گذشته کلمه «am» در انگلیسی «was» است. این کلمه یک فعل کمکی است که برای بیان حالت بودن یا وجود داشتن در زمان حال استفاده می شود. معنی فعل am در زبان فارسی «هستم» است. برای درک بهتر گذشته فعل am به ادامه مطلب و مثالهای مهمی که آورده شدهاند، توجه کنید:
I am a student.
من یک دانشآموز هستم.
He is my friend.
او دوست من است.
She is happy.
او خوشحال است.
برای بیان گذشته این کلمه، ما باید از شکل گذشته فعل to be استفاده کنیم. شکل گذشته فعل to be برای فاعلهای مختلف متفاوت است. به اطلاعات مهم موجود در مطلب زیر دقت کنید و آن را به خوبی یاد بگیرید:
فاعل: I
شکل گذشته فعل Was
فاعل: You
شکل گذشته فعل Were
فاعل: He
شکل گذشته فعل Was
فاعل: She
شکل گذشته فعل Was
فاعل: It
شکل گذشته فعل was
فاعل: We
شکل گذشته فعل Were
فاعل: They
شکل گذشته فعل Were
پس از اینکه شکل گذشته فعل to be را برای فاعل مورد نظر پیدا کردیم، میتوانیم با استفاده از آن جملات گذشته را بسازیم. برای مثال:
I was a student.
من یک دانشآموز بودم.
He was my friend.
او دوست من بود.
She was happy.
او خوشحال بود.
ساختارهای مختلف برای گذشته کلمه am
گذشته کلمه am را میتوانیم در ساختارهای مختلف نیز به کار ببریم. برخی از این ساختارها عبارتاند از:
گذشته ساده (Simple Past)
گذشته ساده، برای بیان عمل یا حالتی که در گذشته رخ داده و تمام شده است، استفاده میشود. به مثالهای زیر دقت کنید:
I was at home yesterday.
من دیروز در خانه بودم.
He was not there when I arrived.
او وقتی که من رسیدم آنجا نبود.
She was very tired after the trip.
او بعد از سفر خیلی خسته بود.
گذشته استمراری (Past Continuous)
گذشته استمراری، برای بیان عمل یا حالتی که در گذشته در حال انجام بوده است به کار میرود. برای ساختن این زمان، ما علاوه بر شکل گذشته فعل to be، نیاز به ing دار و form of the main verb داریم. برای مثال:
I was studying when you called me.
وقتی که تو به من زنگ زدی، من در حال مطالعه بودم.
He was working hard for the exam.
او سخت برای امتحان کار میکرد.
She was singing a song in the shower.
او در حال خواندن یک آهنگ در حمام بود.
گذشته کامل (Past Perfect)
از گذشته کامل برای بیان عمل یا حالتی که در گذشته، قبل از عمل یا حالت دیگر رخ داده است، استفاده میشود. برای ساختن این زمان، ما به علاوه شکل گذشته فعل to be، نیاز به past participle of the main verb نیز داریم. به مثالهای زیر توجه کنید:
I had been to Paris before I moved to London.
من قبل از اینکه به لندن نقل مکان کنم، به پاریس رفته بودم.
He had been a teacher before he became a writer.
او قبل از اینکه نویسنده شود، معلم بوده است.
She had been married twice before she met him.
او (ضمیر مونث و مفرد) قبل از اینکه با او آشنا شود، دو بار ازدواج کرده بود.
گذشته کامل استمراری (Past Perfect Continuous)
گذشته کامل استمرار برای بیان عمل یا حالتی که در گذشته شروع شده و تا زمان دیگری در گذشته ادامه داشته است، به کار میرود. برای ساختن این زمان، ما علاوه بر شکل گذشته فعل to be، به گزینههای زیر نیاز داریم:
Ing
Been
form of the main verb
برای درک بهتر این موضوع به مثالهای زیر توجه کنید:
I had been waiting for an hour when he finally arrived.
یک ساعت بود منتظر بودم که بالاخره رسید.
He had been playing soccer since he was five years old.
او از پنج سالگی فوتبال بازی میکرد.
She had been living in that house for ten years before she sold it.
ده سال قبل از فروش آن خانه، او در آن خانه زندگی میکرد.
چطور سوالی کنیم؟
برای سوالی کردن در زمان گذشته، ما باید شکل گذشته فعل to be را قبل از فاعل قرار دهیم. برای مثال:
Were you at home yesterday?
آیا دیروز در خانه بودید؟
Was he your friend?
آیا او دوست شما بود؟
Was she happy?
آیا او خوشحال بود؟
چطور میتوانیم در زمان گذشته منفی کنیم؟
برای منفی کردن در زمان گذشته، ما باید not را بعد از شکل گذشته فعل to be قرار دهیم. برای درک بهتر این موضوع به مثالهای ساده زیر توجه کنید:
I was not at home yesterday.
من دیروز در خانه نبودم.
He was not my friend.
او دوست من نبود.
She was not happy.
او خوشحال نبود.
ما میتوانیم از کلماتی مانند ago, yesterday, last week, in 2020 و غیره برای بیان زمان گذشته استفاده کنیم. برای مثال:
I was in Paris two years ago.
من دو سال پیش در پاریس بودم.
He was sick yesterday.
او دیروز بیمار بود.
She was born in 2020.
او در سال ۲۰۲۰ به دنیا آمد.
ما میتوانیم از کلماتی مانند when, while, before, after و غیره برای اتصال جملات گذشته استفاده کنیم. برای مثال:
I was studying when you called me.
من در حال مطالعه بودم، وقتی که تو به من زنگ زدی.
He was working while she was sleeping.
او در حالی که او (مونث) خواب بود، کار میکرد.
She had been married before she met him.
او (مونث) قبل از اینکه با او آشنا شود، ازدواج کرده بود.