در این بخش شما را با معنی a bed of roses آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح a bed of roses به یک موقعیت آسان و راحت اشاره میکند. معنی آن در جملههای مختلف، با هم تفاوت دارد و فقط با یک کلمه نمیتوانید تمام آنها را ترجمه کنید. برای ترجمهی اصطلاح a bed of roses باید موقعیتی که این اصطلاح در آن مطرح شده در نظر بگیرید. در ادامه چند معنی و کاربرد a bed of roses را بخوانید. در قسمت مثال میتوانید نحوهی استفاده از این اصطلاح را در قالب جمله ببینید. سعی کنید مثالها را به خاطر بسپارید تا بتوانید از این اصطلاح، بهدرستی در گفتوگوها یا نوشتههای خود استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- گزینهی آسان
- موقعیت راحت یا لوکس
- موقعیت بدون زحمت و شاد
- شرایط لوکس و مجلل
- زندگی بدون دردسر و بیدغدغه
مثال
Weight loss is a challenging task, not a bed of roses.
کاهش وزن یک کار چالشبرانگیز است، نه یک کار آسان و بیدردسر.
Making money is not a bed of roses; you have to wake up early and go to work.
پول درآوردن کار سادهای نیست. باید زود بیدار بشی و بری سر کار.
The life of the royal family is a bed of roses.
زندگی خانوادهی سلطنتی بیدغدغه است.
Before cutting ties with my family, my life was a bed of roses because my mom did everything for me.
قبل از قطع رابطه با خانواده، زندگی من بیدغدغه بود؛ زیرا مادرم هر کاری برای من انجام میداد.
My friend told me that he wants to live in a bed of roses without hard work. Winning the Jackpot made his dream come true.
دوستم به من گفت که میخواهد بدون کار سخت، بیدغدغه زندگی کند. برنده شدن بختآزمایی رویای او را محقق کرد.
The corrupt leaders have made their life a bed of roses with the help of black money.
رهبران فاسد با کمک پول سیاه، زندگی خود را به یک زندگی مرفه و مجلل تبدیل کردهاند.
How can you make your life a bed of roses without working very hard?
چگونه میتوانید زندگی خود را بدون تلاش زیاد به یک زندگی بیدغدغه و آرام تبدیل کنید؟
I never believed miracles, but after meeting Brian Greene, a dull and old but diamond ring that he found in his garden made his life a bed of roses.
من هرگز معجزه را باور نداشتم تا اینکه با برایان گرین ملاقات کردم؛ او حلقهای معمولی و قدیمی اما الماس در باغش پیدا کرد و آن حلقه زندگی او را به یک زندگی مجلل تبدیل کرد.