گذشته agree چه می‌شود؟

گذشته agree در زبان انگلیسی «agreed» است. با قرار دادن یک ed در انتهای agree می‌توانید گذشته‌ی آن را به دست آورید.

گذشته agree در زبان انگلیسی «agreed» است. با قرار دادن یک ed در انتهای agree می‌توانید گذشته‌ی آن را به دست آورید. agree در زبان فارسی به‌صورت «موافق بودن»، «با هم تطابق داشتن» و «نساختن یا ساختن خوراک به کسی» معنی می‌شود. برای درک بهتر گذشته‌ی فعل agree به مثال‌ها و توضیحاتی که در ادامه آورده می‌شوند، توجه کنید:

I agree with you.

من با شما موافقم. (زمان حال ساده)

I agreed with you.

من با شما موافق بودم. (زمان گذشته ساده)

گذشته‌ی فعل agree در جملات منفی، سوالی و پاسخ‌های کوتاه

گذشته‌ی فعل agree را می‌توان در انواع جملات منفی، سوالی و پاسخ‌های کوتاه به کار برد. برای ساختن جملات منفی، کافی است بعد از فاعل و قبل از فعل، کلمه‌ی not را قرار دهیم. به مثال‌های زیر دقت کنید:

She agrees with me.

او با من موافق است. (زمان حال ساده)

She does not agree with me.

او با من موافق نیست. (زمان حال ساده‌ی منفی)

She agreed with me.

او با من موافق بود. (زمان گذشته‌ی ساده)

She did not agree with me.

او با من موافق نبود. (زمان گذشته‌ی ساده منفی)

برای ساختن جملات سوالی، کافی است در حالت حال ساده، کلمه‌ی do را قبل از فاعل و در حالت گذشته‌ی ساده، کلمه‌ی did را قبل از فاعل قرار دهیم. برای درک بهتر این موضوع به مثال‌های زیر توجه کنید:

You agree with him.

شما با او موافقید. (زمان حال ساده)

Do you agree with him?

آیا شما با او موافق هستید؟ (حال ساده‌ی سوالی)

You agreed with him.

شما با او موافق بودید. (گذشته‌ی ساده)

Did you agree with him?

آیا با او موافق بودید؟ (گذشته‌ی ساده‌ی سوالی)

برای پاسخ دادن به جملات سوالی، می‌توان از پاسخ‌های کوتاه استفاده کرد. برای پاسخ مثبت، کافی است بگوییم Yes و بعد از آن فاعل و کلمه‌ی do یا did را بسته به زمان جمله بیاوریم. برای پاسخ منفی، کافی است بگوییم No و بعد از آن فاعل و کلمه‌ی do not یا did not را بسته به زمان جمله قرار دهیم. به مثال‌های زیر دقت کنید:

Do you agree with him?

آیا شما با او موافق هستید؟ (حال ساده سوالی)

Yes, I do. No, I do not.

بله، هستم. نه، نیستم. (پاسخ کوتاه)

Did you agree with him?

آیا با او موافق بودید؟ (گذشته‌ی ساده‌ی سوالی)

Yes, I did. No, I did not.

بله، بودم. نه، نبودم. (پاسخ کوتاه)

گذشته‌ی agree و همراهی آن با قیدهای زمان مختلف

گذشته‌ی فعل agree را می‌توان با قیدهای زمان مختلف همراه کرد تا زمان وقوع عمل را دقیق‌تر نشان دهیم. برخی از قیدهای زمان رایج در زبان انگلیسی عبارت‌اند از: «yesterday» به‌معنی «دیروز»، «week month ،year» به‌معنی «سال گذشته، ماه، هفته»، «ago» به‌معنی «پیش، قبل» و «in 2020» به‌معنی «در سال ۲۰۲۰». می‌توانید از قیدهای دیگر نیز استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

He agrees with her now.

اکنون با او موافق است. (حال ساده)

He agreed with her yesterday.

دیروز با او موافق بود. (گذشته‌ی ساده)

They agree with us today.

آن‌ها امروز با ما موافق‌اند. (حال ساده)

They agreed with us last week.

آن‌ها هفته‌ی گذشته با ما به توافق رسیدند. (گذشته‌ی ساده با قید last week)

گذشته‌ی فعل agree و حروف ربط

گذشته‌ی فعل agree را می‌توان با حروف ربط مختلف همراه کرد تا رابطه‌ی علت و معلول، شرط، هدف، نتیجه و... را بین دو جمله بیان کنیم. برخی از حروف ربط رایج در زبان انگلیسی عبارت‌اند از: «because» به‌معنی «چون»، «if» به‌معنی «اگر»، «so that» به‌معنی «به‌طوری‌که» و «therefore»، به.معنی «از این رو» و...

به مثال‌های زیر توجه کنید:

He agreed to help me because he was my friend.

او قبول کرد که به من کمک کند زیرا او دوست من بود. (گذشته‌ی ساده با حرف ربط because)

If you agreed to go with me, I would buy you a ticket.

