبانی، آواشناسی، و حتی نوع تفکر، باعث می‌شود زبان انگلیسی گاهی «سخت» به نظر برسد.

با این حال، سختی زبان یک امر کاملاً نسبی است. آنچه برای یک نفر چالش محسوب می‌شود، ممکن است برای دیگری آسان باشد. بنابراین، پیش از آن‌که انگلیسی را «زبان سخت» بدانیم، باید مشخص کنیم از چه زاویه‌ای به موضوع نگاه می‌کنیم: ساختار زبان؟ تلفظ؟ سیستم آموزشی؟ یا روش‌های یادگیری؟

در ادامه، با نگاهی دقیق‌تر به دلایل خاصی که یادگیری انگلیسی را برای فارسی‌زبانان دشوار می‌سازد، بهتر می‌توانیم به این پرسش پاسخ دهیم.

دلایل سخت بودن یادگیری انگلیسی برای فارسی‌زبانان

یادگیری زبان دوم همیشه با چالش‌هایی همراه است، اما این چالش‌ها زمانی بیشتر می‌شوند که زبان مادری با زبان مقصد تفاوت‌های بنیادینی داشته باشد. در مورد فارسی‌زبانان، یادگیری زبان انگلیسی گاهی فراتر از صرفاً حفظ لغات و گرامر است؛ موضوعی پیچیده‌تر از آنچه در ابتدا به‌نظر می‌رسد.

از تفاوت‌های ساختاری و دستوری گرفته تا مشکلات تلفظ، استثناهای بی‌قاعده، واژگان گیج‌کننده، و حتی تأثیرات روانی و آموزشی، همه دست به دست هم می‌دهند تا مسیر یادگیری دشوارتر شود. به‌علاوه، سیستم آموزشی سنتی در ایران که بیشتر بر حفظیات و روش‌های غیرعملی تکیه دارد، باعث می‌شود زبان‌آموزان بعد از سال‌ها تلاش، هنوز نتوانند روان و با اعتمادبه‌نفس صحبت کنند.

در ادامه، هر یک از این چالش‌ها را به‌صورت جداگانه بررسی می‌کنیم تا بهتر درک کنیم که دقیقاً چه عواملی باعث می‌شوند زبان انگلیسی برای فارسی‌زبانان «سخت» به‌نظر برسد.

تفاوت‌های ساختاری بین انگلیسی و فارسی

یکی از اصلی‌ترین دلایل دشواری یادگیری زبان انگلیسی برای فارسی‌زبانان، تفاوت‌های ساختاری عمیق بین این دو زبان است. انگلیسی یک زبان تحلیلی (تحلیلی‌تر از فارسی) با ترتیب کلمات نسبتاً ثابت است، در حالی که فارسی یک زبان پیوندی و نسبتاً منعطف محسوب می‌شود که آزادی بیشتری در جابجایی اجزای جمله دارد.

برای مثال، در زبان فارسی می‌توان گفت: «من کتاب را خواندم»، «کتاب را من خواندم» یا حتی «خواندم کتاب را»، بدون اینکه معنای جمله تغییر خاصی کند. اما در زبان انگلیسی، ترتیب کلمات باید دقیق و استاندارد باشد مثل: I read the book و هرگونه جابه‌جایی در این ساختار می‌تواند جمله را نادرست یا گنگ کند.

از طرفی، در فارسی صرف افعال بسیار گسترده و دقیق است و اطلاعاتی مثل شخص، زمان، و حالت در قالب فعل منتقل می‌شود؛ اما در انگلیسی معمولاً از ضمایر و افعال کمکی برای رساندن این اطلاعات استفاده می‌شود. مثلاً «رفته بودم» در فارسی تنها با یک کلمه بیان می‌شود، اما در انگلیسی باید گفت: I had gone.

