معنی a breath of fresh air چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی a breath of fresh air و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی a breath of fresh air

در این بخش شما را با معنی a breath of fresh air آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

این اصطلاح معانی متعددی دارد. اولین معنای ظاهری آن، تنفس هوای تازه است و با همین معنا هم استفاده می‌شود ولی معمولا برای اشاره به چیزهای جدید و متفاوت که باعث تغییر در محیط می‌شوند از این اصطلاح استفاده می‌کنند. در ادامه می‌توانید چند معنی و کاربرد دیگر این اصطلاح را بخوانید. در قسمت مثال‌ها می‌توانید معانی متفاوت آن را در قالب جمله ببینید. یادگیری اصطلاح در قالب جمله کمک می‌کند که معنی دقیق آن را درک کنید و به خاطر بسپارید.

معانی و کاربرد

  • کسی یا چیزی که جدید و متفاوت است و باعث می‌شود که همه‌چیز جذاب‌تر به نظر برسد.
  • کسی یا چیزی که شرایط را تغییر می‌دهد و باعث بهتر شدن شرایط می‌شود.
  • هوای تازه‌ی بیرون وقتی بعد از مدت طولانی حس می‌کنید که لازم است وارد محیط شود.

مثال

I'm going outside for a breath of fresh air.

دارم میرم بیرون تا یه نفسی تازه کنم.

You really want to turn around and get a breath of fresh air.

شما واقعاً لازم دارید دوری بزنید و یک نفسی تازه کنید.

Moving to this big apartment was like a breath of fresh air.

نقل مکان به این آپارتمان بزرگ، مانند یک نفس تازه بود (تغییر خوبی بود).

As I say, we must introduce a breath of fresh air into the inspection system.

همانطور که گفتم باید نیروهای جدیدی را وارد سیستم بازرسی کنیم.

We need a breath of fresh air in school inspections.

در بازرسی مدارس به نیروی تازه نیاز داریم.

Angela's so cheerful and lively - she's like a breath of fresh air when she visits.

آنجلا بسیار شاد و سرزنده است؛ هنگام ملاقات، حال‌و‌هوای دیگری به آدم می‌دهد.

The last band was a breath of fresh air in an otherwise boring night of music.

آخرین گروه، یک نفس تازه (اجرای متفاوت) در یک شب موسیقی خسته‌کننده بود.