اگر تو قبول می‌کردی با من بروی، برایت بلیت می‌خریدم. (گذشته‌ی ساده با حرف ربط if)

She agreed to lend me some money so that I could pay my rent.

او قبول کرد که مقداری پول به من قرض دهد تا بتوانم اجاره‌ی خانه‌ام را بپردازم. (گذشته‌ی ساده با حرف ربط so that)

They agreed to work together, therefore they achieved their goal.

آن‌ها توافق کردند که با هم کار کنند؛ بنابراین به هدف خود رسیدند. (گذشته‌ی ساده با حرف ربط therefore)

گذشته فعل agree را می‌توان با قیدهای تکرار مختلف همراه کرد تا تعداد دفعات انجام عمل را نشان دهیم. برخی از قیدهای تکرار رایج در زبان انگلیسی عبارت‌اند از: «always» به‌معنی «همیشه»، «often» به‌معنی «اغلب»، «sometimes» به‌معنی «گاهی»، «never» به‌معنی «هرگز»، «once» به‌معنی «یکبار» و «twice» به‌معنی «دو بار». قیدهای دیگر را نیز می‌توان استفاده کرد. به مثال‌های زیر دقت کنید:

She always agreed with her teacher.

او همیشه با معلمش موافق بود. (گذشته‌ی ساده با قید always)

He often agreed to do the chores.

او اغلب قبول می‌کرد که کارهای خانه را انجام دهد. (گذشته‌س ساده با قید often)

They sometimes agreed to play chess.

آن‌ها گاهی قبول می‌کردند که شطرنج بازی کنند. (گذشته‌ی ساده با قید sometimes)

I never agreed to lie for him.

من هرگز قبول نکردم که به‌خاطر او دروغ بگویم. (گذشته‌ی ساده با قید never)

We agreed to meet once a week.

قرار گذاشتیم هفته‌ای یک بار همدیگر را ببینیم. (گذشته‌ی ساده با قید once)

You agreed to call me twice a day.

قبول کردی روزی دو بار با من تماس بگیری. (گذشته‌ی ساده با قید twice)

منفی و سوالی کردن گذشته agree در جملات مجهول

گذشته‌ی فعل agree را می‌توان به‌صورت منفی و سوالی در جملات مجهول به کار برد. برای ساختن جملات مجهول، کافی است از فعل to be به‌همراه شکل سوم فعل agree استفاده کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

The contract was agreed by both parties.

این قرارداد مورد توافق دو طرف قرار گرفت. (جمله‌ی مجهول مثبت)

The contract was not agreed by both parties.

این قرارداد مورد توافق دو طرف قرار نگرفت. (جمله‌ی مجهول منفی)

Was the contract agreed by both parties?

آیا قرارداد توسط هر دو طرف تایید شد؟ (جمله‌ی مجهول سوالی)

گذشته فعل agree را می‌توان به‌صورت گذشته‌ی کامل (past perfect) و گذشته‌ی استمراری (past continuous) نیز به کار برد. برای ساختن past perfect، کافی است از had به‌همراه شکل سوم فعل agree استفاده کنیم. برای ساختن past continuous، کافی است از was/were به‌همراه حالت ingدار فعل agree استفاده کنیم. به مثال‌های زیر دقت کنید:

She had agreed to marry him before she met me.

قبل از اینکه با من آشنا شود حاضر شده بود با او ازدواج کند. (past perfect)

He was agreeing to everything she said.

با تمام حرف‌های او موافق بود. (past continuous)

گذشته فعل agree را می‌توان با اسم‌ها، صفت‌ها، قیدها و حرف‌های اضافه‌ی مختلف ترکیب کرد تا معنای جمله را تغییر دهیم. برخی از ترکیبات رایج در زبان انگلیسی عبارت‌اند از:

Agree on something.

در مورد چیزی توافق کردن.

Agree with someone.

با کسی موافق بودن.

Agree to do something.

قبول کردن انجام چیزی.

Agree that.

موافق باشید که...

Agree wholeheartedly.

با تمام وجود موافقم.

Agree reluctantly.

با اکراه موافقم یا به‌زور موافقم.

به مثال‌های زیر دقت کنید:

They agreed on the price.

بر سر قیمت توافق کردند. (گذشته‌ی ساده با حرف اضافه on)

I agreed with her opinion.

من با نظر او موافق بودم. (گذشته‌ی ساده با حرف اضافه with)

He agreed to pay the bill.

او با پرداخت صورت‌حساب موافقت کرد. (گذشته‌ی ساده با حرف اضافه‌ی to)

She agreed that he was right.

او قبول کرد که حق با او بود. (گذشته‌ی ساده با حرف اضافه‌ی that)

We agreed wholeheartedly with the decision.

ما از صمیم قلب با این تصمیم موافق بودیم. (گذشته‌ی ساده با قید wholeheartedly)

You agreed reluctantly to join us.

شما با اکراه موافقت کردید که به ما بپیوندید. (گذشته‌ی ساده با قید reluctantly)