خرگوش سخاوتمند
آموزش رایگان زبان انگلیسی > دوره: داستانهای بچگانه / فصل: بسته ی پنجم / داستان انگلیسی: خرگوش سخاوتمندسرفصل های مهم
خرگوش سخاوتمند
توضیح مختصر
داستان کوتاه انگلیسی خرگوش سخاوتمند در رابطه با خرگوش باهوشی است که خانهای بسیار عالی طراحی کرده بود که در یک زمستان سخت از گزند طوفان و سیل در امان ماند. این خرگوش در آن زمستان به حیوانات زیادی در خانهی خود پناه داده بود که این حیوانات در بهار بعدی باعث نجات جانش شدند.
- سطح سخت
دانلود اپلیکیشن «زبانشناس»
این داستان انگلیسی را میتوانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زبانشناس» بخوانید
راهنمای خواندن این داستان انگلیسی
نکته اول:
ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید. اما برای یادگیری زبان انگلیسی بایستی تکنیکهای سایه و استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی نمایید.
نکته دوم:
اگر سطح این داستان مناسب شما نبود، میتوانید به بخش داستان کوتاه انگلیسی وبسایت زبانشناس مراجعه کرده و داستان دیگری انتخاب نمایید.
فایل ویدیویی
متن انگلیسی داستان انگلیسی
The Full Warren
Once, a rabbit built a fantastic warren , where he lived very happily. He had designed it so well that, when a great rainstorm came - which flooded nearly the whole wood, and the homes of many animals - his remained untouched .
Soon, one after another, the homeless animals came to his door, asking if they could spend that winter with him, in his warren. He invited each visitor in, and gradually the warren filled up until there was no room left. This discomfort didn’t bother the rabbit, because he felt he was being generous .
One day in spring, when all the animals had returned to their old homes, the rabbit was hopping along so absent-mindedly that he didn’t realise that a lynx was lying in wait for him. One of the animals who had spent the winter in the rabbit’s warren saw this, and warned the rabbit just in time, shouting an invite to the rabbit to quickly take shelter in his home.
The lynx destroyed that home, but the rabbit managed to escape and run to hide in the home of another friend. For a whole day, the lynx followed the rabbit from burrow to burrow , from cave to cave ; but the rabbit always managed to save his skin, helped all the time by the friends he had offered shelter to in the winter.
He felt enormously happy, not only for having escaped the lynx, but also at having made so many friends in the forest, thanks to his own original generosity.
ترجمهی داستان انگلیسی
خرگوش سخاوتمند
روزی روزگاری خرگوشی یک خانهی خارقالعاده ساخت که در آن با خوشحالی زندگی میکرد. او آنچنان عالی خانهاش را طراحی کرده بود که وقتی یک طوفان بزرگ آمد، که تقریباً همهی جنگل را سیل فراگرفت، و موجب آبگرفتگی خانهی خیلی از حیوانات شد، خانهی او دستنخورده باقی ماند.
بهزودی، حیوانات بیخانمان، یکی پس از دیگری، به در خانهی وی آمدند و از وی درخواست کردند که آیا میتوانند آن زمستان را در خانهی وی بمانندیا نه. او هر ملاقاتکنندهای را به داخل دعوت کرد و رفتهرفته خانه پر شد تا جایی که هیچ اتاق خالی نمانده بود. این رنج مشقت اصلاً خرگوش را ناراحت نکرد، زیرا او احساس میکرد که بخشنده است.
یک روز در بهار وقتی همهی حیوانات به خانههای خود برگشته بودند، خرگوش داشت در طول مسیری بی فکرانه اینوروآنور میجهید، که متوجه نشد که یک سیاهگوش به انتظار وی نشسته بود. یکی از حیواناتی که زمستان را در خانهی خرگوش سپری کرده بود این قضیه را دید و درست بهموقع به خرگوش هشدار داد و با داد زدن خرگوش را دعوت کرد که بهسرعت در خانهی وی پناه بگیرد.
سیاهگوش آن خانه را ویران کرد، اما خرگوش موفق شد که بگریزد و بدود تا در خانهی دوست دیگری پناه بگیرد. در طول آن روز، سیاهگوش از لانهای به لانهی دیگر، از غاری به غار دیگر، به تعقیب خرگوش پرداخت. اما خرگوش هر بار، با کمک تمامی دوستانی که در زمستان به آنها پناه داده بود، موفق میشد که جان خودش را حفظ کند.
او فوقالعاده احساس خوشحالی میکرد. نهتنها به خاطر اینکه از دست سیاهگوش فرار کرده بود، بلکه به خاطر اینکه به خاطر بخشش خود، دوستان زیادی را در جنگل برای خود درست کرده بود.
لغات مهم:
Fantastic: خارقالعاده
Warren: جای نگاهداری خرگوش و جانوران دیگر
Flooded: سیل گرفتن، آبگرفتگی
Untouched: دستنخورده
Gradually: رفتهرفته
Discomfort: زحمت و سختی
Bother: اذیت کردن
Generous: بخشنده
Hopping: جهیدن
Absent-mindedly: بی فکرانه
Warn: هشدار دادن
Take shelter: پناه گرفتن
Destroy: ویران کردن
Manage: موفق شدن
Escape: گریختن
Burrow: لانه
Cave: غار
Enormously: فوقالعاده