گذشته usually چه می‌شود؟

با گذشته usually آشنا می‌شوید.

کلمه‌ی Usually به‌معنی «معمولا» یا «اغلب» است. این کلمه در جایگاه قید استفاده می‌شود و شکل گذشته ندارد. اما می‌توانید usually را با فعل‌های گذشته استفاده کنید تا نشان دهید که یک عمل در گذشته به‌طور مرتب صورت می‌گرفته است. به مثال‌های زیر دقت کنید:

I usually went home late.

من معمولا دیر به خانه می‌رفتم.

She usually cooked dinner for us.

او معمولا برای ما شام درست می‌کرد.

در ادامه همراه ما باشید تا این قید را در زمان‌های مختلف گذشته بررسی کنیم.

زمان حال ساده

این زمان برای نشان دادن عادت‌ها، واقعیت‌ها، وضعیت‌های دائمی یا کلی استفاده می‌شود. به جمله‌های زیر و معانی آن‌ها دقت کنید:

I usually wake up at 7 a.m. every day.

من معمولا هرروز ساعت ۷ صبح از خواب بیدار می‌شوم.

She usually drinks coffee in the morning.

او معمولا صبح‌ها قهوه می‌نوشد.

Cats usually have four legs.

گربه‌ها معمولا چهار پا دارند.

The sun usually rises in the east.

خورشید معمولا از شرق طلوع می‌کند.

زمان گذشته‌ی ساده

این زمان برای نشان دادن عمل‌ها، وقایع، یا حالاتی که در گذشته رخ داده و تمام شده‌اند استفاده می‌شود. به جمله‌های زیر و معانی آن‌ها دقت کنید:

He usually played soccer with his friends on Saturdays, but last week he was sick.

او معمولا شنبه‌ها با دوستانش فوتبال بازی می‌کرد؛ اما هفته‌ی گذشته مریض بود.

They usually went to the cinema once a month, but they stopped because of the pandemic.

آن‌ها معمولا ماهی یک بار به سینما می‌رفتند؛ اما به‌دلیل همه‌گیری دیگر نرفتند.

She usually wore a red dress on her birthday, but this year she chose a blue one.

او معمولا در روز تولدش یک لباس قرمز می‌پوشید؛ اما امسال لباس آبی را انتخاب کرد.

زمان گذشته‌ی استمراری

این زمان برای نشان دادن عمل‌ها، وقایع، یا حالاتی که در گذشته در حال انجام بودند و در مدت زمان خاصی ادامه داشتند استفاده می‌شود. به جمله‌های زیر و معانی آن‌ها دقت کنید:

She was usually studying at the library when I called her.

او معمولا وقتی که من به او زنگ می‌زدم، در کتابخانه در حال مطالعه بود.

They were usually watching TV after dinner, but yesterday they decided to go for a walk.

آن‌ها معمولا بعد از شام مشغول تماشای تلویزیون بودند؛ اما دیروز تصمیم گرفتند پیاده‌روی کنند.

He was usually working as a teacher, but he quit his job last month.

او معمولا به‌عنوان معلم کار می‌کرد؛ اما ماه گذشته کار خود را ترک کرد.

We were usually sleeping at this time, but we had to wake up early today.

ما معمولا در این زمان خواب بودیم؛ اما امروز باید زود بیدار می‌شدیم.

زمان گذشته‌ی کامل استمراری

این زمان برای نشان دادن عمل‌ها، وقایع، یا حالاتی که در گذشته در حال انجام بودند و در مدت زمان خاصی قبل از یک زمان دیگر در گذشته ادامه داشتند استفاده می‌شود. به جمله‌های زیر و معانی آن‌ها دقت کنید:

She had been usually studying at the library for three hours before she came home.

او معمولا سه ساعت قبل از اینکه به خانه بیاید در کتابخانه مطالعه می‌کرد.

در این مطلب به بررسی گذشته usually پرداختیم. این قید در زمان گذشته تغییری نمی‌کند؛ اما برای نشان دادن یک عادت یا یک روتین از آن در زمان‌های مختلف گذشته استفاده می‌شود. با یادگیری گذشته usually در زمان‌های گذشته می‌توانید جمله‌های جذابی بسازید و مکالمه‌های هیجان‌انگیزی را شکل دهید.