معنی a burnt child dreads the fire چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی a burnt child dreads the fire و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی a burnt child dreads the fire

در این بخش شما را با معنی a burnt child dreads the fire آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

این اصطلاح در مورد تجربه‌های منفی زندگی است. یعنی افراد معمولا از تکرار کردن تجربه‌ای که یک بار در زندگی آن‌ها را آزار داده، اجتناب می‌کنند. اگر این اصطلاح را کلمه‌به‌کلمه ترجمه کنیم معنی آن این جمله است: کودک سوخته از آتش می‌ترسد. در فارسی هم یک اصطلاح شبیه این اصطلاح داریم و می‌گوییم مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد. در موقعیت‌های مختلف با توجه به شرایط می‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید. در ادامه معانی و کاربردهای دیگر آن را بخوانید. در قالب مثال می‌توانید روش استفاده از این اصطلاح را در گفت‌وگو یا نوشته‌های خود یاد بگیرید.

معانی و کاربرد

  • همه از تکرار دوباره‌ی تجربه‌های آزاردهنده در زندگی اجتناب می‌کنند.
  • وقتی یک بار توسط کسی یا چیزی آسیب ببینید، همیشه از برخورد دوباره با آن چیز اجتناب می‌کنید.
  • زمانی که فرد با چیزی صدمه می‌بیند محتاط‌تر می‌شود و او را برای دفعه‌ی بعد ایمن می‌کند.
  • مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

مثال

After his first accident, Sam is quite careful in driving now because a burnt child dreads the fire.

سام بعد از اولین تصادفش، درحال‌حاضر در رانندگی بسیار محتاط است؛ زیرا مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

I always prefer to keep a fire extinguisher at home once I have seen a fire caught in my office as a burnt child dreads the fire.

من از وقتی یک بار تجربه کردم که دفترم آتش گرفته است، همیشه ترجیح می‌دهم یک کپسول آتش‌نشانی را در خانه نگه دارم؛ زیرا مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

He was wary of a new marriage after his divorce because a burnt child dreads the fire.

او برای ازدواج مجدد پس از طلاق خود محتاط بود؛ زیرا مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

He never considered my advice to drive slowly, unless the accident happened to him. Someone has said the truth: a burnt child dreads the fire.

او هرگز به توصیه‌ی من برای آهسته رانندگی کردن توجه نکرد، تا زمانی که تصادف برای او اتفاق افتاد. یک نفر حقیقت را گفته است که مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

A dog tried to bite me, and then I was so scared. A burnt child dreads the fire so I hate dogs now.

سگی سعی کرد مرا گاز بگیرد و بعد من خیلی ترسیدم. مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد؛ بنابراین من اکنون از سگ متنفرم.