گذشته die در زبان انگلیسی «died» است. مصدر آن «to die» و حالت سوم فعل «died» است. این فعل بهصورت «مردن»، «بسیار مشتاق چیزی بودن»، «از کار افتادن» و… ترجمه میشود. این فعل در زمانهای مختلف به شکلهای مختلفی تغییر میکند. در زیر توضیحات و مثالهایی را برای هر زمان ارائه میدهیم تا بهتر با گذشته die آشنا شوید. همراه ما باشید.
زمان حال ساده
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در زمان حال رخ میدهد یا بهصورت عادت یا واقعیت عمومی است. فعل die در زمان حال ساده بهصورت die برای فاعلهای I, you, we, they و بهصورت dies برای فاعلهای he, she, it میآید. برای سوالی کردن از کلمات کمکی do و does در ابتدای جمله استفاده میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
He dies of a heart attack.
او بر اثر سکته قلبی میمیرد.
They die every day in wars.
آنها هر روز در جنگها میمیرند.
She does not die easily.
او بهراحتی نمیمیرد.
زمان گذشتهی ساده
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در گذشته رخ داده و تمام شده است. فعل die در زمان گذشتهی ساده بهصورت died برای همهی فاعلها میآید. برای سوال کردن از فعل کمکی did در ابتدای جمله استفاده میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
She died last night.
او دیشب فوت کرد.
They died in a car accident.
آنها در یک تصادف خودرو مردند.
Did he die peacefully?
آیا او در آرامش مرد؟
I did not die, I survived.
من نمردم، زنده ماندم.
زمان گذشتهی استمراری
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در گذشته در حال انجام بوده و با عمل دیگر قطع شده است. فعل die در زمان گذشتهی استمراری بهصورت dying برای همهی فاعلها میآید و با کلمات کمکی was و were همراه میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
He was dying when the ambulance arrived.
او در حال مرگ بود که آمبولانس رسید.
They were dying of hunger and thirst.
آنها داشتند از گرسنگی و تشنگی میمردند.
Were you dying to see me?
آیا مشتاق دیدن من بودی؟
She was not dying, she was pretending.
او در حال مردن نبود؛ تظاهر میکرد.
زمان گذشتهی کامل استمراری
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در گذشته قبل از عمل دیگری در حال انجام بوده است. فعل die در زمان گذشتهی کامل استمراری بهصورت dying برای همهی فاعلها میآید و با کلمات کمکی had been همراه میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
He had been dying for a long time before he finally passed away.
او مدتها بود که در حال مرگ بود تا اینکه بالاخره از دنیا رفت.
Had she been dying of cancer?
آیا او بر اثر سرطان در حال مردن بود؟
I had not been dying, I had been living.
من نمیمردم، زندگی میکردم.
زمان گذشتهی کامل
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در گذشته قبل از عمل دیگری رخ داده و تمام شده است. فعل die در زمان گذشتهی کامل بهصورت died برای همهی فاعلها میآید و با کلمهی کمکی had همراه میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
He had died by the time I got there.
وقتی من به آنجا رسیدم او مرده بود.
They had died before the war ended.
آنها قبل از پایان جنگ مرده بودند.
Had you died in your dream?
آیا در خوابتان مرده بودید؟
She had not died, she had escaped.
او نمرده بود، فرار کرده بود.
زمان آینده در گذشته
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در گذشته قصد داشتهاید یا پیشبینی میکردید که در آینده رخ دهد. فعل die در زمان آینده در گذشته بهصورت die برای همهی فاعلها میآید و با فعل کمکی would همراه میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
He thought he would die the next day.
فکر میکرد روز بعد خواهد مرد.
They said they would die for their country.
آنها گفتند که باید برای کشورشان جان میدهند.
Would you die for me?
برای من میمیری؟
She didn't know she would not die.
او نمیدانست که نخواهد مرد.
زمان شرطی نوع دوم
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در حال حاضر یا در آینده، غیرواقعی یا غیرممکن است. فعل die در زمان شرطی نوع دوم بهصورت die برای همهی فاعلها میآید و با کلمهی کمکی would همراه میشود. برای بیان قسمت شرطی جمله، از کلمهی کمکی were برای همهی فاعلها و فعل ساده استفاده میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
If I were you, I would not die for him.
من اگه جای تو بودم براش نمیمردم.
They would die if they saw a ghost.
آنها اگر روح میدیدند میمردند.
Would he die if he ate this?
آیا اگر او این را میخورد میمرد؟
She would not die even if she jumped from the roof.
او حتی اگر از پشتبام میپرید هم نمیمرد.
زمان گذشتهی مجهول
این زمان برای بیان عمل یا وضعیتی است که در گذشته رخ داده و تمام شده است؛ اما فاعل آن مشخص نیست یا موردتوجه نیست. فعل die در زمان گذشتهی مجهول بهصورت died برای همهی فاعلها میآید و با کلمات کمکی was و were همراه میشود. برخی از مثالها عبارتاند از:
He was killed by a bullet.
او با گلوله کشته شد.
They were died in a fire.
آنها در آتش مردند.
Was she died by poison?
آیا او توسط سم از دنیا رفت؟
I was not died, I was saved.
من نمردم، نجات یافتم.
سوالی کردن گذشته die
برای سوالی کردن گذشته die میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید. برخی از روشها و مثالهای آنها عبارتاند از:
استفاده از کلمات پرسشی
میتوانید با قرار دادن کلمات پرسشی مانند who, what, when, where, why, how در ابتدای جمله، یک جملهی سوالی بسازید. برای مثال:
Who died in the plane crash?
چه کسی در سانحهی هواپیما فوت کرد؟
What died in the forest fire?
چه چیزی در آتشسوزی جنگل کشته شد؟
When did he die?
او کی فوت کرد؟
Where did they die?
آنها کجا مردند؟
Why did she die?
او چرا فوت کرد؟
How did you die?
تو چطور مردی؟
استفاده از فعلهای کمکی
میتوانید با قرار دادن فعلهای کمکی مانند do, did, does, can, could, would, should در ابتدای جمله، جملهی سوالی خود را بسازید. باید دقت کنید که بسته به زمان و شکل فعل، فعل کمکی مناسب را انتخاب کنید. برای مثال:
Do you want to die?
آیا میخواهید بمیرید؟
Did he die in the war?
آیا او در جنگ جان باخته است؟
Does she know he died?
آیا میداند که او فوت کرده است؟
Can you die from a snake bite?
آیا میتوانید از نیش مار بمیرید؟
Could they die from laughter?
آیا ممکن است از خنده بمیرند؟
Would you die for me?
آیا برای من میمیری؟
استفاده از عبارات پرسشی
میتوانید با قرار دادن عبارات پرسشی مانند what if, what about, how about در ابتدای جمله، جملهی سوالی خود را بسازید. این عبارات برای بحث یا پیشنهاد در مورد شرایط فرضی یا واقعی استفاده میشود. برای مثال:
What if you died tomorrow?
چه اتفاقی میافتد اگر فردا بمیرید؟ یا (اگه فردا بمیری چی؟)
What about the people who died in the earthquake?
چه خبر از آنهایی که در زلزله فوت کردند؟ یا (در مورد افرادی که در زلزله جان باختند چطور؟)
How about the animals that died in the zoo?
در مورد حیواناتی که در باغوحش مردند چطور؟
در این مقاله گذشته die را در زمانهای مختلف بررسی کردیم. با تمرین و تکرار مطالبی که آورده شد میتوانید در استفاده از فعل die و گذشتهی آن به تسلط برسید و بهصورت اصولی در جملهبندیهای خود از آن استفاده کنید.