معنی ants in pants چیست؟

با ما همراه شوید تا با معنی ants in pants و کاربردهای مختلف این اصطلاح آشنا شوید.

 معنی ants in pants

در این بخش شما را با معنی ants in pants آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان می‌کنیم.

اصطلاح جذاب و بانمک ants in pants برای اشاره به زمان‌هایی استفاده می‌شود که فردی بی‌قرار است و آرام و قرار ندارد. این معنا را می‌توانید از روی ترجمه‌ی کلمه‌به‌کلمه‌ی این اصطلاح هم حدس بزنید. ترجمه‌ی کلمه‌به‌کلمه‌ی آن می‌شود «مورچه در شلوار». در ادامه در مورد معانی و کاربرد ants in pants بیشتر بخوانید. حتما به مثال‌ها توجه کنید. کاربرد اصطلاحات را فقط در قالب مثال می‌توانید یاد بگیرید. با خواندن مثال‌ها، نحوه‌ی استفاده از آن‌ها را یاد می‌گیرید و می‌توانید با خیال راحت در مکالمه‌ها و حتی متن‌های خود از آن استفاده کنید.

معانی و کاربرد

  • به‌شدت بی‌قرار بودن
  • در مورد چیزی بسیار هیجان‌زده یا نگران بودن
  • ناآرام، بی‌حوصله یا مضطرب بودن
  • قادر به ثابت ماندن نبودن
  • به‌شدت آشفته یا ناآرام بودن در مورد چیزی

مثال

The young students just can’t sit still; they must have ants in their pants.

دانش‌آموزان جوان نمی‌توانند آرام بنشینند. احتمالا خیلی بی‌قرار و هیجان‌زده‌ هستند.

The children are always jumping out of their seats and running all around, they seem to have ants in their pants.

بچه‌ها همیشه از صندلی‌هایشان بیرون می‌پرند و دور تا دور می‌دوند؛ آرام و قرار ندارند.

She was very excited to be going to the party that night and had ants in her pants all day.

او برای رفتن به مهمانی آن شب بسیار هیجان‌زده بود و تمام روز بی‌قراری می‌کرد.

Can’t you sit still for a minute? Do you have ants in your pants?

نمی‌توانی یک دقیقه بی‌حرکت بنشینی؟ آرام و قرار نداری؟

He had ants in his pants – he could not wait to get started on his new adventure trip.

او بسیار ناآرام بود؛ نمی‌توانست صبر کند تا سفر ماجراجویی جدید خود را آغاز کند.

His five-year-old daughter has ants in her pants. She keeps running around and never can keep still for a moment.

دختر پنج ساله‌ی او بی‌قرار است. او به جست‌و‌خیز در اطراف ادامه می‌دهد و هرگز نمی‌تواند لحظه‌ای ساکن بماند.

He was looking forward to the expedition and had ants in his pants, but we were not supposed to start for another couple of hours.

او مشتاقانه منتظر سفر بود و هیجان داشت؛ اما قرار نبود تا یکی دو ساعت دیگر شروع کنیم.

He had ants in his pants when he learnt that he had been selected for the program.

وقتی متوجه شد برای این برنامه انتخاب شده است، بی‌قرار و هیجان‌زده شد.

He had ants in his pants waiting for the news and jumped every time he heard someone walk by the door.

وقتی منتظر خبر بود بی‌قراری می‌کرد و هر بار که می‌شنید کسی از کنار در عبور می‌کند از جایش می‌پرید.