معنی a fish out of water چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی a fish out of water و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی a fish out of water

در این بخش شما را با معنی a fish out of water آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

شاید معنی این اصطلاح را بتوانید از روی معنای ظاهری آن حدس بزنید. ترجمه‌ی کلمه‌به‌کلمه‌ی این اصلاح «ماهی بیرون از آب» است. ماهی بیرون از آب چه وضعیتی دارد؟ ناآرام و در شرف مردن. معنی اصطلاحی این عبارت هم تقریبا همین است. یعنی ناآرام بودن و در شرایط نامناسب قرار داشتن. در ادامه در مورد معانی دیگر و کاربردهای این اصطلاح بیشتر بخوانید.

معانی و کاربرد

  • ناخوشایند و بی‌قرار بودن
  • قرار گرفتن در حالت سردرگمی
  • به‌دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت خاص/عجیب احساس ناخوشایندی داشتن
  • قرار گرفتن در یک موقعیت غیرعادی
  • عدم احساس آرامش
  • دور از محیط آشنا

مثال

Our new teacher looked like a fish out of water, nobody was aware of the issue.

معلم جدید ما معذب و ناراحت به نظر می‌رسید؛ هیچ‌کس از این موضوع آگاه نبود.

We had no clue how to make Phil comfortable with the new management. He was looking like a fish out of the water.

ما هیچ سرنخی نداشتیم که چگونه فیل را با سمت مدیریت جدید، راحت کنیم. مثل ماهی بیرون از آب به نظر می‌رسید (معذب و ناراحت بود).

Sara has certainly not looked like a fish out of water in the mathematics lecture, since she is taking some online classes to improve her concepts.

سارا مطمئناً برای سخنرانی ریاضی معذب نیست؛ زیرا او برای بهبود دانش خود در کلاس‌های آنلاین شرکت می‌کند.

Martin had never been to a supermarket before, so he was looking like a fish out of water when his mother asked him to bring some stuff to cook.

مارتین پیش از این هرگز به سوپرمارکت نرفته بود؛ بنابراین وقتی مادرش از او خواست که برای پختن چیزهایی تهیه کند، مانند ماهی بیرون از آب، سردرگم و ناراحت به نظر می‌رسید.