گذشته hit در زبان انگلیسی «hit» است. مصدر آن «to hit» و حالت سوم فعل «hit» است. این فعل یک فعل بیقاعده است و در زبان فارسی بهصورت «زدن»، «تحت تاثیر قرار دادن»، «رسیدن»، «اصابت کردن»، «به ذهن خطور کردن»، «حمله کردن»، «مواجه شدن»، «بازدید»، «ضربه» و «قتل» ترجمه میشود. در ادامه گذشته hit را در زمانهای مختلف با هم بررسی میکنیم.
زمان حال ساده
در این زمان، فعل hit برای همه فاعلها به جز he/she/it بدون تغییر باقی میماند. برای he/she/it، حرف s به انتهای فعل اضافه میشود. این زمان برای بیان یک واقعیت یا عادت استفاده میشود. به جملههای زیر و معانی آنها دقت کنید:
I hit the ball with my bat.
با چوبم به توپ ضربه زدم.
You hit the target every time.
تو هر بار به هدف میزنی.
He hits the snooze button every morning.
او هر صبح دکمهی تعویق زنگ را فعال میکند.
We hit the road at dawn.
سحر به جاده زدیم.
You hit the jackpot last night.
شما دیشب خوششانس بودید.
They hit the gym three times a week.
آنها سه بار در هفته به باشگاه میروند.
زمان گذشتهی ساده
در این زمان، فعل hit برای همهی فاعلها بدون تغییر باقی میماند. این زمان برای بیان یک فعالیت تکمیل شده در گذشته استفاده میشود. برای مثال:
I hit the wall with my fist.
من با مشت به دیوار زدم. (ضربه زدم.)
You hit a deer on your way home.
تو در راه خانه به گوزن برخورد کردی.
He hit a home run in the game.
او در بازی گل زد. یا (او در این بازی موفق عمل کرد.)
We hit a new record in sales.
ما رکورد جدیدی در فروش داشتیم. یا (ما رکورد جدیدی در فروش زدیم.)
They hit rock bottom after losing their jobs.
آنها پس از از دست دادن شغل خود به پایینترین سطح خود رسیدند.
زمان گذشتهی استمراری
در این زمان، فعل be بهصورت was/were به.علاوهی حالت ingدار فعل، یعنی hitting، استفاده میشود. این زمان برای بیان یک فعالیت در حال انجام در گذشته مورد استفاده قرار میگیرد. اغلب، این زمان برای تعیین صحنه برای یک عمل دیگر استفاده میشود. برای مثال:
I was hitting the books when you called me.
من داشتم درس میخواندم وقتی تو به من زنگ زدی.
You were hitting the slopes when it started to snow.
تو داشتی اسکی میرفتی وقتی برف شروع به باریدن کرد.
He was hitting on her when her boyfriend showed up.
وقتی دوست پسرش ظاهر شد، داشت با او حرف میزد.
We were hitting the shops when we saw a fire.
ما داشتیم فروشگاهها را میگشتیم که یک حریق را مشاهده کردیم.
You were hitting the nail on the head when you said that.
تو دقیقا درست میگفتی وقتی اون رو گفتی.
They were hitting each other when the teacher came in.
داشتند همدیگر را میزدند که معلم وارد شد.
زمان گذشتهی کامل استمراری
در این زمان، فعل have بهصورت had بهعلاوهی been و حالت ing دار فعل، یعنی hitting، استفاده میشود. این زمان برای نشان دادن اینکه یک فعالیت در حال انجام در گذشته به پایان رسیده است، استفاده میشود. برای مثال:
I had been hitting the drums for two hours before I got tired.
قبل از اینکه خسته شوم دو ساعتی بود که به طبل میزدم.
You had been hitting your head against the wall for a long time before you found the solution.
تو قبل از اینکه راهحل را پیدا کنی، مدت زمان زیادی داشتی سر خود را به دیوار میکوبیدی.
He had been hitting the gym for six months before he saw any results.
