در این بخش شما را با معنی accidentally on purpose آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح یعنی کاری را با قصد انجام دهید؛ اما وانمود کنید که اتفاقی بوده است. گاهی اوقات از این اصطلاح زمانی استفاده میشود که اشتباه ناخواستهی یک فرد، بهعنوان یک عمل ارادی و عمدی در نظر گرفته میشود. در ادامه میتوانید معانی مختلف این اصطلاح و کاربردهای آن را بخوانید و استفاده از آن را در قالب جمله یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- انجام عمدی یک عمل و تظاهر به خود یا به دیگران که اتفاقی بوده است.
- ظاهرا تصادفی، اما واقعاً از روی منظور
مثال
I hate this flower vase so much, someday I might drop it accidentally on purpose.
من از این گلدان بسیار متنفرم؛ ممکن است روزی از روی عمد و ظاهرا تصادفی، آن را بیاندازم.
Despite being so brilliant, how did he fail? I suspect he flunked accidentally on purpose.
علیرغم اینکه او بسیار چشمگیر بود، چه بد شکست خورد. من گمان میکنم که او تصادفی از روی عمد شکست خورده است.
She didn’t want to have any contact with him. So, she deleted his phone number accidentally on purpose.
نمیخواست هیچ ارتباطی با او داشته باشد. بنابراین، ظاهرا تصادفی ولی عمدا شمارهی تلفن او را حذف کرد.
It seems Richard did not want to wear that shirt so he spilled ketchup over it accidentally on purpose.
به نظر میرسد ریچارد نمیخواست آن پیراهن را بپوشد؛ بنابراین عمدا و ظاهرا تصادفی، سس کچاپ را روی آن ریخت.
There was no way those two met by coincidence. He was stalking her to meet accidentally on purpose.
هیچ راهی وجود نداشت که آن دو بهطور تصادفی با هم ملاقات کنند. او را تعقیب میکرد تا بهطور تصادفی و درواقع از روی عمد او را ملاقات کند.