معنی a voice crying in the wilderness چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی a voice crying in the wilderness و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

معنی a voice crying in the wilderness

در این بخش شما را با معنی a voice crying in the wilderness آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

این اصطلاح به‌ معنای گفتن حرفی است که بسیاری از افراد آن را نمی پذیرند یا دادن نظری که محبوب نیست. مثلا فرض کنید که شما یک نظر منفی در مورد خواننده‌ای داشته باشید که بسیار محبوب است. گاهی اوقات این اصطلاح را به‌صورت a lone voice in the wilderness هم به کار می‌برند. در ادامه می‌توانید چند معنی این اصطلاح را یاد بگیرید. یاد گرفتن اصطلاحات در قالب جمله، کمک می‌کند که معنی آن‌ها را بهتر متوجه شوید و کاربرد صحیح آن را یاد بگیرید.

معانی و کاربرد

  • گفتن چیزی که محبوب نیست.
  • بیان عقیده‌ای که مورد قبول دیگران نیست.
  • گفتن چیزی که برای یک گروه یا جامعه قابل‌قبول نیست.
  • هشدار دادن در مورد یک خطر، درحالی‌که دیگران توجه نمی‌کنند.
  • آب در هاون کوبیدن

مثال

The tales are interesting if you are into that kind of thing but for me it is like listening to a voice crying in the wilderness.

اگر به چنین چیزهایی علاقه داشته باشید، داستان‌ها جالب هستند؛ اما برای من بیهوده است.

I was like a voice crying in the wilderness when I tried to expose what my bosses had done in order to keep the entire processing unit under wraps.

وقتی سعی کردم کار روسایم را برای مخفی نگه داشتن کل واحد پردازش، فاش کنم، کسی به حرف‌های من اهمیت نداد.

Even though he is one of the most renowned physics teachers, his opinion was like a voice crying in the wilderness in this project.

با وجود اینکه او یکی از مشهورترین معلمان فیزیک است؛ نظر او در این پروژه نامحبوب بود و برای کسی اهمیتی نداشت.

I feel like a voice crying in the wilderness when I am trying to talk to my parents to move to the city with me.

وقتی می‌خواهم با پدر و مادرم صحبت کنم تا با من به شهر نقل مکان کنند، احساس می‌کنم حرف‌هایم آب در هاون کوبیدن است.

He had warned about the economic collapse but at that time his pleas were like a voice crying in the wilderness.

او درباره‌ی فروپاشی اقتصادی هشدار داده بود؛ اما در آن زمان التماس‌هایش مانند آب در هاون کوبیدن بود و کسی توجهی نمی‌کرد.