جمع quest در زبان انگلیسی quests است. quest بهمعنای جستوجوی طولانی و دشوار برای چیزی یا در بعضی موضوعات بهمعنای ماموریت است. به مثالهای زیر و معانی آنها دقت کنید:
"In the world of online gaming, completing quests is the primary way to earn experience points and level up your character."
«در دنیای بازیهای آنلاین، تکمیل ماموریتها راه اصلی برای کسب امتیاز تجربه و ارتقای شخصیت شما است.»
He completed all the quests in the game and unlocked the secret ending.
او تمام ماموریتهای بازی را تکمیل کرد و قفل پایان مخفی را باز کرد.
She was looking for new quests to challenge herself and learn new skills.
او بهدنبال ماموریتهای جدید برای به چالش کشیدن خود و یادگیری مهارتهای جدید بود.
They had to abandon their quests when the storm hit the island.
زمانی که طوفان به جزیره رسید، آنها مجبور شدند جستوجوی خود را رها کنند.
کلمهی Quest همچنین میتواند بهعنوان فعل به کار رود و بهمعنای جستوجو کردن یا تلاش کردن برای چیزی باشد. به مثالهای زیر و معانی آنها دقت کنید:
She quested for knowledge all her life.
او در تمام زندگی خود به دنبال دانش بود.
The dogs quested the trail of the fox.
سگها ردپای روباه را جستوجو کردند.
در این مطلب به بررسی جمع کلمهی quest یعنی quests پرداختیم. این کلمه و جمع آن کاربردهای زیادی در مکالمههای روزمره و تخصصی دارد. از این رو میتوانید با آن جملههای جذابی بسازید و مکالمههای هیجانانگیزی را شکل دهید. این فرصت ارزشمند برای یادگیری کلمهی quests و تسلط بر آن را از دست ندهید.