در این بخش شما را با معنی a tall order آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
پرکاربردترین معنی این اصطلاح زمانی است که بخواهید از یک وظیفهی سخت و چالشبرانگیز صحبت کنید. در ادامه در مورد معانی و کاربرد این اصطلاح بیشتر بخوانید و آن را در قالب جمله ببینید.
معانی و کاربرد
- یک کار چالشبرانگیز یا یک خواستهی دشوار
- یک درخواست یا کار بسیار دشوار برای انجام
همچنین میتوان از این اصطلاح به این معنی استفاده کرد که واگذارندهی کار، برای انجام یک کار خاص به انجامدهنده اعتماد ندارد.
مثال
Telling a player to score six goals in one game is a tall order.
درخواست از یک بازیکن مبنی بر اینکه در یک بازی شش گل بزند، وظیفهی چالشبرانگیزی است.
Changing one’s negative doings must surely be a tall order, especially if dealing with depression.
تغییر دادن کارهای منفی قطعاً باید کار سختی باشد؛ بهخصوص اگر با افسردگی سروکار داشته باشید.
For Nobita, it is always a tall order to beat Gian.
برای نوبیتا، شکست دادن جیان همیشه یک کار دشوار است.
Russia has an extremely tall order to clear against America, and America has all the weapons to make it a hard-fought battle.
روسیه کار بسیار دشواری برای انجام دادن در برابر آمریکا دارد و آمریکا همهی سلاحها را در اختیار دارد تا آن را به نبردی سخت تبدیل کند.
It was a tall order to expect the company to finish in such a short time.
این یک خواستهی دشوار بود که انتظار داشته باشیم این شرکت در مدتزمان کوتاهی آن را به پایان برساند.
Getting the project done within that schedule will be a tall order.
انجام پروژه در بازهی آن زمانبندی، کار دشواری خواهد بود.