در این بخش شما را با معنی a trip to the sun آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
معنی بعضی از اصطلاحات انگلیسی را میتوان با توجه به ترجمهی کلمهبهکلمهی آنها حدس زد. مثلا همین اصطلاح را اگر کلمهبهکلمه ترجمه کنیم به معنای سفر به خورشید است. به نظر شما سفر به خورشید کنایه از چیست؟
این اصطلاح یعنی کاری که احتمال انجام آن بسیار ضعیف است و چیزی که احتمال بسیار کمی دارد و بعید است. در ادامه میتوانید معانی و کاربردهای دیگر این اصطلاح را بخوانید. با یاد گرفتن اصطلاح در قالب جملهها، بهتر میتوانید از آن در مکالمههای خودتان استفاده کنید.
معانی و کاربرد
- چیزی که بسیار بعید است.
- برخی کارها یا فعالیتها یا هر چیزی که دستیابی به آن غیرممکن است.
- چیزی که هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
مثال
My dream has always been to settle in Australia. But I know it’s like a trip to the sun. I just have to make peace with this place.
رویای من همیشه اقامت در استرالیا بوده است؛ اما میدانم که تقریبا بعید است. من فقط باید با این مکان صلح کنم (کنار بیایم).
Getting a job in the USA for me is like a trip to the sun. Hence, I have stopped thinking about it.
کار در ایالات متحده برای من مانند سفر به خورشید، بعید است. از این رو دیگر به آن فکر نمیکنم.
“Oh please, stop it! It’s not like you want a trip to the sun. It's just skydiving that you wish to do. Make it happen.”
«اوه لطفا، بس کن! این کار بعید و دور از دسترسی نیست. این فقط اسکایدایوینگ است. انجامش بده.»
For me, waking up early in the morning is not less than a trip to the sun.
برای من صبح زود بیدار شدن کمتر از سفر به خورشید نیست (غیرممکن و سخت است).
Don’t build a castle in the air of becoming a rich man overnight, earning money without hard work is like a trip to the sun.
برای ثروتمند شدن یکشبه، رویاپردازی نکنید؛ کسب درآمد بدون کار سخت، تقریبا بعید است.
Climbing on Mount Everest is a trip to the sun.
صعود به قلهی اورست کاری تقریبا بعید است.