این تفاوت‌های بنیادین باعث می‌شود ذهن فارسی‌زبان هنگام یادگیری انگلیسی، نیاز به بازآفرینی ساختارهای فکری و زبانی داشته باشد؛ فرآیندی که زمان‌بر، و گاه خسته‌کننده است.

استثناهای زیاد و قواعد بی‌قاعده!

یکی از آزاردهنده‌ترین ویژگی‌های زبان انگلیسی برای زبان‌آموزان، به‌ویژه فارسی‌زبانان، وجود استثناهای فراوان و قواعدی است که گویی فقط برای نقض شدن نوشته شده‌اند! در حالی که زبان فارسی، به‌نسبت، قواعدی ساده‌تر و با ثبات‌تر دارد، زبان انگلیسی پر است از مواردی که نه با منطق آموزش داده‌شده جور درمی‌آیند و نه الگوی مشخصی دارند.

برای نمونه، در صرف افعال گذشته، بسیاری از افعال به‌صورت بی‌قاعده صرف می‌شوند: go → went، eat → ate، see → saw در حالی که انتظار می‌رود مانند افعال باقاعده با اضافه‌کردن -ed تغییر کنند. این موضوع به‌تنهایی حفظ ده‌ها (و حتی صدها) فعل بی‌قاعده را ضروری می‌کند.

همچنین، جمع بستن واژگان هم همیشه از قاعده مشخصی پیروی نمی‌کند. مثلاً: child → children یا mouse → mice در حالی که زبان‌آموز انتظار دارد جمع آن‌ها صرفاً با -s ساخته شود، مثل book → books.

علاوه بر این، مواردی نظیر استثناء در تلفظ، کاربرد حروف اضافه (مثل in, on, at)، ترتیب صفات، یا تفاوت بین افعال مشابه (say, tell, speak, talk) باعث می‌شود که زبان‌آموزان دچار سردرگمی شوند.

وجود این همه استثناء در کنار فقدان منطق صریح برای یادگیری بسیاری از قواعد، یکی از مهم‌ترین عواملی‌ست که انگلیسی را در نگاه بسیاری «سخت» جلوه می‌دهد

تلفظ، لهجه و استرس واژگان

یکی از موانع مهم یادگیری زبان انگلیسی برای فارسی‌زبانان، مسئله تلفظ و لهجه است. برخلاف فارسی که تا حد زیادی از قاعده‌ی «بنویس همان‌طور که می‌خوانی» پیروی می‌کند، در انگلیسی تلفظ بسیاری از واژگان با شکل نوشتاری‌شان متفاوت است. این موضوع باعث می‌شود زبان‌آموزان نتوانند تنها با دیدن یک کلمه، تلفظ درست آن را حدس بزنند.

برای مثال، کلماتی مانند though، through، tough، thought همگی از لحاظ نوشتار شبیه‌اند، اما تلفظ‌هایی کاملاً متفاوت دارند. از طرفی کلماتی مثل read می‌توانند در زمان حال و گذشته تلفظ متفاوتی داشته باشند، بدون اینکه املایشان تغییر کند.

علاوه بر این، استرس یا تأکید در واژگان و جملات نقش بسیار مهمی در انتقال معنا دارد. کلمه‌ای مانند record اگر بر هجای اول تأکید شود، اسم (رِکورد) و اگر بر هجای دوم تأکید شود، فعل (رِکُرد) خواهد بود. چنین تفاوت‌هایی برای فارسی‌زبانان که در زبان مادری خود با چنین پدیده‌ای کمتر مواجه‌اند، گاهی گیج‌کننده و دشوار است.

همچنین، لهجه‌های متنوع (آمریکایی، بریتانیایی، استرالیایی و...) و تفاوت در تلفظ واژگان بین آن‌ها، کار را پیچیده‌تر می‌کند. زبان‌آموز ممکن است واژه‌ای را در یک فیلم آمریکایی به‌شکلی بشنود و همان واژه را در یک فایل صوتی بریتانیایی به‌نحوی دیگر، که همین باعث سردرگمی بیشتر می‌شود.

