تخصیص گرها در زبان انگلیسی (determiners)

تخصیص‌گرها کلماتی مانند the, my, this, some, twenty, each, any هستند که قبل از اسم به‌کار برده می‌شوند. در این درس بیشتر در موردشان یاد می‌گیرید.

determiners

تخصیص‌گرها کلماتی مانند the, my, this, some, twenty, each, any هستند که قبل از اسم به‌کار برده می‌شوند.

مثلا:

This old sofa

Each person

The countryside

Some paper

تخصیص‌گرها شامل انواع مختلف می‌شوند که در موارد زیر به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • حروف تعریف: a, an, the
  • اشاره: this, that, these, those
  • ملکی: my, your, his, her, its, our, their, x’s
  • کمیت‌سنج‌ها: few, fewer, (a) little, many, much, more, most, some, any و غیره…
  • اعداد: one, two, three و الی آخر…

در جدول زیر یک سری از تخصیص‌گرها برایتان جمع‌بندی شده‌اند:

ThatMostevery(A) few, fewer, fewest
TheMuchHalflittle
TheirMyher(an) other
theseneitherhisa / an
Thisnoitsall
thoseOne, two, three,…‘sany
whatourleastboth
whichseverallesseach
whosesomemanyEither
Yoursuchmoreenough
  • گاهی اوقات قبل از اسم هیچ تخصیص‌گری قرار نمی‌دهیم، که به این حالت zero determiner گفته می‌شود.
  • مثلا:

Dogs love biscuits.

سگ‌ها عاشق بیسکوییتن.

کاربرد تخصیص‌گرها چیست؟

تخصیص‌گرها دو وظیفه‌ی اصلی دارند: نشانگری (referring) و کمیت‌سنجی (quantifying)

  • نشانگری یا referring: نشانگر بودن به این معنی است که یک اسم به چه کسی یا چه چیزی اشاره دارد یا در مورد چه چیزی صحبت می‌کند. متداول‌ترین نوع تخصیص‌گرها که ما به عنوان نشانگر از آن‌ها استفاده می‌کنیم، حروف تعریف، کلمات ملکی (possessives) و کلمات اشاره (demonstratives) هستند.

  • به‌عنوان‌مثال:

A: Where’s the newspaper?

روزنامه کجا است؟

B: It’s on the sofa.

روی مبله.

A: Have you seen my MP3 player anywhere?

Mp3 پلیر من رو جایی ندیدی؟

B: Yes. It’s on the kitchen table.

آره. رو میز آشپرخونه‌ست.

  • در مثال بالا my نشانگر چیزی که متعلق به گوینده است، the نشانگر چیزی است که گوینده و شنونده هر دو با آن آشنایی دارند و در موردش اطلاعاتی با هم در میان می‌گذارند.

Do you want this bag or are you going to put it in that box?

این کیف رو می‌خوای یا می‌خوای بذاریش تو اون جعبه؟

Charles is looking for his dictionary. Have you got it?

چارلز دنبال دیکشنریش می‌گرده. تو داریش؟

  • در مثال بالا، This نشانگر چیزی است که نزدیک گوینده‌ حاضر است و that نشانگر چیزی است که دور از گوینده‌ حضور دارد و His به این معنا است که اسم، اشاره به چیزی دارد که متعلق به یک جنس مذکر است که در اینجا منظور Charles هست.
  • کمیت‌سنجی (quantifying):
  • کمیت‌سنجی یعنی نشان دادن اینکه چه مقدار یا چه تعداد از یک چیز وجود دارد.
  • مثلا:

Five people were arrested during an anti-war demonstration in London today.

امروز در تظاهرات ضد جنگ در لندن پنج نفر دستگیر شدند.

There are some letters here for you.

اینجا چند نامه برای شما وجود دارد.

Do you have enough flour to make the bread?

آرد کافی برای پختن نان دارید؟

نکته:

(Some به معنی تعداد غیر مشخص یا کم از یک چیز است. Enough یعنی مقداری که کافی و مناسب برای چیزی است.)