در این بخش شما را با معنی a hard nut to crack آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح برای اشاره به مشکلی به کار میرود که حل کردن آن سخت باشد. برای مسائل دشوار میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید. این اصطلاح بهصورت a tough nut to crack هم استفاده میشود. در ادامه با معنی دیگر آن آشنا میشوید.
معانی و کاربرد
- مشکلی که حل آن دشوار است.
- فردی که برخورد با او دشوار است.
- کسی یا چیزی که درک آن دشوار است.
- فردی که شناختن یا نزدیک شدن به او سخت است.
مثال
She’s such a tough nut to crack. Nobody seems to be able to get through to her.
نزدیک شدن به او سخت است. به نظر میرسد هیچکس نمیتواند به او نزدیک شود.
The game on Saturday is against the current champions, so it will be a hard nut to crack.
بازی روز شنبه برابر قهرمان فعلی است؛ بنابراین یک کار سخت خواهد بود.
The new boss is really hard to figure out. He’s going to be a tough nut to crack.
درک کردن رئیس جدید واقعاً سخت است. نزدیک شدن به او سخت خواهد بود.
Alison has been dating Stan for two years and she still feels like she doesn’t know him at times. He must be a tough nut to crack.
آلیسون دو سال است که با استن قرار میگذارد و هنوز هم گاهی اوقات احساس میکند که او را نمیشناسد. نزدیک شدن به او و صمیمی شدن با او باید کار سختی باشد.
My father loves doing the crossword every day. Sometimes he gets a clue that is a hard nut to crack.
پدرم دوست دارد هرروز جدول کلمات متقاطع حل کند. گاهی اوقات سرنخی به دست میآورد که حل کردن آن سخت است.
Mathematics turned out to be a hard nut to crack for students in the examination.
معلوم شد که ریاضیات برای دانشآموزان در امتحان، یک مسئلهی سخت برای حل کردن است.
The mysterious murder case seems a hard nut to crack for police as the officials are still groping in the dark.
به نظر میرسد پروندهی مرموز قتل برای پلیس، یک پروندهی سخت برای حل کردن است؛ زیرا مقامات هنوز در تاریکی دستوپا میزنند (سرنخی ندارند).
The first four tasks were the toughest nut to crack.
چهار وظیفهی اول سختترین کارها برای انجام دادن بودند.
Jazz is always a tough nut to crack, whether you are playing, recording or even listening.
جاز همیشه سخت است؛ چه در حال نواختن، چه ضبط کردن یا حتی گوش دادن آن باشید.