در این بخش شما را با معنی a cinch آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح به معنی کاری است که بسیار ساده و راحت باشد. گاهی اوقات برای اشاره به چیزی که ارزش کمی دارد از آن استفاده میکنند. همین اصطلاح را ممکن است بهشکل a lead pipe cinch هم ببینید. در ادامه میتوانید معانی و کاربردهای مختلف آن را بخوانید. فهمیدن معنای دقیق این اصطلاح، نیازمند این است که آن را در قالب جمله و مثال یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- یک کار بسیار آسان
- یک قطعیت مطلق
- بهسادگی آب خوردن
- یک کار ساده
- بازی کودکانه (کنایه از کار سادهای که بچهها هم میتوانند انجام دهند)
- هدیه
- چیز بیارزش، بیاهمیت
مثال
I have been preparing for this presentation for the last six months. This promotion will be a cinch for me.
من در شش ماه گذشته در حال آمادهسازی برای این ارائه بودم. این ارتقاء برای من بیارزش خواهد بود.
We can make some pasta in a cinch if you have the correct ingredients.
در صورت داشتن مواد مناسب میتوانیم پاستا را بهراحتی درست کنیم.
There are some tips on the internet that make starting your own business a cinch.
نکاتی در اینترنت وجود دارد که راهاندازی کسبوکار خودتان را به یک کار ساده تبدیل میکند.
My new dishwasher makes cleaning up a cinch.
ماشین ظرفشویی جدید من، نظافت خانه را بسیار راحت کرده است.
Beating their team in the finals will be a cinch. We are bigger and better prepared.
شکست دادن تیم آنها در فینال کار راحتی خواهد بود. ما بزرگتر و آمادهتر هستیم.
Mathematics is a cinch for me. The only part that I struggle with is algebra.
ریاضیات برای من پیشپاافتاده است. تنها درسی که با آن درگیر هستم جبر است.
I was not confident of finishing the work in time, but with the right preparation, it became a cinch.
مطمئن نبودم کار را بهموقع به پایان برسانم؛ اما با آمادهسازی مناسب، کار بسیار راحت شد.