کلمهی cute تو زبان انگلیسی بین انگلیسی زبانها و حتی زبانآموزان کلمهی پرکاربردیه، اما ممکنه معنیای که تو دیکشنریهای فارسی ازش موجوده، نتونه به قدر کافی و درست راهنماییمون کنه و تو پروسهی یادگیری زبان مارو دچار اشتباه کنه.
یکی از معانیای که دیکشنریهای فارسی برای کلمهی cute به ما ارائه میدن، واژهی «بانمک» هستش. که این ممکنه ما فارسیزبانها رو گمراه کنه و فکر کنیم این کلمه معنی خندهدار و شوخطبع هم میده. درحالیکه cute صرفا به معنی تو دل برو، ناز و جذاب هستش.
تو این ویدئو به همین موضوع پرداختم و همچنین چندتا کلمه برای توصیف شخص بانمک و شوخطبع بهتون یاد میدم:
📕 واژه Cute به معنی بانمک نیست (حداقل از لحاظ شوخطبع بودن).
حالا بریم چندتا مثال برای همین کلمه ببینیم:
His baby brother is really cute.
برادر کوچولوش خیلی نازه.
He thinks it’s cute to misbehave, but it’s not.
اون فکر میکنه که بدرفتاری کردن جذابه، اما نیست.
حالا مسئلهی اصلی: معادل انگلیسی کلمهی شوخطبع چیه؟
چطوری به یه نفر بگیم: خیلی بانمک و شوخ طبع و کلا کامبیز کشاورزی؟! :))
با این چهار تا کلمه:
📕FUNNY
یکی از صفاتی که میتونی استفاده کنی همینه. به طرف بگی: funny.
یعنی خیلی شوخ طبعی. آدمو میخندونی…
Adam is super funny.
آدام خیلی شوخ طبعه.
📕HILARIOUS
این یه سطح از funny بالاتره. یعنی دیگه از خنده اشکم در اومد. خشتکم دریده شد…
He didn’t like the film at all – I thought it was hilarious.
اصلا از فیلم خوشش نیومد، من فکر کردم تهه خنده بود.
📕TO BE A RIOT
خب این هم بسته به قالب میتونه مفهوم تهه خنده رو داشته باشه. مثلا یه نفر خیلی شوخطبع باشه میتونی اینو بگی. یعنی هر موقع این یارو رو میبینی اشکت در میاد اینقدر که باحاله.
I met Mike’s brother for the first time – he’s a riot.
من داداش مایک رو برای بار اول دیدم، طرف عجب دلقکی بود. (تو گیلکی معادل دقیقش میشه همون ماسکا 😂)
📕ENTERTAINING
این مستقیما مفهوم خنده دار بودن نداره. بیشتر خوش گذروندنه. ولی خب بخشیش به خنده هم مربوطه. پس بسته به قالب از این هم میتونی استفاده کنی.
Joe’s father is super entertaining.
بابای جو خیلی فانه. .(آدمی که باهاش خوشمیگذره)
🔥 توام میتونی یه نمونه بنویسی تو کامنتها؟