در این بخش شما را با معنی abbreviated piece of nothing آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
از این اصطلاح برای اشاره به بیارزش بودن و غیرقابلتوجه بودن افراد استفاده میشود. البته گاهی اوقات برای اشاره به بیارزش بودن چیزها هم از آن استفاده میکنند. البته بهتر است معنی این اصطلاح را در جمله و در قالب مثال یاد بگیرید. در ادامه در مورد معانی و کاربرد abbreviated piece of nothing بیشتر بخوانید و به مثالها توجه کنید.
معانی و کاربرد
- اشاره به بیارزش بودن افراد
- کسی که کاملاً بیاهمیت، ناموفق، یا بدون قدرت یا نفوذ است.
مثال
Bob doesn't think much of his new colleague. He calls him an abbreviated piece of nothing.
باب زیاد به همکار جدیدش فکر نمیکند. او را بیارزش و بیاهمیت مینامد.
He's an abbreviated piece of nothing at the office; no one even knows he exists.
او هیچی نیست. هیچکس حتی از وجود او خبر ندارد.
I'd rather be a prominent person in a small town than move to New York City and be an abbreviated piece of nothing!
ترجیح میدهم در یک شهر کوچک یک فرد برجسته باشم تا اینکه به نیویورک سیتی بروم و هیچی نباشم!
She looks small and young, but she's not an abbreviated piece of nothing. No one can imagine how exquisite her workmanship is.
او کوچک و جوان به نظر میرسد؛ اما بیاهمیت نیست. هیچکس نمیتواند تصور کند که او در مهارتش، چقدر عالی است.
Hey, that abbreviated piece of nothing, bring me a tissue now.
هی، بهدردنخور، الان برام دستمال کاغذی بیار.