در این بخش شما را با معنی about to آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
اصطلاح about to به معنی در آستانه و در نزدیکی چیزی بودن است. البته با توجه به سایر بخشهای یک جمله، میتواند ترجمه و معنای متفاوتی داشته باشد. در ادامه چند معنی و کاربرد about to را بخوانید. با خواندن مثالها میتوانید معنی دقیق این اصطلاح را یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- قرار گرفتن در نقطهای که قرار بوده چیزی انجام شود.
- در آستانهی چیزی
- میتواند برای نشان دادن اینکه یک کار قرار است انجام شود؛ اما در شروع کار، مختل شده است استفاده شود.
مثال
I was about to come to you for advice when you called me.
داشتم برای مشاوره پیش شما میآمدم که با من تماس گرفتید.
It is a thrill that you experience when you are about to enter a massive roller coaster.
وقتی دارید وارد یک ترن هوایی عظیم میشوید، هیجان زیادی را تجربه میکنید.
It is the emotional strength of a woman that helps her when she is about to give birth.
این قدرت عاطفی یک زن است که در هنگام زایمان به او کمک میکند.
To know that you are about to die must have been a painful journey for him after the doctors diagnosed him with a serious disease.
دانستن اینکه در شرف مرگ هستید، پس از اینکه پزشکان تشخیص دادند او به یک بیماری جدی مبتلا است، باید تجربهای دردناک برای او بوده است.
The cave is about to fall. Hence visitors have been advised to keep away.
غار در شرف ریزش است. از این رو به بازدیدکنندگان توصیه شده است که از آن خارج شوند.
I know that you are about to leave the country for good. What is the point of hiding it now?
میدانم که شما دارید برای همیشه کشور را ترک میکنید. حالا چه فایدهای دارد که آن را پنهان کنیم؟
It was great that the operation went well. I was about to call another specialist.
خیلی خوب شد که عملیات بهخوبی پیش رفت. در غیر این صورت نزدیک بود با متخصص دیگری تماس بگیرم.
The children are about to sleep, please don’t make a noise.
بچهها میخواهند بخوابند؛ لطفا سروصدا نکنید.