همه این عوامل باعث می‌شوند تا یادگیری تلفظ صحیح، درک شنیداری و صحبت‌کردن روان، برای فارسی‌زبانان به یکی از چالش‌های جدی در مسیر یادگیری انگلیسی تبدیل شود.

واژگان هم‌صدا، هم‌نوشت و گیج‌کننده!

یکی از چالش‌های جدی برای فارسی‌زبانان در یادگیری انگلیسی، واژگانی هستند که به‌شکل گیج‌کننده‌ای شبیه به هم تلفظ یا نوشته می‌شوند اما معنا و کاربرد متفاوتی دارند. این پدیده که در زبان انگلیسی بسیار رایج است، می‌تواند حتی برای زبان‌آموزان سطح پیشرفته هم مشکل‌ساز شود.

واژگان هم‌صدا (homophones) مانند:

  • their / there / they’re

  • two / to / too همگی به یک شکل تلفظ می‌شوند، اما کاربردهای بسیار متفاوتی دارند. انتخاب نادرست یکی از آن‌ها در جمله، نه‌تنها معنا را تغییر می‌دهد، بلکه باعث سوءتفاهم یا ضعف نگارشی می‌شود.

از طرف دیگر، واژگان هم‌نوشت (homographs) مانند:

  • lead (رهبری کردن) و lead (عنصر سرب)

  • wind (باد) و wind (پیچاندن) با وجود املای یکسان، تلفظ و معنی متفاوتی دارند، و تنها از طریق بافت جمله قابل درک‌اند.

همچنین برخی کلمات در انگلیسی، بسته به جایگاهشان در جمله، می‌توانند نقش‌های مختلفی داشته باشند. برای مثال:

  • book هم می‌تواند اسم باشد (کتاب) و هم فعل (رزرو کردن).

این پیچیدگی‌ها در واژگان، مخصوصاً برای زبان‌آموزانی که به دنبال تسلط در مکالمه و نوشتار هستند، به یک مانع ذهنی تبدیل می‌شود. آن‌ها مجبورند نه‌فقط معنا، بلکه کاربرد، تلفظ و نقش دستوری کلمات را نیز در نظر بگیرند.

در زبان فارسی، این سطح از ابهام در واژگان بسیار کمتر است، بنابراین ذهن فارسی‌زبان باید برای پذیرش و مدیریت این تفاوت‌ها، به‌مرور بازسازی شود. فرآیندی که هم زمان‌بر است و هم نیازمند تمرین زیاد.

تأثیر روان‌شناسی یادگیری و سیستم آموزشی

یادگیری هر زبان جدیدی، علاوه بر جنبه‌های فنی و ساختاری، تحت تأثیر عوامل روان‌شناسی و محیط آموزشی نیز قرار دارد. برای فارسی‌زبانان، این دو عامل نقش بسیار مهمی در دشواری یادگیری زبان انگلیسی ایفا می‌کنند.

ابتدا به مسئله روان‌شناسی نگاه کنیم: ترس از اشتباه کردن، اضطراب هنگام صحبت کردن، و احساس ناتوانی می‌تواند انگیزه یادگیری را کاهش دهد و فرآیند یادگیری را کند کند. بسیاری از زبان‌آموزان به‌خاطر فشارهای ذهنی، پیشرفت خود را کمتر از آنچه هست ارزیابی می‌کنند و گاهی حتی به کلی از ادامه مسیر منصرف می‌شوند.

از سوی دیگر، سیستم آموزشی سنتی در ایران که اغلب بر حفظیات، ترجمه متون و آموزش صرف قواعد بدون تمرین عملی تأکید دارد، فرصت کمی برای تمرین مکالمه، شنیداری و کاربرد زبان در موقعیت‌های واقعی فراهم می‌کند. این روش‌ها باعث می‌شود دانش‌آموزان صرفاً دانش نظری کسب کنند و نتوانند به‌راحتی از زبان در زندگی روزمره بهره ببرند.