او قبل از اینکه نتیجهای ببیند شش ماه داشت باشگاه میرفت.
We had been hitting the road for hours before we reached our destination.
ما ساعتها قبل از رسیدن به مقصد در جاده بودیم.
They had been hitting the bars every night before they decided to quit drinking.
آنها قبل از اینکه تصمیم به ترک الکل بگیرند، هر شب داشتند به بارها میرفتند.
زمان گذشتهی کامل
در این زمان، فعل have بهصورت had بهعلاوهی قسمت سوم فعل یعنی hit، استفاده میشود. این زمان برای تاکید بر اینکه یک عمل قبل از عمل دیگر در گذشته تکمیل شده است، استفاده میشود. برای مثال:
I had hit the sack before you came home.
قبل از اینکه تو به خانه برگردی من خوابیده بودم.
You had hit a new low before you turned your life around.
شما قبل از اینکه زندگی خود را تغییر دهید به یک سطح پایین رسیده بودید.
زمان آینده در گذشته
در این زمان، فعل would بهعلاوهی شکل پایهی فعل یعنی hit، استفاده میشود. این زمان برای بیان یک قصد یا انتظار در گذشته استفاده میشود. برای مثال:
I thought I would hit the jackpot that day.
من فکر میکردم که آن روز خوششانس خواهم بود.
You said you would hit me back later.
تو گفتی که بعدا با من تماس میگیری.
He promised he would hit the books after the party.
او قول داد که بعد از مهمانی درس میخواند.
We hoped we would hit it off with the new neighbors.
ما امیدوار بودیم که با همسایههای جدید خوب کنار بیاییم.
You knew you would hit a snag if you didn't plan ahead.
تو میدانستی که اگر قبلا (از قبل) برنامهریزی نکنی با مشکل روبهرو میشوی.
They thought they would hit the road early in the morning.
آنها فکر میکردند که صبح زود راه میافتند.
زمان گذشتهی مجهول
در این زمان، فعل be بهصورت was/were بهعلاوهی قسمت سوم فعل یعنی hit، استفاده میشود. این زمان برای نشان دادن اینکه چه چیزی یا کسی در گذشته تحت تاثیر فعل قرار گرفته است، استفاده میشود. برای مثال:
I was hit by a car yesterday.
من دیروز توسط یک ماشین ضربه خوردم.
He was hit by a bullet in the war.
او در جنگ مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
You were hit by a sudden inspiration and wrote a poem.
تو ناگهان الهام گرفتی و شعر گفتی.
They were hit by a lawsuit for plagiarism.
آنها به دلیل سرقت ادبی تحت یک شکایت قضایی قرار گرفتند.
زمان آینده در گذشتهی کامل
در این زمان، فعل would بهعلاوهی have و قسمت سوم فعل یعنی hit، استفاده میشود. این زمان برای بیان چیزی که در گذشته قصد داشتید انجام دهید ولی نشد، استفاده میشود. برای مثال:
I would have hit the roof if I had seen him there.
من اگر او را آنجا دیده بودم عصبانی میشدم.
You would have hit the ground running if you had joined the team.
تو اگر به تیم پیوسته بودی سریع شروع به کار میکردی.
He would have hit a brick wall if he had continued that way.
اگر همین راه را ادامه میداد حتما به دیوار آجری برخورد میکرد.
We would have hit the hay earlier if we had not watched that movie.
ما اگر آن فیلم را نمیدیدیم زودتر خوابیده بودیم.
They would have hit the headlines if they had won the match.
آنها اگر بازی را برده بودند تیتر خبرها میشدند.
در این مقاله گذشته hit را در زمانهای مختلف بررسی کردیم و مثالهای متنوعی را برای شما آوردیم. با تمرین و تکرار مطالبی که ارائه شد میتوانید در مورد گذشته hit در زمانهای مختلف به تسلط رسیده و در جملهبندیها و مکالمههای خود از آن استفاده کنید.