در این بخش شما را با معنی a wet blanket آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح را برای اشاره به افرادی به کار میبرند که معمولا خوشی و لذت دیگران را خراب میکنند. در فارسی و در زبان عامیانه میتوانید آن را «ضدحال» ترجمه کنید.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که این اصطلاح از کجا آمده است. یاد گرفتن ریشهی بعضی اصطلاحات کمک میکند که معنای آن را بهتر به خاطر بسپارید.
معنای کلمهبهکلمهی این اصطلاح، پتوی خیس است. در دههی ۱۸۷۰، آشپزها همیشه یک پتوی خیس در کف آشپزخانه آماده داشتند تا اگر در آشپزخانه آتشسوزی شود با کمک پتوی خیس آن را خاموش کنند. در گذشته، آتشسوزی ناشی از آتش گرفتن روغن، بسیار رایج بود. چون شعله و آتش نمادی از هیجان است، از عبارت پتوی خیس برای اشاره به افرادی استفاده میکنند که شادی و هیجان دیگران را خراب میکنند و توی ذوق آنها میزنند.
در ادامه معانی مختلف و کاربرد این اصطلاح را بخوانید.
معانی و کاربرد
- شخصی که تفریح دیگران را خراب میکند.
- فردی که به نظر میرسد همیشه شادی را از فرد یا گروه دیگری میگیرد.
- کسی که به نظر میرسد اصلاً سرگرمکننده نیست و در دورهمیها، به دیگران ضدحال میزند.
- کسانی که لذت و خوشی یک موقعیت را خراب میکنند و در ذوق دیگران میزنند.
مثال
If you are going to come to my party, you can’t be such a wet blanket.
اگر قرار است به مهمانی من بیایی، نباید چنین ضدحالی باشی.
James has been a wet blanket for the last several weeks, ever since his girlfriend broke up with him.
جیمز در چند هفتهی گذشته، از زمانی که دوستدخترش از او جدا شد، ضدحال بوده است.
Nobody invites Sally to parties because she is such a wet blanket all the time.
هیچکس سالی را به مهمانی دعوت نمیکند زیرا او همیشه ضدحال است و شادی دیگران را خراب میکند.
She was indisposed, so she decided to skip the party, not wanting to be a wet blanket on such a happy occasion.
او بیحوصله بود؛ بنابراین تصمیم گرفت از مهمانی رفتن صرفنظر کند؛ زیرا نمیخواست در چنین موقعیت شادی، ضدحال باشد.