در این بخش شما را با معنی asking for trouble آشنا کرده و با ذکر مثال، کاربرد آن را در جمله بیان میکنیم.
این اصطلاح برای اشاره به کسی استفاده میشود که بدون فکر کاری را انجام میدهد و در نهایت با مشکل مواجه میشود. در فارسی میتوانید آن را «دنبال دردسر رفتن» ترجمه کنید. در ادامه میتوانید چند معنی و کاربرد این اصطلاح را بخوانید و نحوهی استفاده از آن را در قالب مثال یاد بگیرید.
معانی و کاربرد
- انجام کارهای احمقانهای که مشکل ایجاد میکنند.
- دنبال دردسر رفتن
- بدون فکر کاری انجام دادن
مثال
Driving fast on these roads is really asking for trouble.
رانندگی سریع در این جادهها واقعاً دنبال دردسر رفتن است.
If you wear light shoes for a long walk you're asking for trouble.
اگر برای یک پیادهروی طولانی کفشهای سبک میپوشید، بهدنبال دردسر هستید.
He knows Mom doesn't like it when he stays out this late. He's asking for it!
میداند که مامان دوست ندارد او تا دیروقت بیرون بماند. او دنبال دردسر میگردد!