همچنین، نبود انگیزه‌های کاربردی و هدفمند، نبود منابع متناسب با سطح و نیاز زبان‌آموز، و کمبود تعاملات زبانی واقعی، یادگیری را به تجربه‌ای خشک و غیرجذاب تبدیل می‌کند.

ترکیب این عوامل روانی و آموزشی باعث می‌شود حتی زبان‌آموزان با استعداد و علاقه‌مند، در مسیر یادگیری زبان انگلیسی با مشکلات جدی مواجه شوند و زبان را «سخت» بدانند.

آیا واقعاً انگلیسی سخت است؟ یا ما مسیر را اشتباه می‌رویم؟

پس از بررسی چالش‌ها و دلایل دشواری یادگیری زبان انگلیسی برای فارسی‌زبانان، این سؤال مطرح می‌شود: آیا واقعاً انگلیسی «سخت» است یا مشکل اصلی در روش‌ها و مسیر یادگیری ماست؟

واقعیت این است که زبان انگلیسی، با وجود پیچیدگی‌هایی که دارد، زبان نسبتاً منطقی و قابل دسترسی‌ای است. بسیاری از زبان‌آموزان موفق و حتی کسانی که زبان‌های بسیار متفاوتی را یاد گرفته‌اند، نشان داده‌اند که با رویکرد درست، انگیزه مناسب و منابع مناسب می‌توان این زبان را به خوبی یاد گرفت.

مسیر یادگیری اگر با تمرکز بر مکالمه عملی، گوش دادن به متون واقعی، تمرین مداوم و کاربرد در موقعیت‌های روزمره پیش برود، دشواری‌ها تا حد زیادی کاهش می‌یابد. در مقابل، روش‌های سنتی و خشک، که صرفاً بر حفظ قواعد و لغات تأکید دارند، می‌توانند احساس سردرگمی و ناامیدی را تشدید کنند.

بنابراین، مشکل اصلی در نحوه یادگیری است؛ نه خود زبان. اگر زبان‌آموزان مسیر یادگیری را با روش‌های مناسب، ابزارهای مدرن و نگرش مثبت دنبال کنند، انگلیسی به زبانی قابل‌فهم، کاربردی و حتی جذاب تبدیل می‌شود.

نتیجه گیری: بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی چیست؟

یکی از مهم‌ترین نکات در یادگیری زبان انگلیسی این است که یادگیری نباید به یک تجربه خشک و خسته‌کننده تبدیل شود. بهترین روش یادگیری، روشی است که در آن زبان‌آموز از فرایند یادگیری لذت ببرد، انگیزه‌اش حفظ شود و هر روز با اشتیاق بیشتری به سراغ زبان برود.

چون وقتی یادگیری زبان همراه با سرگرمی باشد، ذهن راحت‌تر مفاهیم را جذب می‌کند و حفظ آن‌ها آسان‌تر می‌شود. یکی از ابزارهای موفق در این زمینه، اپلیکیشن زبانشناس است که یادگیری زبان انگلیسی را به‌صورت بازی‌وار و جذاب ارائه می‌دهد. این اپلیکیشن با استفاده از داستان‌های صوتی، فیلم، پادکست و تمرین‌های تعاملی، زبان‌آموز را در محیطی طبیعی و پرانرژی قرار می‌دهد تا زبان را مانند یک تجربه واقعی زندگی کند، نه صرفاً حفظ قواعد و لغات.

این نوع یادگیری بر اساس سرگرمی باعث می‌شود زبان‌آموز به صورت ناخودآگاه مهارت‌های شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتن را تقویت کند و فرآیند یادگیری بسیار موثر و پایدار شود.

پس کلید موفقیت در یادگیری انگلیسی، یافتن روش‌هایی است که یادگیری را برای شما لذت‌بخش و جذاب کنند؛ رویکردی که زبانشناس آن را به خوبی پیاده کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید